Dictiornary-Farsi | انقدرهاخوب یافوق العاده نیست | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
he is no grat shakes	انقدرهاخوب یافوق العاده نیست


Other Matches

rarely beautiful	استثنائی یافوق العاده
field allowance	فوق العاده ماموریت رزمی فوق العاده جنگی
All is not gold that glitters. <proverb>	هر آنچه میدرخشد طلا نیست(هر گردى گردو نیست).
winchester disk	دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست
step frame	استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
transparently	برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
transparent	برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
leaving files open	به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست .
his parentage isunknown	اصل و نسبتش معلوم نیست پدرو مادرش معلوم نیست کی هستند
it is past all hope	جای هیچ امیدواری نیست هیچ امیدی نیست
weirdest	خارق العاده
allowances	فوق العاده
weirder	خارق العاده
weird	خارق العاده
allowance	فوق العاده
wonderful <adj.>	خارق العاده
stupendous <adj.>	خارق العاده
startling <adj.>	خارق العاده
prodigious <adj.>	خارق العاده
marvelous [American] <adj.>	خارق العاده
marvellous [British] <adj.>	خارق العاده
gobsmacking [British] [colloquial] [amazing] <adj.>	خارق العاده
astounding <adj.>	خارق العاده
astonishing <adj.>	خارق العاده
amazing <adj.>	خارق العاده
admirable <adj.>	خارق العاده
metaphsical	خارق العاده
wondrous <adj.>	خارق العاده
nonpar <adj.>	خارق العاده
terrific	فوق العاده
nonpar <adj.>	فوق العاده
precious	فوق العاده
supernatural	فوق العاده
rewards	فوق العاده
rewarded	فوق العاده
reward	فوق العاده
extra special	فوق العاده
singular	خارق العاده
fantastical	خارق العاده
fantastic	خارق العاده
phenomenally	خارق العاده
phenomenally	فوق العاده
phenomenal	خارق العاده
phenomenal	فوق العاده
extraordinary	فوق العاده
remarkably	فوق العاده
singular	فوق العاده
strenuous	فوق العاده
out of the ordinary	فوق العاده
inestimable	فوق العاده
ripsnorting	فوق العاده
rewardable	فوق العاده
transnormal	فوق العاده
wonderful <adj.>	فوق العاده
startling <adj.>	فوق العاده
stupendous <adj.>	فوق العاده
marvelous [American] <adj.>	فوق العاده
gobsmacking [British] [colloquial] [amazing] <adj.>	فوق العاده
prodigious <adj.>	فوق العاده
marvellous [British] <adj.>	فوق العاده
astonishing <adj.>	فوق العاده
astounding <adj.>	فوق العاده
wondrous <adj.>	فوق العاده
admirable <adj.>	فوق العاده
amazing <adj.>	فوق العاده
it is inexpedient to reply	پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
monstrous cruelly	بیرحمی فوق العاده
overactive	فوق العاده فعال
wonderfully well	فوق العاده خوب
a terrific time	مدت فوق العاده
overhelming	زیاد فوق العاده
wonderfully	عجیبانه فوق العاده
extraordinarily	بطور فوق العاده
an outstanding time	مدت فوق العاده
unusually	بطور فوق العاده
whizzbang	ممتاز خارق العاده
jitters	عصبانیت فوق العاده
ripsnorter	چیز فوق العاده
thaumaturgic	خارق العاده سحر
thaumaturgy	کار خارق العاده
supersubtlety	فرافت فوق العاده
extraordinary meeting	نشست فوق العاده
special session	نشست فوق العاده
emolument	حق الزحمه فوق العاده
emoluments	حق الزحمه فوق العاده
invaluable	فوق العاده گرانبها
supersensitive	فوق العاده حساس
supernaturally	بطور خارق العاده
special session	جلسه فوق العاده
supersubtle	فوق العاده فریف
aviation pay	فوق العاده پرواز
rarely	بطور فوق العاده
freezing	فوق العاده سرد
ice cold	فوق العاده سرد
ice-cold	فوق العاده سرد
fitting allowance	فوق العاده مناسب
extras	فوق العاده اضافی
extra-	فوق العاده اضافی
extra	فوق العاده اضافی
flight pay	فوق العاده پرواز
enormously	فوق العاده زیاد
overrider	حق دلالی فوق العاده
breakneck	فوق العاده خطرناک
extremely high	فوق العاده زیاد
extreme values	ارزشهای فوق العاده
emergency loading	بارگذاری فوق العاده
whizbang	ممتاز خارق العاده
combat pay	فوق العاده رزمی
combat pay	فوق العاده جنگی
emergencies	فوق العاده اضطراری
ambasador extraordinary	سفیر فوق العاده
envoy extraordiinary	فرستاده فوق العاده
emergency ration	جیره فوق العاده
envoy extraordiinary	نماینده فوق العاده
emergency	فوق العاده اضطراری
extra charge	هزینه فوق العاده
ultrahigh frequency	فرکانس فوق العاده زیاد
extraordinary general meeting	مجمع عمومی فوق العاده
undercool	فوق العاده سرد کردن
it is unusually large	فوق العاده بزرگ است
thaumaturgic	مربوط به معجزه یا کارخارق العاده
unco	غیر عادی خارق العاده
forcemajeure	حادثه فوق العاده یا غیرمترقبه
allowances	فوق العاده و هزینهء سفر
allowance	فوق العاده و هزینهء سفر
She eats extraordinary quantities.	او [زن] مقدار فوق العاده ای را می خورد.
costs an arm and a leg <idiom>	[فوق العاده پرخرج یا گران]
monstrously	بطور شگفت انگیز یا خارق العاده
emergence	امر فوق العاده و غیره منتظره
supersensitive	ماسوره یا مین فوق العاده حساس
wonder worker	ادم خارق العاده و صاحب کرامت
emergency	امر فوق العاده و غیره منتظره
emergencies	امر فوق العاده و غیره منتظره
set the world on fire <idiom>	کاری فوق العاده انجام دادن
hyperirritability	حساسیت واستعداد تحریک فوق العاده
base pay	حقوق ثابت بدون مزایا وفوق العاده
green thumb	استعداد و قدرت فوق العاده درپروراندن گیاهان
hyperphysical	خارق العاده مافوق قوه بدنی ومادی
hypersensitive	دارای حساسیت فوق العاده خیلی حساس
tear jerking	نمایش یاداستان فوق العاده هیجان انگیز واحساساتی
tearjerker	نمایش یاداستان فوق العاده هیجان انگیز واحساساتی
daemon	خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو
daimon	خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو
worthy of remark	قابل ملاحظه برجسته مشهور فوق العاده استثنائی
superfluid	جسم یامایع دارای قدرت هدایت فوق العاده
bat allowance	فوق العاده افسران بابت حمل ونقل بنه سفر
bat money	فوق العاده افسران بابت حمل ونقل بنه سفر
Ditterling	[تزئینات خارق العاده شمال اروپا به سبک گروتسکو بی تناسب]
supertropical bleach	نوعی ماده ضدعفونی فوق العاده قوی مخصوص مناطق حاره
middleman	دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
thaumaturge	کسیکه که کارهای خارق العاده ومعجزه نما میکند خرق عادت کن
k ration	بسته کوچک مواد غذایی ارتشی برای موارد فوق العاده
middlemen	دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
drastic times call for drastic measures <idiom>	[زمانی که شما فوق العاده بی امید هستید و میخواهید یک تصمیم موثر بگیرید]
auxiliaries	نیست
isn't	نیست
temporary storage	می نیست
It's not new.	نو نیست.
he is not of our number	از ما نیست
auxiliary	نیست
aint	نیست
secondary	نیست
he takes no notice of it	نیست
storage	می نیست
it is well enough	بد نیست
Plug and Play	یچ نیست
hyper	پیشوندی بمعنی روی و بالای و برفراز و ماوراء و خارج از حد عادی وفوق العاده ومافوق و اضافه و بیش از حدو بحد افراط
hyper-	پیشوندی بمعنی روی و بالای و برفراز و ماوراء و خارج از حد عادی وفوق العاده ومافوق و اضافه و بیش از حدو بحد افراط
overtime	وقت اضافی اضافه کار اضافه کاری ساعت فوق العاده
demons	خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو.دیو
demon	خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو.دیو
no hurry	عجلهای نیست
Such is not the case . That is not so.	اینطور نیست
no wonder <idiom>	تعجبی نیست
that is not it	این نیست
it is not half bad	هیچ بد نیست
It is all right . It is o. k.	طوری نیست
no trouble	زحمتی نیست
There is nothing wrong with you . You are all right .	هیچیت نیست
it has escaped my remembrance	یاد نیست
I dont remember ( recall ) .	یادم نیست
it's only me	کسی نیست
no sweat <idiom>	مشکلی نیست
niet le fait	کار او نیست
It is not advisable . It is inexpedient.	صلاح نیست
that is wrong	درست نیست
static	که پویا نیست
he is out of his senses	بهوش نیست
he is out of huomor	سر خلق نیست
he is out of huomor	سر دماغ نیست
he is rather i. than sick	ناخوش نیست
he knows a thing or two	بی تجربه نیست
He goes on and on . He is most persistent .	ول کن معامله نیست
he is not willing to go	نیست برود
my health is tolerable	حالم بد نیست
He is not man enough to do it . He is not the man for it . He hasnt got the guts to do it .	مردش نیست
he is not in it	داخل نیست
It cant be helped.	چاره ای نیست
he is a bad husband	صرفه جو نیست
i do not have it in me	از من ساخته نیست