Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 62 (5 milliseconds)
English
Persian
agrarian revolution
انقلاب ارضی
Other Matches
territorial
ارضی
land reform
اصلاحات ارضی
aggression
تجاوز ارضی
agrarian system
نظام ارضی
aggressor
متجاوز ارضی
land reforms
اصلاحات ارضی
geologic epoch
درطبقات ارضی
land tax
مالیات ارضی
territorial integrity
تمامیت ارضی
territorial sovereignty
حاکمیت ارضی
terterritorial integrity
تمامیت ارضی
aggressors
متجاوز ارضی
diastrophism
تحولات ارضی زمین
diastrophic
ناشی ازتغییرات ارضی
solstice
انقلاب
upheavals
انقلاب
counter-revolution
ضد انقلاب
counter-revolutions
ضد انقلاب
counter revolution
ضد انقلاب
mutation
انقلاب
mutations
انقلاب
revolution
انقلاب
revolutions
انقلاب
upheaval
انقلاب
russian revolution
انقلاب روسیه
solstitial point
نقطه انقلاب
summer solstic
انقلاب تابستانی
summer solstice
انقلاب تابستانی
winter solstice
انقلاب زمستانی
solstitium
نقطه انقلاب
revolutionary guards
پاسداران انقلاب
revolutionizer
انقلاب اور
revolutionist
پیشوای انقلاب
commercial revolution
انقلاب بازرگانی
counterrevolution
قیام بر ضد انقلاب
counterrevolution
انقلاب متقابل
french revolution
انقلاب فرانسه
agricultural revolution
انقلاب کشاورزی
industrial revolution
انقلاب صنعتی
keynesian revolution
انقلاب کینزی
palace revolution
انقلاب کاخی
green revolution
انقلاب سبز
solstice
نقطه انقلاب
palace revolution
انقلاب کاخ نشینان
revolts
بهم خوردگی انقلاب
Flemish Mannerism
انقلاب شمال اروپا
revolt
بهم خوردگی انقلاب
solstitium
[نقطه]
انقلاب
[ستاره شناسی]
midwinter
چله زمستان انقلاب زمستانی
sansculottism
پیروی از اصول انقلاب افراطی
counter-revolutions
جنبش برای سرکوبی انقلاب
counter-revolution
جنبش برای سرکوبی انقلاب
tripartite declaration of 0
اعلامیه سه جانبه 0591 اعلامیهای که در ان دولتهای امریکا و انگلستان و فرانسه امامیت ارضی اسرائیل و نیزوضع موجود فلسطین راتضمین کردند
sturm und drang
نهضت ادبی رمانتیک المان پس از انقلاب فرانسه
loyalists
کسی که درهنگام شورش و انقلاب ازدولت طرفداری میکند
loyalist
کسی که درهنگام شورش و انقلاب ازدولت طرفداری میکند
The novel depicts life in prerevolutionary Russia.
این رمان زندگی در پیش از انقلاب روسیه را نشان می دهد.
new marxism
مکتب اختراعی "ژرژ سورل " که عمدتا" بر تحریک افکارزحمتکشان به انقلاب متکی است
counter revolution
عملیاتی و تدابیری که بعد از وقوع انقلاب برای خنثی کردن ان انجام و اتخاذ میشود
south american revolution
انقلاب امریکای جنوبی نهضت سیاسی امریکای جنوبی در اوائل قرن 91 که به جنگ بین استقلال طلبان ان خطه با استعمارگران اسپانیایی و بالاخره استقلال این مستعمرات منجر شد
fabianism
نحله سوسیالیستی معتدل که به سال 4881 درانگلستان تشکیل شد و در واقع پایه حزب کارگر محسوب میشود . اصحاب این مسلک باعقاید مارکس در زمینه لزوم کشمکش طبقاتی و نیز انقلاب و شدت عمل جهت وصول به اهداف سوسیالیزم موافقت ندارند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com