Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English
Persian
ground return
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
Other Matches
cardinal points effect
اثرعمود قرار گرفتن خط امواج رادار به صفحه تصویر زمین
radar return
انعکاس امواج در روی صفحه رادار علایم صفحه رادار
blips
نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
blip
نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
skin paint
نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود
railings
امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
railing
امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
sea return
امواج بازگشتی از دریا به صفحه رادار
terrain return
انعکاس تشعشع امواج زمینی روی صفحه رادار
trapping
اختلاف در امواج رادار ممانعت از پخش امواج رادار
clatters
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattering
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattered
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatter
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
chaff
وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار نوارهای منعکس کننده امواج رادار
glare
صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
glares
صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
glared
صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
ground plate
صفحه زمین
clown
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowns
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
pancake
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancakes
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
hercules
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
center field
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
geotaxis
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
frost heave
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
honest john
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
off side
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
radar discrimination
قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
geognosy
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
to break up
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
tellurian
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
gadget
نوعی رادار با صفحه رنگی رادار رنگ نما
gadgets
نوعی رادار با صفحه رنگی رادار رنگ نما
perelotok
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
rolling terrain
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeant
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeants
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
covenant runing with land
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
echo
برگشت امواج رادار
echoing
برگشت امواج رادار
echoed
برگشت امواج رادار
echoes
برگشت امواج رادار
contour flying
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
redstone
موشک زمین به زمین رداستون
pershing
موشک زمین به زمین پرشینگ
lacrosse
نوعی موشک زمین به زمین
pervious ground
زمین تراوا زمین نفوذپذیر
guided propagation
تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
biosphere
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
shields
صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند
shield
صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند
altitude delay
افت ارتفاع امواج رادار
beam width
عرض ستون امواج رادار
radar imagery
عکاسی به وسیله امواج رادار
surface reverbration
امواج برگشتی سطحی رادار
little john
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
talik
زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
contour flight
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
carrier frequency
فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار
carrier wave
موج حامل امواج رادار یا بی سیم
drops
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
consol
دستگاه ناوبری رادیویی صفحه کلید دستگاههای ارتباطی صفحه رادار
ground waves
امواج سطحی رسیده به رادار یادستگاههای مخابراتی
compass rose
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
influence sweep
پاکسازی میدان مین بااستفاده از امواج رادار یارادیویی
Faraday cage
صفحه فلزی یا سیمی متصل به زمین که وسایل حساس را کامل حفظ میکند به طوری که هیچ واسط ی از جریان الکترومغناطیسی ایجاد نشود
geomagnetism
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
topography
نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
asdic
دستگاه سونار رادار کشف هدف به وسیله پخش امواج صوتی در زیر اب
homing
روش تعقیب و ردیابی امواج رادیویی یا رادار و پیدا کردن ایستگاه فرستنده ان
homing device
رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
hydrographer
نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile
موشک زمین به زمین
crystal ball
گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
crystal balls
گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
ground resolution
قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
He had a nast fall.
بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
everglade
قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
homing guidance
هدایت هواپیما یا موشک بااستفاده از امواج رادار هدایت الکترونیکی
radar scope
صفحه رادار
radar screen
صفحه تصویر رادار
radar scope
صفحه دید رادار
b scope
صفحه کاتد رادار
clutters
برفک انداختن صفحه رادار
cluttered
برفک انداختن صفحه رادار
blip
تصویری بر روی صفحه رادار
radar echo
علایم روی صفحه رادار
clutter
برفک انداختن صفحه رادار
blips
تصویری بر روی صفحه رادار
plan position indicator
صفحه رادار ناو یا هواپیما
azimuth stabilized ppi
صفحه رادار با سمت ثابت
fiducial marks
علایم منطبق شونده در صفحه رادار
railing
تولیدخطوط موازی روی صفحه رادار
railings
تولیدخطوط موازی روی صفحه رادار
fixed echo
انعکاس ثابت روی صفحه رادار
earth's attraction
جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
surface-to-surface
موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface to surface
موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
snow
پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
snows
پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
snow blink
تکههای ابر سفید در اسمان یا صفحه رادار
range marker
شاخص مسافت یاب روی صفحه رادار
snowing
پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
snowed
پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
fixer network
شبکه اکتشاف و تعیین محل هواپیما روی صفحه رادار
pips
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
pipping
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
pipped
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
pip
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
display controlled
نمایش منطقه در روی صفحه رادار راداری که تصویر ان مستقیما نشان داده میشود
surface missile
موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
spoking
تولید نور و یا جرقههای نوربه طور گاه به گاه روی صفحه رادار
confusion reflector
وسیله پخش امواج فریبنده سیستم انعکاس امواج گیج کننده
modulation
سوار کردن امواج انرژی روی امواج الکترومغناطیسی برای ارسال
radar correlation
درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
modulates
مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulating
مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulate
مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
cinder track
زمین دو
extra terrestrial
زمین
land
زمین
ground surface
کف زمین
aerospace
جو زمین
geodetically
زمین
cinder tracks
زمین دو
lackland
بی زمین
ground
کف زمین
soiling
زمین
earthing
زمین
ground
: زمین
soils
زمین
tellus
زمین
ground
زمین
soil
زمین
land n
زمین
real estate
زمین
ground line
خط زمین
acre
زمین
acres
زمین
earth
زمین
rooter
زمین کن
terrain
زمین
norland
زمین
domains
زمین
domain
زمین
fields
زمین
grazes
زمین
ground
[British]
[floor]
کف زمین
globe
زمین
grass roots
کف زمین
floor
کف زمین
graze
زمین
grazed
زمین
this earthly round
زمین
field
زمین
floored
کف زمین
floor
کف زمین
globes
زمین
earths
زمین
floors
کف زمین
fielded
زمین
campaigned
زمین مسطح
harrower
زمین صاف کن
high land
زمین کوهستانی
cripples
زمین گیر
campaign
زمین مسطح
campaigning
زمین مسطح
campaigns
زمین مسطح
surveying
زمین پیمائی
savannahs
زمین هموار
savannas
زمین هموار
invalidism
زمین گیری
investigation of foundation conditions
شناسایی زمین پی
flukes
زمین گیر
fluke
زمین گیر
inductive earthing
زمین القائی
permeable ground
تراوا زمین
impermeable ground
زمین نفوذناپذیر
impermeable ground
زمین ناتراوا
surveying
زمین پیمایی
hardpan
زمین سفت
hard soil
زمین سفت
playing court
زمین بازی
grounding brush
زغال زمین
ground zero
صفر زمین
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com