Dictiornary-Farsi | انگشتر به انگشتم ( دستم ) نمی رود | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 37 (4 milliseconds)
English	Persian
The ring is too small for my finger.	انگشتر به انگشتم ( دستم ) نمی رود


Other Matches

i hurt my finger	انگشتم رنجه شد
i hurt my finger	انگشتم اسیب دید
My finger is bitten by frost.	انگشتم راسرما زده است
hoops	انگشتر
hoop	انگشتر
ring finger	انگشت انگشتر
wedding ring	انگشتر عروسی
annulary	انگشتر وار
ring	انگشتر میدان
seal ring	انگشتر خاتم
ring fingers	انگشت انگشتر
gimmal	نوعی حلقه انگشتر
annulet	حلقه یا انگشتر کوچک
signet rings	انگشتر خاتم دار
signet ring	انگشتر خاتم دار
My gold ring is in pawn.	انگشتر طلایم درگرو است
I did it unwittingly. I lost count.	از دستم دررفت
He twisted my arm.	دستم را پیچاند
I am busy . my hands are tied.	دستم بند است
She furtively pressed my hand .	یواشکی دستم را فشارداد
She pressed my hand .	دستم را فشار داد
My nose (hand)is bleeding.	دماغم ( دستم ) خون می آید
I have no access to anywhere .	دستم از همه جا کوتاه است
I am tied up ( busy) at the moment.	الان دستم بند است
I know Tehran like the back of my hand .	تهران رامثل کف دستم می شناسم
How was I supposed to know . After all I didnt have a crystal ball.	مگر کف دستم را بو کرده بودم.
My hand is bruised.	دستم ضرب دیده است
The hot fat scalded my hand .	روغن داغ دستم را سوزاند
I cant reach the shelf .	دستم به قفسه نمی رسد
What's the damage?	چقدر خرج روی دستم می افتد؟
I have just received your letter.	کاغذت تازه به دستم رسیده است
i will do my possible	هر چه از دستم براید کوتاهی نخواهم کرد
If I lay my hands on him.	اگر دستم به اوبرسد می دانم چکار کنم
I have a free hand in this matter.	دراینکار دستم باز است ( اختیارات دارم )
have one's hand full	کار مهمتر داشتن [دستم یا دستش بند است]
i lost my a	دار و ندار خود را گم کردم همه چیز از دستم رفت


Recent search history

Contact | Terms | Privacy