Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
English
Persian
crawl
اهسته خزیدن
crawled
اهسته خزیدن
crawls
اهسته خزیدن
Other Matches
stew
اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stewed
اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stewing
اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stews
اهسته جوشانیدن اهسته پختن
tapped
ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tapping
ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tap
ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
glide
خزیدن
glided
خزیدن
glides
خزیدن
crawl
خزیدن
crawls
خزیدن
crawled
خزیدن
slime
خزیدن
grovels
خزیدن
grovelled
خزیدن
ramp
خزیدن
grovel
خزیدن
ramps
خزیدن
groveled
خزیدن
creeps
خزیدن
creep
خزیدن
soil creep
خزیدن خاک
slithered
سریدن خزیدن
slither
سریدن خزیدن
crawl
عمل خزیدن
slithering
سریدن خزیدن
slithers
سریدن خزیدن
crawled
عمل خزیدن
wormed
خزنده خزیدن
surface creep
خزیدن سطحی
crawls
عمل خزیدن
worms
خزنده خزیدن
worm
خزنده خزیدن
creepage
عمل خزیدن
creep up on
<idiom>
سریعا به یک طرف خزیدن
prog
پرسه زدن خزیدن
setters
سگی که با خزیدن محل شکار را نشان میدهد
setter
سگی که با خزیدن محل شکار را نشان میدهد
submarines
خزیدن یاشیرجه رفتن از زیر دست حریف مهاجم
submarine
خزیدن یاشیرجه رفتن از زیر دست حریف مهاجم
below ones breath
اهسته
slowing
اهسته
slowest
اهسته
slower
اهسته
slowed
اهسته
slow down
اهسته
slow
اهسته
slow footed
اهسته
tardo
اهسته
fabian
اهسته رو
low
اهسته
gradual
اهسته
limper
اهسته رو
cattish
اهسته رو
catlike
اهسته رو
at a slow pace
اهسته
lightly
اهسته
languidly
اهسته
ritardando
اهسته تر
lento a
اهسته
lentamente
اهسته
largo a
اهسته
low low
اهسته اهسته
indistinct
اهسته
slowly
اهسته
quietly
اهسته
slows
اهسته
silently
اهسته
plodder
اهسته رو
andante
نسبتا اهسته
mealy mouthed
اهسته حرف زن
low
پایین اهسته
jogs
اهسته دویدن
soften
اهسته ترکردن
mealy-mouthed
اهسته حرف زن
to slack up
کم کم اهسته کردن
lagging
اهسته کند
to wear away
اهسته راندن
trickle charge
پر کردن اهسته
softens
اهسته ترکردن
softened
اهسته ترکردن
jogging
اهسته دویدن
jogged
اهسته دویدن
jiggles
تکان اهسته
jiggled
تکان اهسته
jiggle
تکان اهسته
to burn down ar low
اهسته ترسوختن
slackens
اهسته کردن
slackening
اهسته کردن
tipping
ضربت اهسته
slackened
اهسته کردن
slacken
اهسته کردن
tip
ضربت اهسته
to burn down or low
اهسته ترسوختن
susurration
سخن اهسته
sluggish
بطی اهسته رو
simmer
اهسته جوشیدن
jog
اهسته دویدن
jiggling
تکان اهسته
percuss
اهسته زدن به
slid
اهسته رفتن
tapped
اهسته زدن
goose step
قدم اهسته
slow and steady
اهسته وپیوسته
slow ahead
اهسته به جلو
goose-steps
قدم اهسته
goose-stepping
قدم اهسته
goose-stepped
قدم اهسته
goose-step
قدم اهسته
rallenttando
بتدریج اهسته تر
tapping
اهسته زدن
pianissimo
بسیار اهسته
jog trot
کاریکنواخت و اهسته
largo
اهسته و مفصل
lockstep
قدم اهسته
tap
اهسته زدن
trudge
قدم اهسته
simmered
اهسته جوشیدن
dead slow
خیلی اهسته
slow paced
اهسته گام
piaffer
یورتمه اهسته
slow paced
اهسته خرام
languid
بی حال اهسته
simmers
اهسته جوشیدن
simmering
اهسته جوشیدن
dink
ضربه اهسته
dabbed
اهسته زدن
trudged
قدم اهسته
dogtrot
یورتمه اهسته
trudges
قدم اهسته
dabs
اهسته زدن
trudging
قدم اهسته
dab
اهسته زدن
drifted
مقصود جریان اهسته
to speak under one's breath
اهسته سخن گفتن
drifts
مقصود جریان اهسته
drifting
مقصود جریان اهسته
whispery
اهسته صحبت کننده
to tread light
اهسته لگد زدن
feather
اهسته زدن گوی
indistinct noise
صدای اهسته و نامعلوم
elutriate
اهسته خالی کردن
steady on
اهسته به سمت هدف
slow motion picture
تصویر با حرکت اهسته
creepers
گوی غلطان و اهسته
creeper
گوی غلطان و اهسته
ruffling
صدای طبل اهسته
fox trot
یورتمه اهسته اسب
ruffles
صدای طبل اهسته
slow burning conductor
سیم اهسته سوز
ruffle
صدای طبل اهسته
heavy footed
اهسته وسنگین درحرکت
doggo
اهسته ناپدید شونده
clammy
سرد ومرطوب اهسته رو
oozes
اهسته جریان یافتن
oozing
اهسته جریان یافتن
decant
اهسته خالی کردن
decanted
اهسته خالی کردن
decanting
اهسته خالی کردن
decants
اهسته خالی کردن
coddled
اهسته جوشاندن یا پختن
coddles
اهسته جوشاندن یا پختن
coddling
اهسته جوشاندن یا پختن
gentle
اهسته ملایم کردن
gentler
اهسته ملایم کردن
oozed
اهسته جریان یافتن
ooze
اهسته جریان یافتن
slow
اهسته کردن یاشدن
slowed
اهسته کردن یاشدن
slower
اهسته کردن یاشدن
slowest
اهسته کردن یاشدن
slowing
اهسته کردن یاشدن
slows
اهسته کردن یاشدن
tap
ضربت اهسته شیر
tapped
ضربت اهسته شیر
tapping
ضربت اهسته شیر
jogger
کسیکه اهسته می دود
joggers
کسیکه اهسته می دود
gentlest
اهسته ملایم کردن
coddle
اهسته جوشاندن یا پختن
jiggled
اهسته تکان دادن
jiggles
اهسته تکان دادن
jiggling
اهسته تکان دادن
decelerating
کندکردن اهسته کردن
decelerates
کندکردن اهسته کردن
decelerated
کندکردن اهسته کردن
decelerate
کندکردن اهسته کردن
jiggle
اهسته تکان دادن
drift
مقصود جریان اهسته
joggers
دونده با گامهای اهسته ومنظم
flick
ضربت اهسته و سبک با شلاق
flicked
ضربت اهسته و سبک با شلاق
flicking
ضربت اهسته و سبک با شلاق
flicks
ضربت اهسته و سبک با شلاق
patted
دست زدن اهسته قالب
pats
دست زدن اهسته قالب
patting
دست زدن اهسته قالب
jogger
دونده با گامهای اهسته ومنظم
spiller
موجی که اهسته ویکنواخت می شکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com