English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 214 (11 milliseconds)
English Persian
atom samshing انفجار اتمی
Search result with all words
shock wave موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
shock waves موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
afterwinds باد مخالف جهت انفجار اتمی
atom samsher دستگاه انفجار اتمی
atomic time زمان انفجار اتمی
early time زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
implosion weapon جنگ افزار اتمی حساس قابل انفجار با تجزیه اتمی
late time زمان بین سقوط بمب تا شروع انفجار اتمی
shock front جبهه یا خط جبهه موج انفجار گلوله اتمی
supercritical حالت اماده به انفجار ماده اتمی ترکیب اماده به انفجاراتمی
warned exposed قابلیت اسیب پذیری نیروهای خودی نسبت به انفجار اتمی
warned protected قابلیت حفافت نیروهای خودی در مقابل انفجار اتمی
zero point نقطه مرکزی گلوله اتشین اتمی در لحظه انفجار
Other Matches
contact burst preclusion ضامن ضد انفجار ضربتی وسیله ممانعت از انفجار دراثر اصابت
minometer دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی وسیله اندازه گیری دوز اتمی
rainout ریزش ابر اتمی به علت رطوبت هوا بارش غبار اتمی
isotopy دارای تساوی در اعداد اتمی برابری عددی اتمی
proliferation سیستم گسترش اتمی یاگسترش تولید اتمی
burning train مسیر انفجار سیکل انفجار
blast line مسیرموج انفجار خط موج انفجار
explosive train مدار انفجار مسیر انفجار
atomic weight وزن اتمی یک عنصر که برمبنای 61 وزن اتمی اکسیژن قرار داده شده است
fallout contours خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
clean weapon جنگ افزار اتمی کم ریزش جنگ اتمی که اثار باقیه کم داشته باشد
european atomic energy community جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
chemical horn مکانیسم انفجار مین صوتی مکانیسم انفجار شیمیایی
nuclear stalemate گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
nucleon اجزای داخل هسته اتمی هستک هسته اتمی
fission to yield ratio توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
cloud chamber effect اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
atomic demolition munition خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
survey meter دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
crater analysis تجزیه و تحلیل قیف انفجار تجزیه و تحلیل قیف حاصله از انفجار گلوله ها
popped انفجار
pops انفجار
blast انفجار
blow-ups انفجار
blasts انفجار
plosion انفجار
pop انفجار
detonation انفجار
explosions انفجار
blow-up انفجار
explosion انفجار
burst انفجار
detonations انفجار
bursts انفجار
blasting انفجار
displosion انفجار
eruption انفجار
blow out انفجار
blastment انفجار
blow up انفجار
brisance انفجار
sympathetic detonation انفجار القایی
swooper انفجار دار
explosive energy قدرت انفجار
outburst انفجار غضب
explosive قابل انفجار
detonatable قابل انفجار
combustiblity قابلیت انفجار
detonation cord سیم انفجار
time of disintegration زمان انفجار
explosion proof ازمایش- انفجار
detonation charge خرج انفجار
detonating slab مسیر انفجار
explosion proof پوشش ضد انفجار
explosion hazard خطر انفجار
combustion chamber اطاق انفجار
explosimeter انفجار سنج
explosive force نیروی انفجار
detonable قابل انفجار
destruct system سیستم انفجار
big bang انفجار بزرگ
information explosion انفجار اطلاعات
inexplosive غیرقابل انفجار
explosiveness قابلیت انفجار
fire time زمان انفجار
implosion انفجار از داخل
explosive force قدرت انفجار
ignitor وسیله انفجار
detonative اماده انفجار
lead in مداررابط انفجار
blast effect اثر انفجار
dead center ignition نقطه انفجار
bursting set محل انفجار
burst wave موج انفجار
countermining انفجار ضد مین
aerial burst انفجار هوایی
crepitation انفجار مکرر
population explosion انفجار جمعیت
blow out سوختن انفجار
blasting machine دستگاه انفجار
blast wave موج انفجار
impact action اثر انفجار
high order detonation انفجار شدید
crater قیف انفجار
detonation انفجار ضربهای
detonation انفجار ناگهانی
yield بازده انفجار
yielded بازده انفجار
yields بازده انفجار
POWs صدای انفجار
misfire گیر در انفجار
crackled صدای انفجار پی در پی
crackle صدای انفجار پی در پی
misfired گیر در انفجار
misfires گیر در انفجار
the force of the explosion شدت انفجار
craters قیف انفجار
detonations انفجار ناگهانی
detonations انفجار ضربهای
crackles صدای انفجار پی در پی
POW صدای انفجار
gust انفجار فوت
blasts صدای انفجار
blasts ضربه انفجار
blast ضربه انفجار
blast صدای انفجار
outbursts انفجار غضب
gusts انفجار فوت
busts انفجار ترکیدگی
sonic boom انفجار صوتی
busting انفجار ترکیدگی
busted انفجار ترکیدگی
sonic booms انفجار صوتی
bust انفجار ترکیدگی
crepitate انفجار پی درپی کردن
blastment تاثیرونفوذ انفجار بادخوردگی
explosives مواد قابل انفجار
low order انفجار کند یا ناقص
high order detonation انفجار انی وکامل
flex x خرج انفجار کتابی
late time زمان سکته انفجار
blast effect اثر موج انفجار
breech chamber محفظه خرج انفجار
afterwinds باد بعد از انفجار
service mine مین قابل انفجار
contact fire انفجار در اثر تماس
subsidiaries عمق دهنده به انفجار
subsidiary عمق دهنده به انفجار
tnt equivalent معادل با قدرت انفجار تی ان تی
bursts انفجار منفجر شدن
bursts منفجر کردن انفجار
burst انفجار منفجر شدن
burst منفجر کردن انفجار
impact اثر ترکش انفجار
flex x خرج انفجار ورقهای
explosive range گستره انفجار پذیری
powder kegs چیز قابل انفجار
powder keg چیز قابل انفجار
detonating ترکاننده وابسته به انفجار
poised mine مین اماده انفجار
armed mine مین اماده انفجار
armed ammunition مهمات اماده انفجار
impacts اثر ترکش انفجار
fire time زمان اجرای اتش یا انفجار
strip تخلیه موادخطرناک یا قابل انفجار
countermining distance فاصله ضد انفجار زنجیری مین
contingent effects اثرات احتمالی انفجار هستهای
ice mine مین مخصوص انفجار زیریخی
exudation مواد پخش شونده در یک انفجار
sofar دستگاه ثبت انفجار در زیردریا
proximity fuze فیوز مخصوص انفجار مرمی
predictor دستگاه محاسب زمان انفجار
piezometer دستگاه سنجش شدت انفجار
impact action عمل انفجار نیروی ترکش
nuclear strike تک اتمی
atomic اتمی
monoatomic یک اتمی
diatomic دو اتمی
nuclear اتمی
triatomic سه اتمی
hexatomic شش اتمی
discriminating circuit مدارتشخیص دهنده انرژیهای عامل انفجار
drag loading نتیجه کشش بادیا موج انفجار
acoustic circuit مدار عکس العمل انفجار صوتی
countermining زنجیری کردن ترتیب انفجار مینها
ice mining انفجار یخ رودخانه یا دریاچه ها به وسیله مین
fire in the hole انفجار نزدیک است به جان پناه
nuked نیروگاه اتمی
fission reactor واکنشگاه اتمی
tetratomic چهار اتمی
fission products مواد اتمی
fission bomb بمب اتمی
mass number وزن اتمی
nuked زیردریایی اتمی
nuke زیردریایی اتمی
nuclear winter زمستان اتمی
A-bombs بمب اتمی
A-bomb بمب اتمی
nuking نیروگاه اتمی
nuke کنشگر اتمی
nuked کنشگر اتمی
nukes زیردریایی اتمی
monoatomic gas گاز تک اتمی
nuclear parity همطرازی اتمی
nuclear cell پیل اتمی
mushromm could کلاهک اتمی
monoatomic solid جامد تک اتمی
nuking کنشگر اتمی
nuclear warfare جنگ اتمی
median lethal dose دوزمتوسط اتمی
polyatomic چند اتمی
nuke نیروگاه اتمی
nukes نیروگاه اتمی
nukes کنشگر اتمی
nuking زیردریایی اتمی
nuclide اشکال اتمی
fission to yield ratio بازده اتمی
monoatomic molecule مولکول تک اتمی
diatomic molecule مولکول دو اتمی
atomic radius شعاع اتمی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com