English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
flexibilitas cerea انعطاف پذیری مومی
waxy flexibility انعطاف پذیری مومی
Other Matches
flexibtlity انعطاف پذیری
plasticity انعطاف پذیری
flexibility انعطاف پذیری
wage flexibility انعطاف پذیری دستمزد
price responsiveness انعطاف پذیری قیمت
economic flexibility انعطاف پذیری اقتصادی
software flexibility انعطاف پذیری نرم افزار
lanolin لانولین [ماده چربی موجود در سطح الیاف پشم که در صورت شسته نشدن حالت انعطاف پذیری و درخشندگی به فرش های پشمی می بخشد.]
cold working شکل دادن به قطعات فلزی دردمای معمولی که باعث افزایش شکنندگی سختی واستحکام و کاهش خاصیت تورق پذیری یا مفتول پذیری ان میگردد
waxy مومی
cereous مومی
ceraceous مومی
waxen مومی
waxworks پیکر مومی
waxwork پیکر مومی
tapers شمع مومی
wax paper کاغذ مومی
waxiness حالت مومی
waxed paper کاغذ مومی
wax candle or taper شمع مومی
tapered شمع مومی
taper شمع مومی
lardaceous a ماسیده مومی
waxes شمع مومی
bougie شمع مومی
waxes مومی شکل
waxed شمع مومی
waxed مومی شکل
wax شمع مومی
oil paper کاغذ مومی
wax مومی شکل
crayon مداد رنگی مومی
lost wax process فرایند مدلهای مومی
crayons مداد رنگی مومی
cerate دارای غشاء یاشامه مومی
lost wax process ریخته گری با مدلهای مومی
waxen ساخته شده از موم مومی شکل
suberin ماده مومی یا چرب چوپ پنبه
trindle شمع مومی دراز ونوک تیز
inflexion انعطاف
inflection انعطاف
inflections انعطاف
inflexions انعطاف
plasticity انعطاف
pliability قابلت انعطاف
resile انعطاف داشتن
inflexibility انعطاف ناپذیری
pliable قابل انعطاف
malleability قابلیت انعطاف
rigidity انعطاف ناپذیری
uncompromisingly غیرقابل انعطاف
flexible انعطاف پذیر
flexibility قابلیت انعطاف
elastic انعطاف پذیر
rigid انعطاف ناپذیر
uncompromising غیرقابل انعطاف
flexible قابل انعطاف
supple انعطاف پذیر
flexible joint اتصال قابل انعطاف
nonflexible price قیمت انعطاف ناپذیر
elastic demand تقاضای انعطاف پذیر
flexible footing شالوده انعطاف پذیر
flexible pavement شوسه انعطاف پذیر
elastic supply عرضه انعطاف پذیر
wage rigidity انعطاف ناپذیری مزد
rigidity of prices انعطاف ناپذیری قیمت ها
price rigidity انعطاف ناپذیری قیمت
intorsion پیچش ساقه انعطاف
smooth <adj.> نرم وقابل انعطاف
lock step غیر قابل انعطاف
soft <adj.> نرم وقابل انعطاف
flexible انعطاف پذیر تا شدنی
intortion پیچش ساقه انعطاف
flexible lead اتصال قابل انعطاف
nonflexible wage مزد انعطاف ناپذیر
flexible cord سیم قابل انعطاف
flexible budget بودجه انعطاف پذیر
flexible tariff تعرفه انعطاف پذیر
flexible price قیمت انعطاف پذیر
malleable نرم وقابل انعطاف
flexible shaft محور قابل انعطاف
flexible disk دیسک انعطاف پذیر
flexible disk دیسک قابل انعطاف
rigidity of wages انعطاف ناپذیری مزدها
flexible arm lamp چراغ مطالعه قابل انعطاف
flexible brake tubing لوله قابل انعطاف ترمز
unchangeably <adv.> به طور غیر قابل انعطاف
immutably <adv.> به طور غیر قابل انعطاف
unalterably <adv.> به طور غیر قابل انعطاف
flexible metal hose لوله فلزی قابل انعطاف
bine هرنوع ساقه نرم و قابل انعطاف
flexible fuel tubing لوله سوخت رسانی قابل انعطاف
inelastic غیر قابل انعطاف تغییر نا پذیر
air foil سطوح ایرودینامیک هواپیماپوششهای قابل انعطاف بدنه هواپیما
foiling مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foil مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foils مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiled مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
cases جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
case جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
bass response بم پذیری
pliability خم پذیری
deliquescence نم پذیری
water absorption آب پذیری
elasticity خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
observability مشاهده پذیری
magnetization curve خم مغناطیس پذیری
transferability انتقال پذیری
magnetic susceptibility مغناطیس پذیری
negotiability انتقال پذیری
mutabilty تغییر پذیری
movableness جنبش پذیری
modifiability تغییر پذیری
miscibility امتزاج پذیری
mensurability پیمایش پذیری
maintainability نگهداشت پذیری
magnetization مغناطیس پذیری
mutability تغییر پذیری
generalizability تعمیم پذیری
hereditability وراثت پذیری
improvability بهبود پذیری
impressionability تاثیر پذیری
indefeasibility فسخ نا پذیری
indocility تعلیم نا پذیری
inexhaustibility پایان نا پذیری
inflammability اشتعال پذیری
infusibility گداز نا پذیری
incontrovertibility بحث نا پذیری
insatiability سیری نا پذیری
intolerableness تحمل نا پذیری
justifiability توجیه پذیری
lability تغییر پذیری
livability زیست پذیری
fusibility گداز پذیری
opposability مقابله پذیری
solubility انحلال پذیری
serviceability تعمیر پذیری
separability تفکیک پذیری
self acceptance خویشتن پذیری
selectivity گزینش پذیری
scalability مقیاس پذیری
reversibility برگشت پذیری
reversibility بازگشت پذیری
removability عزل پذیری
reflexivity انعکاس پذیری
reflexivity بازتاب پذیری
submissiveness سلطه پذیری
suggestibility تلقین پذیری
suspensive اندروا پذیری
westernization غرب پذیری
reactivity واکنش پذیری
versatility تطبیق پذیری
verifiability اثبات پذیری
transmissivity فرافرست پذیری
transitivity سرایت پذیری
transitivity انتقال پذیری
tenability دفاع پذیری
tangib لمس پذیری
reflexibility انعکاس پذیری
reflectivity بازتاب پذیری
reflectability بازتاب پذیری
permeability curve خم نفوذ پذیری
permeability curve خم مغناطیس پذیری
permeability تراوش پذیری
permeability نفوذ پذیری
permeability نشت پذیری
perishableness فساد پذیری
perishableness فنا پذیری
perfectibility کمال پذیری
perceptibility ادراک پذیری
penetrance نفوذ پذیری
penetrability نفوذ پذیری
passibility تالم پذیری
pardonableness امرزش پذیری
permeance نفوذ پذیری
persuasibility ترغیب پذیری
perviousness تراوش پذیری
reconcilability اصلاح پذیری
ponderability سنجش پذیری
polarizability قطبش پذیری
pliancy انحناء پذیری
pliability خمش پذیری
plastisity اندام پذیری
plasticity قالب پذیری
plasticity شکل پذیری
plasticity اندام پذیری
pi accepting قدرت پی پذیری
paramagnetic susceptibility پارامغناطیس پذیری
compressibility factor تراکم پذیری
availablity دسترس پذیری
autia هنجار پذیری
associativity شرکت پذیری
applicability کاربرد پذیری
abradability سایش پذیری
applicability کاربست پذیری
affectivity هیجان پذیری
affectability انفعال پذیری
addressability نشانی پذیری
additivity جمع پذیری
acculturation فرهنگ پذیری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com