English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 66 (5 milliseconds)
English Persian
conflicting goals اهداف متضاد
Other Matches
plan targets اهداف برنامه
quantitative objectives اهداف کمی
theories of punishment اهداف مجازات
policy objectives اهداف سیاستی
policy objectives اهداف موردنظر
economic goals اهداف اقتصادی
monetary targets اهداف پولی
complementary goals اهداف مکمل
qualitative objectives اهداف کیفی
macroeconomic goals اهداف اقتصاد کلان
diverse متضاد
antithetic متضاد
antithetical متضاد
polar متضاد
opposed متضاد
contradictory متضاد
general purpose machine دستگاه برای اهداف مختلف
opposite meaning معنی متضاد
color antagonists رنگهای متضاد
antonym کلمهء متضاد
antonym ضد و نقیض متضاد
contrarily بطور متضاد
antonyms کلمهء متضاد
drop out type دخشههای متضاد
antonyms ضد و نقیض متضاد
all purpose machine دستگاه برای اهداف مختلف انیورسال
multi purpose vehicle وسیله نقلیه برای اهداف گوناگون
opp متضاد Opposite - opposition
opposites test ازمون کلمات متضاد
polarizes بصورت متضاد در اوردن
polarising بصورت متضاد در اوردن
polarises بصورت متضاد در اوردن
polarised بصورت متضاد در اوردن
polarize بصورت متضاد در اوردن
amphoteric دارای خواص متضاد
antonymous وابسته بکلمه متضاد
polarizing بصورت متضاد در اوردن
software mointor برنامهای که برای اهداف سنجش بکار می رود
synonym antonym test ازمون واژههای مترادف-متضاد
polarizer متضاد کننده قطبش دهنده
oxymoron استعمال کلمات مرکب متضاد
eupepsia کلمه متضاد سوء هاضمه
packaged برنامههای کامپیوتر و نحوه کار برای اهداف مخصوص
package برنامههای کامپیوتر و نحوه کار برای اهداف مخصوص
packages برنامههای کامپیوتر و نحوه کار برای اهداف مخصوص
transversal اجرای هر جمله از یک برنامه برای اهداف اشکال زدایی
check sum جمع ارقام یا بیت ها که برای اهداف ازمایشی بکار می رود
bayonetting سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد
bayonet سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد
bayonets سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد
bayonetted سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد
dualism وجود دو موقعیت یاپدیده متضاد در کنار یکدیگر
inferences مجموعه قواعد در سیستم خبره برای کاهش اهداف یا نتایج داده
inference مجموعه قواعد در سیستم خبره برای کاهش اهداف یا نتایج داده
critical path analysis تعریف کارها و زمانی که هر یک نیاز دارند تابه اهداف خود برسند و نیز PERT
demagogisme استفاده نامشروع از احساسات حاد و تعصبات عوام و مردم کوچه و بازار به منظور وصول به اهداف سیاسی
yin yang مرد و زن [نمادی که در فرش های چینی بکار رفته و مفهوم از دو چیز متضاد را نشان میدهد.]
orthoferrite یک ماده که به صورت طبیعی وجود دارد و از نواحی متناوب مارپیچ با پلاریته مغناطیسی متضاد تشکیل یافته است
terrorism عقیده به لزوم ادمکشی و ایجاد وحشت دربین مردم و یا سیستم فکری یی که هر نوع عملی را برای رسیدن به اهداف سیاسی جایز می داند
push pull وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
depolarize غیر متعادل کردن متضاد کردن
counter current جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
satyagraha اصطلاح ابداعی گاندی پیشوای نهضت ملی هند برای به کار بردن قدرت روحی به جای خشونت وشدت عمل برای وصول به اهداف سیاسی و اجتماعی
fabianism نحله سوسیالیستی معتدل که به سال 4881 درانگلستان تشکیل شد و در واقع پایه حزب کارگر محسوب میشود . اصحاب این مسلک باعقاید مارکس در زمینه لزوم کشمکش طبقاتی و نیز انقلاب و شدت عمل جهت وصول به اهداف سوسیالیزم موافقت ندارند
divert action عکس العمل متضاد عکس العمل مخالف
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com