English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (5 milliseconds)
English Persian
sonic boom انفجار صوتی
sonic booms انفجار صوتی
Search result with all words
sonic boom انفجار صوتی شکستن دیوار صوتی
sonic booms انفجار صوتی شکستن دیوار صوتی
acoustic circuit مدار عکس العمل انفجار صوتی
chemical horn مکانیسم انفجار مین صوتی مکانیسم انفجار شیمیایی
Other Matches
contact burst preclusion ضامن ضد انفجار ضربتی وسیله ممانعت از انفجار دراثر اصابت
aliasing افزودن سیگنالهای صوتی بین الگوهای صوتی برای ایجاد صدای ملایم تر
bumblebee تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی
bumblebees تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی
audio mixer میکسر صوتی تلویزیونی مخلوط کننده صوتی
polyphone جعبه موسیقی حرف دو صوتی یا چند صوتی
vocal cords تارهای صوتی رشتههای صوتی یا اوایی
burning train مسیر انفجار سیکل انفجار
explosive train مدار انفجار مسیر انفجار
blast line مسیرموج انفجار خط موج انفجار
voice answer back یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد
donkey sonar ردیاب صوتی هلی کوپتر ردیاب صوتی
early time زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
sound absorption خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
sofar سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
crater analysis تجزیه و تحلیل قیف انفجار تجزیه و تحلیل قیف حاصله از انفجار گلوله ها
displosion انفجار
explosions انفجار
eruption انفجار
blow-ups انفجار
blow up انفجار
brisance انفجار
blow out انفجار
blastment انفجار
blow-up انفجار
explosion انفجار
plosion انفجار
bursts انفجار
detonations انفجار
burst انفجار
blasts انفجار
blast انفجار
blasting انفجار
detonation انفجار
pops انفجار
pop انفجار
popped انفجار
aerial burst انفجار هوایی
detonations انفجار ضربهای
busts انفجار ترکیدگی
atom samshing انفجار اتمی
bust انفجار ترکیدگی
busted انفجار ترکیدگی
explosive قابل انفجار
detonation انفجار ضربهای
detonations انفجار ناگهانی
time of disintegration زمان انفجار
POW صدای انفجار
detonation انفجار ناگهانی
POWs صدای انفجار
busting انفجار ترکیدگی
sympathetic detonation انفجار القایی
the force of the explosion شدت انفجار
impact action اثر انفجار
ignitor وسیله انفجار
high order detonation انفجار شدید
fire time زمان انفجار
explosiveness قابلیت انفجار
explosive force قدرت انفجار
explosive force نیروی انفجار
explosive energy قدرت انفجار
implosion انفجار از داخل
inexplosive غیرقابل انفجار
information explosion انفجار اطلاعات
swooper انفجار دار
population explosion انفجار جمعیت
lead in مداررابط انفجار
explosion proof ازمایش- انفجار
explosion proof پوشش ضد انفجار
explosion hazard خطر انفجار
combustiblity قابلیت انفجار
bursting set محل انفجار
burst wave موج انفجار
blow out سوختن انفجار
blasting machine دستگاه انفجار
blast wave موج انفجار
detonation cord سیم انفجار
blast effect اثر انفجار
combustion chamber اطاق انفجار
countermining انفجار ضد مین
crepitation انفجار مکرر
explosimeter انفجار سنج
detonation charge خرج انفجار
detonating slab مسیر انفجار
detonatable قابل انفجار
detonable قابل انفجار
destruct system سیستم انفجار
detonative اماده انفجار
dead center ignition نقطه انفجار
big bang انفجار بزرگ
blast صدای انفجار
crater قیف انفجار
yielded بازده انفجار
blast ضربه انفجار
craters قیف انفجار
gust انفجار فوت
gusts انفجار فوت
crackles صدای انفجار پی در پی
crackled صدای انفجار پی در پی
yield بازده انفجار
yields بازده انفجار
crackle صدای انفجار پی در پی
blasts صدای انفجار
misfired گیر در انفجار
misfires گیر در انفجار
outburst انفجار غضب
outbursts انفجار غضب
misfire گیر در انفجار
blasts ضربه انفجار
sonic صوتی
vocal صوتی
vocals صوتی
monaural یک صوتی
phonic صوتی
sound powered صوتی
vowels صوتی
phonography صوتی
vowel صوتی
acoustic صوتی
blastment تاثیرونفوذ انفجار بادخوردگی
powder keg چیز قابل انفجار
low order انفجار کند یا ناقص
flex x خرج انفجار کتابی
armed mine مین اماده انفجار
powder kegs چیز قابل انفجار
detonating ترکاننده وابسته به انفجار
atom samsher دستگاه انفجار اتمی
poised mine مین اماده انفجار
late time زمان سکته انفجار
high order detonation انفجار انی وکامل
armed ammunition مهمات اماده انفجار
atomic time زمان انفجار اتمی
impacts اثر ترکش انفجار
impact اثر ترکش انفجار
contact fire انفجار در اثر تماس
afterwinds باد بعد از انفجار
crepitate انفجار پی درپی کردن
blast effect اثر موج انفجار
explosive range گستره انفجار پذیری
flex x خرج انفجار ورقهای
breech chamber محفظه خرج انفجار
service mine مین قابل انفجار
bursts منفجر کردن انفجار
subsidiary عمق دهنده به انفجار
subsidiaries عمق دهنده به انفجار
bursts انفجار منفجر شدن
burst انفجار منفجر شدن
burst منفجر کردن انفجار
tnt equivalent معادل با قدرت انفجار تی ان تی
explosives مواد قابل انفجار
voice mail پست صوتی
voice input ورودی صوتی
voice communications ارتباطات صوتی
vocalization تلفظ صوتی
vocalical صدادار صوتی
vocalic صدادار صوتی
tonal scale مقیاس صوتی
vocable کلمه صوتی
voice output خروجی صوتی
acoustic به طریقه صوتی
hums اغتشاش صوتی
hummed اغتشاش صوتی
hum اغتشاش صوتی
soundtracks حاشیهی صوتی
voice synthesis ترکیب صوتی
voice response جواب صوتی
voice recognition تشخیص صوتی
contrapuntal چند صوتی
soundtrack حاشیهی صوتی
sound waves موج صوتی
sound powered وسیله صوتی
phoneme حرف صوتی
phoneme صدای صوتی
phonetic alphabet الفبای صوتی
phonetic system سیستم صوتی
sound energy انرژی صوتی
sound discipline انضباط صوتی
sound channel مسیرعبور صوتی
sound bars نوارهای صوتی
sound frequency بسامد صوتی
sonic frequency بسامد صوتی
sonic depth finder ژرفایاب صوتی
sonic delay line خط تاخیری صوتی
sounds موج صوتی
sound powered telephone تلفن صوتی
sound wave موج صوتی
fathometer سوند صوتی
sound موج صوتی
sounp power توان صوتی
hammer box چکش صوتی
hammer box ضارب صوتی
sound vibration ارتعاش صوتی
humming noise اغتشاش صوتی
voicing شفاهی صوتی
voices شفاهی صوتی
voice شفاهی صوتی
sound probe گیرنده صوتی
soundest موج صوتی
acoustic signal سیگنال صوتی
sonar ردیاب صوتی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com