Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
ultrared
انطرف اشعه قرمز
Other Matches
infrared line scan
ردیابی خطی با اشعه مادون قرمز ردیابی مستقیم بامادون قرمز
infrared imagery
عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
infrared
وابسته به اشعه مادون قرمز
diathermic
هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
thermal imagery
عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
diathermanous
هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
infrared ray
اشعه مادون قرمز پرتو مادون قرمز پرتو فرو سرخ
detector
گیرنده حساس برای کشف واندازه گیری اشعه مادون قرمز
detectors
گیرنده حساس برای کشف واندازه گیری اشعه مادون قرمز
RGB display
سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال و ورودی قرمز و سبز و آبی استفاده میکند تا اشعه تصویر را کنترل کند
infra red link
سیستمی که به دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و یک چاپگر امکان رد و بدل کردن اطلاعات با استفاده از اشعه مادون قرمز میدهد تا داده را حمل کند
gun
منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
guns
منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
deflection
هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
deflections
هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
storm warning
پرچم قرمز با مرکز سیاه یا 2چراغ قرمز بعلامت باد شدید
carminic acid
اسید کارمینیک
[عامل اصلی رنگ قرمز حاصل از شیره کشی حشره دانه قرمز]
per contra
در انطرف
oer
انطرف
ulterior
انطرف
thither
به انطرف
thither
انطرف تر
yonder
انطرف
without
انطرف فاقد
oversea
انطرف دریا
transatlantic
انطرف اقیانوس اطلس
beyond
انطرف ماوراء دورتر
non interlaced
سیستمی که اشعه الکترون تصویر هر خط صفحه نمایش را یک بار اسکن میکند در حین هر سیکل تنظیم . این اشعه یک اسکن نمایش در هر خط انجام میدهد
ends
انداختن گوی جک وسایر گویها از نقطه شروع به انطرف چمن
ended
انداختن گوی جک وسایر گویها از نقطه شروع به انطرف چمن
end
انداختن گوی جک وسایر گویها از نقطه شروع به انطرف چمن
natural dyes
رنگینه های طبیعی
[که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
Turkaman rugs
فرش های ترکمن
[اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
radiolucency
درجه نفوذ اشعه مجهول نفوذ پذیری اشعه مجهول
ray
اشعه
deflects
یا اشعه
deflecting
یا اشعه
deflected
یا اشعه
deflect
یا اشعه
radiation
اشعه
rays
اشعه ها
cosmic rays
اشعه کیهانی
deflection defocusing
پریشانی اشعه
X-raying
اشعه رونتگن
flashback
بازتاب اشعه
alpha rediation
اشعه الفا
alpha rays
اشعه الفا
electron beam
اشعه الکترونی
flashbacks
بازتاب اشعه
electron beam
اشعه الکترون
electron ray
اشعه الکترونی
cosmicray
اشعه کیهانی
actinic rays
اشعه فعال
beam cutoff
قطع اشعه
X-ray
اشعه ایکس
beam width
پهنای اشعه
beta radiation
اشعه بتا
beta ray
اشعه بتا
beta rays
اشعه بتا
X-ray
اشعه رونتگن
X-rayed
اشعه ایکس
canal rays
اشعه مجرایی
cathode ray oscillograph
اشعه کاتدیک
X-raying
اشعه ایکس
cathode rays
اشعه کاتدی
electronic beam
اشعه ی الکترونیکی
gamma rays
اشعه گاما
ultraviolet ray
اشعه فرابنفش
silvery rays
اشعه نقرهای
roentgen rays
اشعه رنتگن
roentgen ray
اشعه مجهول
reseau
اخراج اشعه
radiation sickness
بیماری اشعه
rays of light
اشعه نور
microwave radiation
اشعه میکروموجی
x radiation
اشعه ایکس
x ray
اشعه ایکس
gamma
اشعه گاما
gammas
اشعه گاما
xrays
اشعه ایکس
xrays
اشعه مجهول
x rays
اشعه ایکس
laser
اشعه لیزر
x ray beam
اشعه رونتگن
ion beam
اشعه یونی
X-rays
اشعه ایکس
gamma ray
اشعه گاما
X-rayed
اشعه رونتگن
ray
اشعه تابشی
gamma radiation
اشعه گاما
x ray
اشعه مجهول
lasers
اشعه لیزر
density of an electron beam
چگالی اشعه الکترونی
x ray equipment
تجهیزات اشعه رونتگن
x radiation
تشعشع اشعه مجهول
electron beam cutting
برش با اشعه الکترونی
x ray source
منبع اشعه رونتگن
x ray therapy
درمان با اشعه مجهول
electron ray tube
لامپ اشعه کاتدیک
electron beam generator
مولد اشعه الکترونی
welding by electron beam
جوشکاری با اشعه الکترونی
electron beam welding
جوشکاری با اشعه الکترونی
searchlights
اشعه نور افکن
searchlight
اشعه نور افکن
roentgenography
پرتونگاری با اشعه ایکس
cosecant squared beam
اشعه با مربع کوسکانت
blue beam magnet
مغناطیس اشعه ابی
crookes tube
لامپ اشعه ایکس
black body radiation
اشعه جسم سیاه
phosphor
معمولا اشعه الکترونی
crt
لامپ با اشعه کاتدی
cathode pay tube
لامپ با اشعه کاتدی
red, green, blue
سه اشعه تصویردرتلویزیون رنگی
density of an ion beam
چگالی اشعه یونی
cathode ray oscilloscope
اسیلوسکوپ اشعه کاتدی
cathode ray tude
لوله اشعه کاتدی
infrared ray
اشعه فرو سرخ
ultraviolet
اشعه مادون بنفش
cathode ray oscilloscope
نوسان نمای اشعه کاتدی
insolation
در مقابل اشعه افتاب قراردادن
electron beam focusing
تمرکز دهی اشعه الکترونی
back azimuth method
گرای معکوس در اخراج اشعه
emissivity
قابلیت تشعشع یا ارسال اشعه
tannage
قهوهای در اثر اشعه افتاب
beam current at a specified point
شدت اشعه الکترونی در یک نقطه
roentgenoscopy
معاینه بوسیله اشعه مجهول
radiograms
عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
radiogram
عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
exposes
درمعرض اشعه قرار دادن
exposing
درمعرض اشعه قرار دادن
expose
درمعرض اشعه قرار دادن
beams
مجموعه باریکی از نور یا اشعه الکترون
cores
وسیله تبدیل اشعه به انرژی الکتریکی
radiac
کشف اشعه رادیواکتیو و اندازه گیری ان
permanent magnet focusing
تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
core
وسیله تبدیل اشعه به انرژی الکتریکی
ultraviolet ray
اشعه ماوراء بنفش پرتو فرابنفش
beam
مجموعه باریکی از نور یا اشعه الکترون
luminous energy
نیرویی که تبدیل به اشعه نورانی میشود
roentgenize
بوسیله اشعه مجهول معالجه کردن
permanent magnet centering
تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
encephalogram
عکس برداری ازمغز با اشعه مجهول
roentgenoscope
دستگاه معاینه بوسیله اشعه مجهول
isodose
دارای تابش یا اشعه برابر هم شعاع
gules
قرمز
aka
قرمز
rubric
خط قرمز
vermilion
قرمز
bloodshot
قرمز
laky a
قرمز
red line
خط قرمز
coralline
قرمز
cramoisy
قرمز
rubrics
خط قرمز
redheads
مو قرمز
ponceau
قرمز
reddest
قرمز
reds
قرمز
red
<adj.>
قرمز
erythrean
قرمز
erythroid
قرمز
raddle
گل قرمز
sanguineous
قرمز
redhead
مو قرمز
vinaceous
قرمز
vermillion
قرمز
vermeil
قرمز
redder
قرمز
radial line plot
روش تعیین محل نقاط بااخراج اشعه
roentgenography
عکس برداری بوسیله تابش اشعه مجهول
roentgen
واحد بین المللی تشعشع اشعه مجهول
beams
دسته کردن اشعه الکترونی جهت دادن
x plate
صفحات قائم موازی در لوله اشعه کاتدی
electron gun
بخشی از CRT که یک اشعه الکترونی ایجاد میکند
internal magnetic focus tube
لامث اشعه کاتدیک با سیستم فوکوس مغناطیسی
beam
دسته کردن اشعه الکترونی جهت دادن
encrimson
قرمز کردن
minium
شنجرف قرمز
gorcock
با قرقره قرمز
first class brick
اجر قرمز
nacarat
قرمز روشن
neutral red
قرمز خنثی
flush
قرمز کردن
murrey
قرمز ارغوانی
minium
اکسید قرمز
hot pepper
فلفل قرمز
kidney bean
لوبیا قرمز
ladyfinger
فلفل قرمز
gold fish
ماهی قرمز
goldfish
ماهی قرمز
martagon
سوسن قرمز
infrared
زیر قرمز
methyl red
قرمز متیل
infrared
مادون قرمز
infera red
مادون قرمز
red peppers
فلفل قرمز
oxide of copper
توتیای قرمز
rubious
قرمز یاقوتی
ruby of arsenic
زرنیخ قرمز
ruffous
قرمز کم رنگ
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com