English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
formalization انطباق با ایین واداب فاهری رسمی سازی
Other Matches
functions ایین رسمی
functioned ایین رسمی
function ایین رسمی
souithernism رسوم واداب جنوب
volt ampere meter دستگاه اندازه گیری توان فاهری توان فاهری سنج
phraseologically ازروی قاعده عبارت سازی به ایین سخن پردازی ازروی قاعده انشا
folklore معتقدات واداب ورسوم قدیمی واجدادی افسانههای قومی واجدادی فولکلور
apparent recession انحراف سمت فاهری ژیروسکوپ انحراف فاهری محور ژیروسکوپ
returning گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returns گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returned گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
return گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
superposition انطباق
self identity انطباق
conformity انطباق
coincidences انطباق
adaptation انطباق
adaption انطباق
coincidence انطباق
adaptations انطباق
accommodations انطباق
accommodation انطباق
reviews بازدید رسمی یاسان رسمی
review بازدید رسمی یاسان رسمی
reviewing بازدید رسمی یاسان رسمی
officious نیمه رسمی شبهه رسمی
reviewed بازدید رسمی یاسان رسمی
officiary مامور رسمی مقام رسمی
solemn form در CL تصدیق وصیتنامه یا از طریق رسمی یعنی در دادگاه است یا ازطریق غیر رسمی یا عادی است که توسط دفاتر اسنادرسمی به عمل می اید
unadapted انطباق نایافته
synchrony انطباق تقارن
adaptation time زمان انطباق
adaptability انطباق پذیری
coincident current با انطباق جریان
absolute accommodation انطباق مطلق
adjustability درجه انطباق
coincidences اقتران انطباق
adaptability قابلیت انطباق
adaptometer انطباق سنج
adaptation syndrome نشانگان انطباق
adaptation level سطح انطباق
superposable قابل انطباق
superimposable انطباق پذیر
coincidence اقتران انطباق
scotopic adaptation انطباق با تاریکی
sensory adaptation انطباق حسی
matching stub مفتول انطباق
goodness of fit میزان انطباق
decency انطباق بامورد
social adaptiveness انطباق اجتماعی
brightness adaptation انطباق با درخشندگی
light adaptation انطباق با روشنایی
alignments تنظیم انطباق
alignment تنظیم انطباق
adaptable انطباق پذیر
visual adaptation انطباق دیداری
dark adaptation انطباق با تاریکی
suits تعقیب انطباق
suited تعقیب انطباق
suit تعقیب انطباق
nonsuperimposable انطباق ناپذیر
parallax اختلاف منظر انطباق
sovietization انطباق با رژیم شوروی
suit the punishment to the crime انطباق مجازات بر جرم
synchronises انطباق زمانی داشتن
synchronised انطباق زمانی داشتن
synchronising انطباق زمانی داشتن
aberration عدم انطباق کانونی
synchronizes انطباق زمانی داشتن
associable معاشرتی انطباق پذیر
synchronize انطباق زمانی داشتن
synchronism ایجاد همزمانی انطباق
general adaptation syndrome نشانگان انطباق عمومی
coincidence adjustment تعیین مسافت به وسیله انطباق
self adjustment انطباق خود بامحیط یا چیز دیگری
compatability قابلیت انطباق کار هماهنگ با سایردستگاهها
apparent فاهری
skin deep فاهری
superficially فاهری
self-styled فاهری
surface فاهری
surfaced فاهری
self styled فاهری
outward فاهری
nominal فاهری
outwards فاهری
surfaces فاهری
seeming فاهری
formfitting فاهری
exchange devaluation تنزل رسمی قیمت ارز تضعیف رسمی ارز
reseau شبکه بندی کردن عکس برای انطباق ان با نقشه
bulk gravity چگالی فاهری
impedance مقاومت فاهری
apparent velocity سرعت فاهری
externality احوال فاهری
artificial daylight فلق فاهری
assentation رضایت فاهری
indicated horsepower توان فاهری
false horizon افق فاهری
externalizing فاهری ساختن
externalizes فاهری ساختن
externalising فاهری ساختن
false parallax پارالاکس فاهری
pepper corn rent اجاره فاهری
externalised فاهری ساختن
externalize فاهری ساختن
externalized فاهری ساختن
externalises فاهری ساختن
glitz گیرایی فاهری
prime facie evidence قرائن فاهری
superficial سرسری فاهری
exteriorize فاهری دانستن
apparent motion حرکت فاهری
apparent magnitude قدر فاهری
externals فاهری پدیدار
apparent luminosity درخشندگی فاهری
apparent horizon افق فاهری
apparent error خطای فاهری
apparent diameter قطر فاهری
apparent density تکاتف فاهری
admittance هدایت فاهری
external فاهری پدیدار
apparent power توان فاهری
engineering stress تنش فاهری
apparent wind باد فاهری
apparent resistivity مقاومت فاهری
redesign سر وصورت فاهری دادن به
pro forma منباب فاهر فاهری
reactance مقاومت فاهری خازنها
simulative دارای شباهت فاهری
impedance matrix ماتریس مقاومت فاهری
input impedance مقاومت فاهری اولیه
impedance ratio نسبت مقاومت فاهری
inductive impedance مقاومت فاهری القائی
inductive resistance مقاومت فاهری القایی
soil morphology شکل فاهری خاک
of the surface فاهری نمادادن رودادن
masquerade قیافه فاهری بخوددادن
extern فاهری واقع در خارج
capacitive resistance مقاومت فاهری خازن
terrain relief شکل فاهری زمین
masqueraded قیافه فاهری بخوددادن
masquerades قیافه فاهری بخوددادن
volt ampere hour meter کنتور مصرف فاهری
coupling impedance مقاومت فاهری پیوست
apparent solar year سال فاهری شمسی
on the surface فاهری نمادادن رودادن
masquerading قیافه فاهری بخوددادن
apparent precession انحراف فاهری محور ژایرو
indicated airspeed سرعت فاهری نسبت به هوا
relief شکل فاهری و پست و بلندی
inductive impedance مقاومت فاهری با جزء القائی
apparent solar روز شمسی فاهری روزشمسی
mechanical move حرکت مکانیکی یا فاهری شطرنج
impedance compensator متعادل کننده مقاومت فاهری
exterior فاهری واقع در سطح خارجی
exteriors فاهری واقع در سطح خارجی
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
ordinances ایین
celebrate ایین
celebrates ایین
ceremonies ایین
celebrating ایین
ceremony ایین
religion ایین
religions ایین
they act after their kind به ایین
doctrine ایین
ethic ایین
doctrines ایین
ordinace ایین
ordinance ایین
observandum ایین
codes of practice ایین کار
codes of practice ایین نامه
monkery ایین رهبانیت
prosodial ایین عروضی
prosodiacal ایین عروضی
heathenism ایین کفار
code of practice ایین نامه
code of practice ایین کار
monumentally به ایین یادگاری
etiquette ایین معاشرت
liturgy ایین نماز
liturgies ایین نماز
pythogoreanism ایین فیثاغورث
procedure ایین دادرسی
by-law ایین نامه
ceremonially رسمابا ایین
ordinances ایین نامه
zoroastrianism ایین زرتشت
by low ایین نامه
byelaw ایین نامه
bylaw ایین نامه
brahmanism ایین برهمنی
bylaws ایین نامه
ordinance ایین نامه
magianism ایین مجوس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com