Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
economic flexibility
انعطاف پذیری اقتصادی
Other Matches
plasticity
انعطاف پذیری
flexibtlity
انعطاف پذیری
flexibility
انعطاف پذیری
price responsiveness
انعطاف پذیری قیمت
wage flexibility
انعطاف پذیری دستمزد
flexibilitas cerea
انعطاف پذیری مومی
waxy flexibility
انعطاف پذیری مومی
software flexibility
انعطاف پذیری نرم افزار
e c e
کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است
lanolin
لانولین
[ماده چربی موجود در سطح الیاف پشم که در صورت شسته نشدن حالت انعطاف پذیری و درخشندگی به فرش های پشمی می بخشد.]
economic nationalism
ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد
Economic expert
[A person who is a member of the Advisory Council on the Assessment of Overall Economic Development in Germany]
حکیم اقتصادی
[ کسی که عضو شورای کارشناسان برای سنجش توسعه کلی اقتصادی در آلمان است]
cold working
شکل دادن به قطعات فلزی دردمای معمولی که باعث افزایش شکنندگی سختی واستحکام و کاهش خاصیت تورق پذیری یا مفتول پذیری ان میگردد
economic liberalism
مکتب ازادی اقتصادی لیبرالیسم اقتصادی
economic aggregates
مجموعههای اقتصادی ارقام کلی اقتصادی
economic imperialism
جهانخواری اقتصادی امپریالیسم اقتصادی
dynamic condition
شرایط و مقتضیات پویای اقتصادی تغییر شرایط اقتصادی ناشی از تحول سلیقه تقاضا کنندگان وهزینه و مخارج تولید ونسبت جمعیت
business cycle
دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی
quarterly journal of economics
مجله اقتصادی سه ماهه مجله اقتصادی که هر سه ماه یک بار منتشر میشود
economic and social council
شورای اقتصادی و اجتماعی یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل متحد که وفیفه اش انجام امور اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و تربیتی مربوط به سازمان ملل
economic order quantity
کمیت سفارش اقتصادی اقتصادی ترین مقدار سفارش
mixed capitalism
نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
autarky
خود بسی اقتصادی خود کفایی اقتصادی
market socialism
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
marxist economics
نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
plasticity
انعطاف
inflexions
انعطاف
inflexion
انعطاف
inflections
انعطاف
inflection
انعطاف
uncompromisingly
غیرقابل انعطاف
supple
انعطاف پذیر
resile
انعطاف داشتن
uncompromising
غیرقابل انعطاف
inflexibility
انعطاف ناپذیری
malleability
قابلیت انعطاف
rigidity
انعطاف ناپذیری
pliable
قابل انعطاف
flexible
انعطاف پذیر
elastic
انعطاف پذیر
rigid
انعطاف ناپذیر
pliability
قابلت انعطاف
flexible
قابل انعطاف
flexibility
قابلیت انعطاف
wage rigidity
انعطاف ناپذیری مزد
elastic supply
عرضه انعطاف پذیر
malleable
نرم وقابل انعطاف
nonflexible wage
مزد انعطاف ناپذیر
flexible joint
اتصال قابل انعطاف
intorsion
پیچش ساقه انعطاف
soft
<adj.>
نرم وقابل انعطاف
intortion
پیچش ساقه انعطاف
lock step
غیر قابل انعطاف
smooth
<adj.>
نرم وقابل انعطاف
rigidity of prices
انعطاف ناپذیری قیمت ها
elastic demand
تقاضای انعطاف پذیر
flexible
انعطاف پذیر تا شدنی
nonflexible price
قیمت انعطاف ناپذیر
rigidity of wages
انعطاف ناپذیری مزدها
price rigidity
انعطاف ناپذیری قیمت
flexible budget
بودجه انعطاف پذیر
flexible disk
دیسک قابل انعطاف
flexible tariff
تعرفه انعطاف پذیر
flexible shaft
محور قابل انعطاف
flexible lead
اتصال قابل انعطاف
flexible cord
سیم قابل انعطاف
flexible pavement
شوسه انعطاف پذیر
flexible price
قیمت انعطاف پذیر
flexible footing
شالوده انعطاف پذیر
flexible disk
دیسک انعطاف پذیر
immutably
<adv.>
به طور غیر قابل انعطاف
unalterably
<adv.>
به طور غیر قابل انعطاف
flexible metal hose
لوله فلزی قابل انعطاف
unchangeably
<adv.>
به طور غیر قابل انعطاف
flexible brake tubing
لوله قابل انعطاف ترمز
flexible arm lamp
چراغ مطالعه قابل انعطاف
inelastic
غیر قابل انعطاف تغییر نا پذیر
flexible fuel tubing
لوله سوخت رسانی قابل انعطاف
bine
هرنوع ساقه نرم و قابل انعطاف
air foil
سطوح ایرودینامیک هواپیماپوششهای قابل انعطاف بدنه هواپیما
foil
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foils
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiling
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiled
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
cases
جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
case
جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
bass response
بم پذیری
pliability
خم پذیری
water absorption
آب پذیری
deliquescence
نم پذیری
elasticity
خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
pi accepting
قدرت پی پذیری
defeasibility
الغاء پذیری
permeability
تراوش پذیری
decomposability
انحلال پذیری
dependability
توکل پذیری
perviousness
تراوش پذیری
contractivity
انقباض پذیری
permeance
نفوذ پذیری
corrigibility
اصلاح پذیری
decidability
تصمیم پذیری
permeability curve
خم نفوذ پذیری
permeability curve
خم مغناطیس پذیری
curability
علاج پذیری
persuasibility
ترغیب پذیری
deviation factor
تراکم پذیری
contractility
انقباض پذیری
commutability
تبدیل پذیری
communicability
ارتباط پذیری
c
برق پذیری
capacitance
برق پذیری
plastisity
اندام پذیری
comention
هنجار پذیری
combinability
ترکیب پذیری
plasticity
شکل پذیری
plasticity
قالب پذیری
chromaticity
رنگ پذیری
commutability
تخفیف پذیری
commutativity
جابجایی پذیری
consolute
اختلاط پذیری
plasticity
اندام پذیری
conceivability
امکان پذیری
computability
شماره پذیری
supercompressibility factor
تراکم پذیری
gas deviation factor
تراکم پذیری
compressibility factor
تراکم پذیری
compressibility
تراکم پذیری
educability
اموزش پذیری
improvability
بهبود پذیری
impressionability
تاثیر پذیری
incontrovertibility
بحث نا پذیری
indefeasibility
فسخ نا پذیری
indocility
تعلیم نا پذیری
inexhaustibility
پایان نا پذیری
inflammability
اشتعال پذیری
infusibility
گداز نا پذیری
insatiability
سیری نا پذیری
intolerableness
تحمل نا پذیری
justifiability
توجیه پذیری
lability
تغییر پذیری
livability
زیست پذیری
hereditability
وراثت پذیری
generalizability
تعمیم پذیری
fusibility
گداز پذیری
emotionality
تهییج پذیری
excitability
تحریک پذیری
expandability
بسط پذیری
expansiveness
انبساط پذیری
extenibility
کشش پذیری
extensibility
توسعه پذیری
fabllibility
لغزش پذیری
fatigueability
خستگی پذیری
feasibilty
امکان پذیری
finitude
پایان پذیری
flammability
اشتعال پذیری
extensibility
گسترش پذیری
magnetic susceptibility
مغناطیس پذیری
magnetization
مغناطیس پذیری
magnetization curve
خم مغناطیس پذیری
perceptibility
ادراک پذیری
perfectibility
کمال پذیری
perishableness
فنا پذیری
perishableness
فساد پذیری
ductility
مفتول پذیری
ductility
شکل پذیری
docility
تعلیم پذیری
divisibility
بخش پذیری
distributivity
توزیع پذیری
discriminability
افتراق پذیری
permeability
نشت پذیری
dilatability
انبساط پذیری
penetrance
نفوذ پذیری
penetrability
نفوذ پذیری
passibility
تالم پذیری
maintainability
نگهداشت پذیری
mensurability
پیمایش پذیری
miscibility
امتزاج پذیری
modifiability
تغییر پذیری
movableness
جنبش پذیری
mutability
تغییر پذیری
mutabilty
تغییر پذیری
negotiability
انتقال پذیری
transferability
انتقال پذیری
observability
مشاهده پذیری
opposability
مقابله پذیری
paramagnetic susceptibility
پارامغناطیس پذیری
pardonableness
امرزش پذیری
permeability
نفوذ پذیری
removability
عزل پذیری
vulnerability
اسیب پذیری
sociability
معاشرت پذیری
sociability
جامعه پذیری
self acceptance
خویشتن پذیری
separability
تفکیک پذیری
serviceability
تعمیر پذیری
solubility
انحلال پذیری
adaptability
وفق پذیری
reversibility
بازگشت پذیری
reversibility
برگشت پذیری
scalability
مقیاس پذیری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com