Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
English
Persian
photogene
انعکاس یا تصویر بعدی چیزی در شبکیه
Other Matches
afterimage
تصویر بعدی چیزی
retinal image
تصویر شبکیه ای
projecting
تولید نمایش گرافیکی دو بعدی از یک صفحه سه بعدی تصویر
hologram
تصویر سه بعدی
holograms
تصویر سه بعدی
hidden
فرمول ریاضی که خط وط پنهان را از تصویر دو بعدی شی D پاک میکند
water sky
لکههای دریاچهای شکل درداخل ابرها شکل انعکاس تصویر دریاچه ها روی ابر
word wrap
حرکت نشانه گر روی صفحه تصویر کامپیوتر از انتهای یک خط به شروع خط بعدی
echoes
انعکاس صدا انعکاس موج
echo
انعکاس صدا انعکاس موج
echoing
انعکاس صدا انعکاس موج
echoed
انعکاس صدا انعکاس موج
hologram
تصویر سه بعدی که توسط الگوهای میانی ایجاد میشود وقتی که بخشی از منبع نور مثل لیزر از یک شی منعکس شود و با اشعه اصل ترکیب شود
holograms
تصویر سه بعدی که توسط الگوهای میانی ایجاد میشود وقتی که بخشی از منبع نور مثل لیزر از یک شی منعکس شود و با اشعه اصل ترکیب شود
retina
شبکیه
retinoscopy
معاینه شبکیه
retinoscopy
شبکیه بینی
retinoscope
شبکیه نما
retinitis
اماس شبکیه
retina
شبکیه چشم
skiascopy
عکسبرداری از شبکیه چشم
ophthalmoscopy
معاینه چشم و شبکیه
electroretinography
برق نگاری شبکیه
rods and cones
[in the retina]
یاخته های استوانه ای و مخروطی
[در شبکیه چشم]
skiascope
اسبابی برای اندازه گیری قدرت انکسار نور در شبکیه
PHIGS
برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
tweening
محاسبه تصاویر میانی که از تصویر ابتدایی شروع تا تصویر دیگر برسد
images
سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر
cropped
کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
crop
کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
image
[سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر]
crops
کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
pictures
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
pictured
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
picturing
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
picture
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
acrobat
که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند
videoing
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
videos
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
videoed
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
video
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
acrobats
که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند
preemptive multitasking
حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
images
تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود
image
[تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود.]
flickered
تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flicker
تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flickers
تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
spherization
جلوه ویژه برنامه گرافیک کامپیوتری که تصویر را به کره تبدیل میکند یا تصویر را حول یک شکل کروی می چرخاند
lossless compression
روشهای فشرده سازی تصویر که تعداد بیتهای هر پیکس در تصویر را کاهش میدهد بدون از دست دادن اطلاع یا کیفیت
auto
الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
refreshed
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refreshes
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
autos
الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
refresh
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
trimetrogon
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
persistence
مدت زمان یک CRT یک تصویر را نمایش میدهد پس از توقف دنبال کردن مسیر اشعه تصویر روی صفحه نمایش
hypertext
روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر
pen drawing
تصویر خطی تصویر مدادی
reflectance
انعکاس
reactional
انعکاس
reflexion
انعکاس
reactions
انعکاس
reflection
انعکاس
reflectiveness
انعکاس
reaction
انعکاس
replication
انعکاس
tracings
تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
tracing
تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
zigzag reflection
انعکاس متعدد
echoed
انعکاس صدا
anechoic
بدون انعکاس
bottom bounce
انعکاس از کف دریا
atmospheric refraction
انعکاس جوی
reflector
الت انعکاس
reflectors
الت انعکاس
internal reflection
انعکاس درونی
first order reflection
انعکاس مرتبه یک
echo
انعکاس صدا
echoes
انعکاس صدا
reflexibility
انعکاس پذیری
reflexible
قابل انعکاس
reflection plane
صفحه انعکاس
reflexible
انعکاس پذیر
reflexivity
انعکاس پذیری
repercussion
انعکاس برگشت
reflecting power
قدرت انعکاس
echoing
انعکاس صدا
reflectance ink
جوهر انعکاس
reflectance
قابلیت انعکاس
orthographic
تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
catacoustics
مبحث انعکاس صوت
rotational reflection axis
محور چرخش انعکاس
echo sounder
انعکاس سنج صدا
reflecterize
ایجاد انعکاس کردن
reflectorize
ایجاد انعکاس کردن
backgrounds
تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
background
تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
baffling
صفحه انعکاس از پیشرفت بازداشتن
catadioptrics
مبحث انعکاس و انکسار نور
echo sounding
عمق یابی انعکاس صوت
antiphony
انعکاس یا جواب سرود وموسیقی
echo suppression
جلوگیری یا تضعیف انعکاس صوت
homing mine
مین حساس به انعکاس امواج
ice blink
سفیدی افق از انعکاس دریا
coastal refraction
انعکاس ساحلی امواج رادیویی
baffled
صفحه انعکاس از پیشرفت بازداشتن
baffle
صفحه انعکاس از پیشرفت بازداشتن
baffles
صفحه انعکاس از پیشرفت بازداشتن
brightness
تغییر شدت انعکاس نور
raster scan
ردیابی افقی محل تصویر پیمایش محل تصویر
images
نقش کردن تصویر کردن نشان دادن تصویر
image dissector tube
لامپ تجزیه کننده تصویر لامپ دیسکتور تصویر
snowblink
انعکاس نور خورشید بر روی برف یا یخ
fixed echo
انعکاس ثابت روی صفحه رادار
sunlight
تابش افتاب انعکاس نور خورشید
active mine
مین منفجر شونده از طریق انعکاس امواج
keying interval
فاصله زمانی بین دو انعکاس موج رادار
to the echo
چنان بلند که تولید انعکاس صدا می نماید
projective
طرحی ایجاد شده بوسیله انعکاس یاتصویر
image formation
تولید تصویر تصویر
luminaire
دستگاه نورافکن مرکب ازحباب ودستگاه انعکاس نوروغیره
sky man
انعکاس عکس برف یا زمین یاشکل ابها در ابرها
microphonics
انعکاس صدای کار کردن ماشین الات در میکروفن
terrain return
انعکاس تشعشع امواج زمینی روی صفحه رادار
feedback
پس دهی فیدبک انعکاس انرژی ازمداری به مدار دیگر
illumination by reflection
روشن کردن منطقه از طریق انعکاس یا شکست نور
side tone
انعکاس صوت دریک مداربعلت مجاورت با مدار صوتی دیگر
sky glow
انعکاس نور یک جنگ افزار یاشعله دهانه ان در صفحه اسمان
glared
انعکاس نور بسیار درخشان به ویژه روی صفحه نمایش VDU
glare
انعکاس نور بسیار درخشان به ویژه روی صفحه نمایش VDU
glares
انعکاس نور بسیار درخشان به ویژه روی صفحه نمایش VDU
balance
خط ارتباطی که از هر سه توسط یک مدار متعادل بسته شده است تا از انعکاس سیگنال جلوگیری کند
balances
خط ارتباطی که از هر سه توسط یک مدار متعادل بسته شده است تا از انعکاس سیگنال جلوگیری کند
scanned
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scans
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scan
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
to concern something
مربوط بودن
[شدن]
به چیزی
[ربط داشتن به چیزی]
[بابت چیزی بودن]
to watch something
مراقب
[چیزی]
بودن
[توجه کردن به چیزی]
[چیزی را ملاحظه کردن]
confusion reflector
وسیله پخش امواج فریبنده سیستم انعکاس امواج گیج کننده
illumination by diffusion
روشن کردن منطقه از طریق انعکاس نور غیر مستقیم یاسایه روشن
skin paint
نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود
white out
انحراف افق به علت انعکاس نور خورشید روی برف خطای تشخیص محل افق
puisne
بعدی
two-dimensional
دو بعدی
three dimensional
سه بعدی
three dimentional
سه بعدی
one dimentional
یک بعدی
unidimensional
تک بعدی
unidimensional
یک بعدی
one dimentional
تک بعدی
tridimensional
سه بعدی
two dimensional
دو بعدی
spatial
سه بعدی
further
بعدی
furthered
بعدی
future
بعدی
furthering
بعدی
furthers
بعدی
subsequent
بعدی
serotine
بعدی
cubical
سه بعدی
solid
سه بعدی
ulterior
بعدی
succeeding
بعدی
second thoughts
بعدی
solids
سه بعدی
three-dimensional
سه بعدی
stereognosis
ادراک سه بعدی
one dimensional array
ارایه یک بعدی
stereoscope
سه بعدی نما
multidimentional
چند بعدی
tother
نفر بعدی
n cube
مکعب N بعدی
stereoscopic vision
دید سه بعدی
succeeding generation
نسل بعدی
t' other
بعدی دیگر
t' other
نفر بعدی
tother
بعدی دیگر
subsere
توالی بعدی
space frame
قاب سه بعدی
aftertaste
لذت بعدی
dosseret
بلوک سه بعدی
aftertastes
لذت بعدی
illusiansm
نقاشی سه بعدی
versatile
چند بعدی
3D analysis
آنالیز سه بعدی
3D analysis
بررسی سه بعدی
aftereffect
اثر بعدی
aftermath
عواقب بعدی
solid geometry
هندسه سه بعدی
holographic image
نمایی از شی سه بعدی
four dimensional
چهار بعدی
unidimensionality
یک بعدی بودن
deep space
فضای سه بعدی
latter day
روز بعدی
tridimensionality
حالت سه بعدی
follow up supply
اماد بعدی
follow up
اقدامات بعدی
two dimensional lattice
شبکه دو بعدی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com