English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
quadruple fission انشقاق چهار برابر
Other Matches
fission process فرایند انشقاق پروسه انشقاق
quadraple چهار برابر
fourfold چهار برابر چهارگانه
quad درایو ROM-D که دیسک را با چهار برابر سرعت درایو یک سرعته می چرخاند و باعث مقدار داده بیشتر بر حسب کیلو بایت و نیز زمان جستجو کمتر میشود
quads درایو ROM-D که دیسک را با چهار برابر سرعت درایو یک سرعته می چرخاند و باعث مقدار داده بیشتر بر حسب کیلو بایت و نیز زمان جستجو کمتر میشود
fission انشقاق
forkedness انشقاق
fission process روند انشقاق
nuclear fission انشقاق هستهای
fission product محصول انشقاق
split phase انشقاق فاز
fission process مرحله انشقاق
fissility قابلیت انشقاق
fissile قابل انشقاق
split phase motor موتور با انشقاق فاز
split pole converter تبدیل گر با انشقاق قطب
cross-in-square [کلیسای معمول در رم شرقی با چهار گوشه و میدان و چهار طاق گهواره ای]
four poster تختخوابی که چهار تیر یادیرک در چهار گوشه دارد
howitzer توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
trapezium چهار پهلو چهار ضلعی غیر منظم
quatrefoil چهار وجهی [این اصطلاح موقعی که یک نگاره و یا کل فرش از چهار قسمت کاملا قرینه بوجود آمده باشد، بکار می رود.]
tetragonal دارای چهار زاویه چهار کنجی
tetrahedron جسم چهار سطحی چهار ضلعی
quadrumana چهار دستان میمونهای چهار دست و پا
quadrumvir انجمنی مرکب از چهار تن چهار نفری
tetrapterous دارای چهار بال چهار جناحی
qyaternary چهار واحدی چهار عضوی
quadrangle چهار گوش چهار دیواری
quatrefoil چهار ترک چهار گوشه
quadrangles چهار گوش چهار دیواری
double سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled up سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
density سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
densities سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
isodomon [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomun [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
sensitive to corrosion حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
triplicate سه برابر سه برابر کردن
without recourse عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
splash proof enclosure حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
quartile چهار یک
four چهار
quadrilaterals چهار بر
quarter چهار یک
quadruple چهار لا
quadrupled چهار لا
quadrate چهار یک
quadruples چهار لا
quadrilateral چهار بر
tetragon چهار بر
quadrupeds چهار پا
tetrad چهار
quadruped چهار پا
quadrupling چهار لا
quatre چهار
tetravalent چهار فرفیتی
tetratomic چهار اتمی
Wednesday چهار شنبه
tetrasporic چهار هاگی
squared چهار گوش
tetrasporous چهار هاگی
Wednesdays چهار شنبه
double breasted کت چهار دکمه
tetrastichous چهار جزیی
tetrastich چهار بیتی
squares چهار گوش
square چهار گوش
the cardinal humours چهار ابگونه
the four seasons چهار فصل
galloped چهار نعل
gallops چهار نعل
quadripartite چهار جزئی
quadrupling چهار تایی
quadrupling چهار گانه
quadruples چهار تایی
quadruples چهار گانه
quadrupled چهار تایی
quadruple چهار تایی
quadruple چهار گانه
gallop چهار نعل
footstool چهار پایه
footstools چهار پایه
quadric چهار تایی
backfour چهار مدافع
all fours چهار دست و پا
four عدد چهار
twice is دو دو تا چهار تا میشود
close چهار گوشه
quadrilaterals چهار جانبه
quadrilaterals چهار ضلعی
quadrupled چهار گانه
quadrilateral چهار جانبه
quadrilateral چهار ضلعی
quadrivalent چهار ارزشی
point four اصل چهار
qyaternary چهار تایی
long legged چهار پایه
quadrifid چهار شکافی
square dome چهار طاقی
tertramerous چهار جزئی
tetrad چهار عنصری
tetradactylous چهار پنجهای
tetragon چهار ضلعی
tetragon چهار گوشه
quad چهار قلو
quad چهار گوش
all eyes چهار چشمی
squaring چهار گوش
quadrivalent چهار بنیانی
tetrasyllabic چهار هجائی
quadrisyllabic چهار هجائی
intersection چهار راه
intersections چهار راه
quadrate چهار گوش
quadrant چهار یک دایره
quadrant چهار گوش
quadrangular چهار گوشه
quatrefoil گل چهار گلبرگی
cross legged چهار زانو
tetravalent چهار بنیانی
creep چهار دست و پا
four o'clock ساعت چهار
quadruplet چهار گانه
tetrameter چهار وزنی
tetramerous چهار جزیی
four cycle چهار چرخه
four dimensional چهار بعدی
four way چهار لولهای
four pole چهار قطبی
tetrahedron چهار وجهی
four way چهار راه
tetraphyllous چهار برگه
tetrahedral چهار وجهی
tetrahedral چهار ضلعی
foursquare چهار ضلعی
quads چهار گوش
quads چهار قلو
tetrapod پروانه چهار پا
quadruplets چهار گانه
decuple ده برابر
doubled up دو برابر
equaled برابر
euqal برابر
equaling برابر
equalled برابر
equalling برابر
equipollent برابر
equals برابر
bracketed برابر
identical برابر
tantamount برابر
sixfold شش برابر
three fold سه برابر
level with each other برابر
threefold سه برابر
symmetric برابر
tenfold ده برابر
he is twice the man he was دو برابر
as much a دو برابر
two fold دو برابر
sextuple شش برابر
ninefold نه برابر
double دو برابر
eq برابر با
paripassu برابر
one hundred times as many صد برابر
doubled دو برابر
one fold یک برابر
homological برابر
even <adj.> برابر
for در برابر
squared برابر
opposites برابر
opposite برابر
breasts برابر
breast برابر
triple سه برابر
triples سه برابر
tripling سه برابر
squares برابر
vs در برابر
versus در برابر
square برابر
squaring برابر
abreast برابر
tripled سه برابر
equal برابر
tetrameter شعر چهار وتدی
corpora quadrigemina اجسام چهار قلو
cyrb roof شیروانی چهار ترک
cloverleaf چهار راه شبدری
tetrandrous دارای چهار کاسبرگ
tetrapetalous دارای چهار گلبرگ
four wheel brake ترمز چهار چرخ
delire a quatre هذیان چهار نفری
gridiron شبکه چهار خانه
distorted tetrahedron چهار وجهی واپیچیده
double pair royal چهار برگ یکجور
Wednesdays هر چهار شنبه یکبار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com