English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
English Persian
soften اهسته ترکردن
softened اهسته ترکردن
softens اهسته ترکردن
Other Matches
stewing اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stewed اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stew اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stews اهسته جوشانیدن اهسته پختن
wettest ترکردن
tempered ترکردن
tempers ترکردن
embrue ترکردن
wet ترکردن
moisten ترکردن
wets ترکردن
wetted ترکردن
bedew ترکردن
moistens ترکردن
moistened ترکردن
temper ترکردن
tapped ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tap ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tapping ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
to tone up پرمایه ترکردن
to imbrue with blood بخون ترکردن
beslobber با اب دهن ترکردن زیادبوسیدن
to soften a water سبک ترکردن یاشیرین کردن اب
fabian اهسته رو
largo a اهسته
at a slow pace اهسته
lentamente اهسته
low low اهسته اهسته
limper اهسته رو
gradual اهسته
cattish اهسته رو
low اهسته
lightly اهسته
languidly اهسته
silently اهسته
slowly اهسته
quietly اهسته
below ones breath اهسته
catlike اهسته رو
lento a اهسته
slowing اهسته
slowest اهسته
slow اهسته
tardo اهسته
slower اهسته
ritardando اهسته تر
slows اهسته
indistinct اهسته
slow footed اهسته
slowed اهسته
slow down اهسته
plodder اهسته رو
mealy mouthed اهسته حرف زن
slow paced اهسته خرام
low پایین اهسته
mealy-mouthed اهسته حرف زن
simmering اهسته جوشیدن
lagging اهسته کند
sluggish بطی اهسته رو
languid بی حال اهسته
slow paced اهسته گام
simmered اهسته جوشیدن
andante نسبتا اهسته
simmers اهسته جوشیدن
simmer اهسته جوشیدن
jogs اهسته دویدن
jogging اهسته دویدن
jiggling تکان اهسته
jiggles تکان اهسته
jiggled تکان اهسته
jiggle تکان اهسته
to wear away اهسته راندن
tipping ضربت اهسته
to burn down or low اهسته ترسوختن
to burn down ar low اهسته ترسوختن
slackens اهسته کردن
slackening اهسته کردن
slackened اهسته کردن
slacken اهسته کردن
trickle charge پر کردن اهسته
susurration سخن اهسته
jog اهسته دویدن
jogged اهسته دویدن
to slack up کم کم اهسته کردن
crawls اهسته خزیدن
dink ضربه اهسته
crawled اهسته خزیدن
crawl اهسته خزیدن
goose-steps قدم اهسته
goose-stepping قدم اهسته
goose-stepped قدم اهسته
piaffer یورتمه اهسته
goose-step قدم اهسته
tap اهسته زدن
goose step قدم اهسته
tapping اهسته زدن
jog trot کاریکنواخت و اهسته
largo اهسته و مفصل
rallenttando بتدریج اهسته تر
percuss اهسته زدن به
slid اهسته رفتن
tapped اهسته زدن
trudge قدم اهسته
tip ضربت اهسته
slow and steady اهسته وپیوسته
slow ahead اهسته به جلو
dead slow خیلی اهسته
pianissimo بسیار اهسته
dogtrot یورتمه اهسته
dabs اهسته زدن
lockstep قدم اهسته
trudged قدم اهسته
trudges قدم اهسته
dabbed اهسته زدن
dab اهسته زدن
trudging قدم اهسته
ruffle صدای طبل اهسته
to speak under one's breath اهسته سخن گفتن
drifts مقصود جریان اهسته
to tread light اهسته لگد زدن
drift مقصود جریان اهسته
drifting مقصود جریان اهسته
drifted مقصود جریان اهسته
feather اهسته زدن گوی
slow burning conductor سیم اهسته سوز
elutriate اهسته خالی کردن
doggo اهسته ناپدید شونده
steady on اهسته به سمت هدف
creepers گوی غلطان و اهسته
creeper گوی غلطان و اهسته
ruffling صدای طبل اهسته
ruffles صدای طبل اهسته
fox trot یورتمه اهسته اسب
heavy footed اهسته وسنگین درحرکت
indistinct noise صدای اهسته و نامعلوم
whispery اهسته صحبت کننده
slow motion picture تصویر با حرکت اهسته
decanted اهسته خالی کردن
oozes اهسته جریان یافتن
oozed اهسته جریان یافتن
joggers کسیکه اهسته می دود
jogger کسیکه اهسته می دود
tapping ضربت اهسته شیر
tapped ضربت اهسته شیر
tap ضربت اهسته شیر
decelerate کندکردن اهسته کردن
gentlest اهسته ملایم کردن
gentler اهسته ملایم کردن
decanting اهسته خالی کردن
decants اهسته خالی کردن
coddle اهسته جوشاندن یا پختن
decant اهسته خالی کردن
coddled اهسته جوشاندن یا پختن
coddles اهسته جوشاندن یا پختن
coddling اهسته جوشاندن یا پختن
gentle اهسته ملایم کردن
decelerated کندکردن اهسته کردن
decelerates کندکردن اهسته کردن
clammy سرد ومرطوب اهسته رو
slow اهسته کردن یاشدن
slowed اهسته کردن یاشدن
slower اهسته کردن یاشدن
jiggling اهسته تکان دادن
jiggles اهسته تکان دادن
jiggled اهسته تکان دادن
jiggle اهسته تکان دادن
ooze اهسته جریان یافتن
slowing اهسته کردن یاشدن
slowest اهسته کردن یاشدن
slows اهسته کردن یاشدن
decelerating کندکردن اهسته کردن
oozing اهسته جریان یافتن
spiller موجی که اهسته ویکنواخت می شکند
to pat upon something اهسته دست بر چیزی زدن
patting دست زدن اهسته قالب
patted دست زدن اهسته قالب
flick ضربت اهسته و سبک با شلاق
retard عقب انداختن اهسته کردن
jogger دونده با گامهای اهسته ومنظم
joggers دونده با گامهای اهسته ومنظم
pat دست زدن اهسته قالب
flicks ضربت اهسته و سبک با شلاق
flicking ضربت اهسته و سبک با شلاق
flicked ضربت اهسته و سبک با شلاق
pats دست زدن اهسته قالب
blooper پرتاب اهسته توپ به توپزن
retarding عقب انداختن اهسته کردن
retards عقب انداختن اهسته کردن
coos اهسته بازمزمه ادا کردن
cooing اهسته بازمزمه ادا کردن
cooed اهسته بازمزمه ادا کردن
coo اهسته بازمزمه ادا کردن
logged اهسته وکند شده در حرکت
fudge فریفتن اهسته حرکت کردن
fudged فریفتن اهسته حرکت کردن
fudging فریفتن اهسته حرکت کردن
fudges فریفتن اهسته حرکت کردن
plods اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
mumbler کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
plod اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com