English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 60 (5 milliseconds)
English Persian
camouflage dicipline انضباط استتار
Other Matches
screens دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screen دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screened دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screening, screenings دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
radar comouflage استتار کردن از دید رادار استتار در مقابل رادار
color patches نوارهای رنگی تور استتار نوارهای استتار
disciplining انضباط
disciplines انضباط
discipline انضباط
disciplinarians اهل انضباط
disciplinary اهل انضباط
sound discipline انضباط صوتی
radio dicipline انضباط رادیویی
conduct grade نمره انضباط
fire discipline انضباط اتش
disciplinarian اهل انضباط
disciplinable انضباط پذیر
disciplinal اهل انضباط
radio dicipline انضباط مکالمه بی سیم
circuit discipline رعایت انضباط مدار
stern discipline انضباط سخت و محکم
self discipline انضباط نفس تادیب
camouflages استتار
disguise استتار
disguised استتار
disguises استتار
disguising استتار
occulatation استتار
camouflage استتار
camouflaged استتار
camouflaging استتار
road clearance انضباط و نظم حرکت در جاده
stalking horse وسیله استتار
smokescreen استتار با دود
camouflage net تور استتار
garlands نوارهای تور استتار
garland نوارهای تور استتار
smoke curtain پرده دود برای استتار از دیدزمینی
garnishing رنگ امیزی کردن برای استتار
smoke screen پرده پوشش دودبرای استتار یکانهای خودی
martinets ادم با انضباط وسخت گیر سخت گیری وانضباط خشک منجنیق سنگ انداز
martinet ادم با انضباط وسخت گیر سخت گیری وانضباط خشک منجنیق سنگ انداز
fishnet نوعی تور که برای نگهداری یاکاشتن وسایل استتار در محل خود به کار می رود
comouflage detection photography نوعی عکاسی که با استفاده ازفیلم مخصوص انجام شده واستتار دشمن را کشف میکندعکسبرداری ضد استتار
sound discipline انضباط صدا یا جلوگیری ازسر و صدا
black out حرکت با چراغ جنگی در شب خاموشی شبانه استتار شبانه
camouflaged استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
camouflage استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
camouflaging استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
camouflages استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
road screen پوشش و استتار جاده پوشاندن جاده
nets شبکه رادیویی تور استتار شبکه
nett شبکه رادیویی تور استتار شبکه
net شبکه رادیویی تور استتار شبکه
disruptive pattern اشکار سازنده هدف استتارشده وسیله اشکار ساختن هدف استتار شده روی صفحه رادار
discipline نظم دادن ادب کردن تربیت کردن انضباط دادن
disciplining نظم دادن ادب کردن تربیت کردن انضباط دادن
disciplines نظم دادن ادب کردن تربیت کردن انضباط دادن
flash defilade پنهان کردن برق دهانه توپ استتار برق دهانه توپ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com