Dictiornary-Farsi | انکار خویشتن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 140 (2 milliseconds)

English	Persian
self-denial	انکار خویشتن


Other Matches

self	خویشتن
selfhood	خویشتن
self mutilation	جرح خویشتن
self observation	خویشتن نگری
self acceptance	خویشتن پذیری
restrained	خویشتن دارانه
self image	خویشتن شناسی
self perception	ادراک خویشتن
self recrimination	ملامت خویشتن
self advancement	جلوبری خویشتن
self worship	پرستش خویشتن
self justification	توجیه خویشتن
self examination	درون خویشتن بینی
introspectionist	خویشتن نگری است
self scrutiny	درون خویشتن بینی
continence	خویشتن داری پرهیزگاری
defendance need	نیاز خویشتن پایی
self analysis	تجزیه وتحلیل خویشتن
there is nothing like leather	هر که نقش خویشتن بیند دراب
self administered	اداره شونده بوسیله خویشتن
self-appointed	منصوب شده بوسیله خویشتن
self appointed	منصوب شده بوسیله خویشتن
self accusation	عمل تهمت زدن به خویشتن
self awareness	اگاهی از خود خویشتن شناسی
self analytical	تجزه وتحلیل کننده خویشتن خود شناس
introvert	شخصی که متوجه بباطن خود است خویشتن گرای
introverts	شخصی که متوجه بباطن خود است خویشتن گرای
self insurance	بیمه شدگی توسط خویشتن بیمه شدن پیش خود
disavowed	انکار
disavowing	انکار
gainsaid	انکار
repudiation	انکار
abjuration	انکار
denegation	انکار
disaffirmation	انکار
disavowal	انکار
disclamation	انکار
disproval	انکار
disavows	انکار
disavow	انکار
gainsays	انکار
recantation	انکار
gainsaying	انکار
retractaion	انکار
gainsay	انکار
abnegation	انکار رد
denial	انکار
contradictions	انکار
contradiction	انکار
denials	انکار
negation	انکار
palinode	صنعت انکار
unchallenged	انکار ناپذیر
back-pedalled	انکار کردن
self denial	انکار نفس
denier	انکار کننده
back-pedal	انکار کردن
self renunciation	انکار نفس
self abnegation	انکار نفس
abnegate	انکار کردن
back-pedalling	انکار کردن
gainsayer	انکار کننده
deniable	قابل انکار
disaffirm	انکار کردن
irrefutability	انکار ناپذیری
back-pedals	انکار کردن
deny	انکار کردن
gainsaying	انکار کردن
forswear	انکار کردن
undeniably	انکار ناپذیر
undeniable	انکار ناپذیر
gainsays	انکار کردن
renouncing	انکار کردن
forswearing	انکار کردن
gainsay	انکار کردن
denies	انکار کردن
denying	انکار کردن
self-denial	انکار نفس
renege	انکار کردن
reneged	انکار کردن
denied	انکار کردن
reneging	انکار کردن
gainsaid	انکار کردن
forswears	انکار کردن
recant	انکار کردن
disclaim	انکار کردن
reneges	انکار کردن
disclaiming	انکار کردن
disclaims	انکار کردن
forswore	انکار کرد
retractable	انکار پذیر
irrefutable	انکار ناپذیر
repudiate	انکار کردن
repudiates	انکار کردن
repudiating	انکار کردن
renounce	انکار کردن
renounces	انکار کردن
renounced	انکار کردن
recanted	انکار کردن
recanting	انکار کردن
disclaimed	انکار کردن
recants	انکار کردن
forswear	باسوگند انکار کردن
negative	رد یا تکذیب یا انکار کردن
atheism	انکار وجود خدا
denied	انکار یا حاشا کردن
forswears	باسوگند انکار کردن
forswearing	باسوگند انکار کردن
negatives	رد یا تکذیب یا انکار کردن
denies	انکار یا حاشا کردن
deny	انکار یا حاشا کردن
negatory	مبنی بر نفی یا انکار
he has a good mind	که انکار را انجام دهد
peremptory	غیر قابل انکار
renunciative	ناشی از انکار نفس
renunciatory	ناشی از انکار نفس
atheistic	وابسته به انکار خدا
denying	انکار یا حاشا کردن
negation of statement	انکار یا تکذیب گفتهای
to make [deny] an allegation	تهمتی زدن [ را انکار کردن]
estoppel	عدم امکان انکار پس از اقرار
disclaim all liability	کلیه بدهیها را انکار کردن
disparage	انکار فضیلت چیزی راکردن
disparaged	انکار فضیلت چیزی راکردن
disparages	انکار فضیلت چیزی راکردن
rebuttable presumption	فرض قانونی قابل انکار
how nicely he did it	چقدرخوب انکار را انجام داد
owning to his i. to do that	نظر به عجزاواز کردن انکار
the odds are that he will doit	احتمال دارد که انکار را بکند
irrefragable	غیر قابل انکار و تکذیب
self abnegating	انکار کننده نفس خود
conclusive or irrebuttable presumption	فرض قانونی غیر قابل انکار
issue of fact	نکته موضوع بحث که درنتیجه انکار مطلبی پیدامیشود
there is no p of doing it	کردن انکارهیچ امکان ندارد هیچ نمیتوان انکار راکرد
estopel	عملی که باعث میشود عامل از طرح دعوی یاادعا یا تکذیب و انکار
estoppel	اقراریاعملی که انکاریانقص ان قانوناممنوع باشد مانع قانونی برای انکارپس ازاقرارعدم امکان انکار پس از اقرار
forsakes	رها کردن انکار کردن
forsaking	رها کردن انکار کردن
forsake	رها کردن انکار کردن

self-denial

انکار خویشتن