English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English Persian
whispery اهسته صحبت کننده
Other Matches
stews اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stewing اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stewed اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stew اهسته جوشانیدن اهسته پختن
tapped ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tap ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tapping ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
languidly اهسته
ritardando اهسته تر
gradual اهسته
tardo اهسته
catlike اهسته رو
silently اهسته
fabian اهسته رو
slow down اهسته
low اهسته
quietly اهسته
indistinct اهسته
slow footed اهسته
plodder اهسته رو
at a slow pace اهسته
below ones breath اهسته
slowly اهسته
slows اهسته
limper اهسته رو
lightly اهسته
slow اهسته
slower اهسته
lentamente اهسته
lento a اهسته
cattish اهسته رو
slowest اهسته
slowing اهسته
low low اهسته اهسته
largo a اهسته
slowed اهسته
slackened اهسته کردن
slackening اهسته کردن
goose-steps قدم اهسته
goose-stepping قدم اهسته
goose-stepped قدم اهسته
lagging اهسته کند
dogtrot یورتمه اهسته
to burn down ar low اهسته ترسوختن
largo اهسته و مفصل
slacken اهسته کردن
to burn down or low اهسته ترسوختن
goose-step قدم اهسته
to slack up کم کم اهسته کردن
jog trot کاریکنواخت و اهسته
slow ahead اهسته به جلو
rallenttando بتدریج اهسته تر
dab اهسته زدن
dabbed اهسته زدن
dabs اهسته زدن
softened اهسته ترکردن
soften اهسته ترکردن
mealy mouthed اهسته حرف زن
to wear away اهسته راندن
trudges قدم اهسته
slow and steady اهسته وپیوسته
crawl اهسته خزیدن
crawled اهسته خزیدن
trickle charge پر کردن اهسته
crawls اهسته خزیدن
softens اهسته ترکردن
slid اهسته رفتن
trudge قدم اهسته
trudged قدم اهسته
trudging قدم اهسته
mealy-mouthed اهسته حرف زن
slackens اهسته کردن
susurration سخن اهسته
piaffer یورتمه اهسته
pianissimo بسیار اهسته
jogs اهسته دویدن
sluggish بطی اهسته رو
languid بی حال اهسته
tip ضربت اهسته
tipping ضربت اهسته
tapping اهسته زدن
tapped اهسته زدن
tap اهسته زدن
jogging اهسته دویدن
jogged اهسته دویدن
lockstep قدم اهسته
jog اهسته دویدن
slow paced اهسته خرام
dead slow خیلی اهسته
andante نسبتا اهسته
low پایین اهسته
dink ضربه اهسته
percuss اهسته زدن به
simmering اهسته جوشیدن
simmers اهسته جوشیدن
simmered اهسته جوشیدن
simmer اهسته جوشیدن
jiggled تکان اهسته
goose step قدم اهسته
slow paced اهسته گام
jiggle تکان اهسته
jiggling تکان اهسته
jiggles تکان اهسته
decelerating کندکردن اهسته کردن
jiggling اهسته تکان دادن
fox trot یورتمه اهسته اسب
creeper گوی غلطان و اهسته
jiggled اهسته تکان دادن
clammy سرد ومرطوب اهسته رو
jiggle اهسته تکان دادن
decelerates کندکردن اهسته کردن
ruffling صدای طبل اهسته
decelerated کندکردن اهسته کردن
drift مقصود جریان اهسته
jiggles اهسته تکان دادن
gentler اهسته ملایم کردن
gentle اهسته ملایم کردن
drifted مقصود جریان اهسته
gentlest اهسته ملایم کردن
drifts مقصود جریان اهسته
feather اهسته زدن گوی
heavy footed اهسته وسنگین درحرکت
drifting مقصود جریان اهسته
ruffle صدای طبل اهسته
decelerate کندکردن اهسته کردن
ruffles صدای طبل اهسته
creepers گوی غلطان و اهسته
joggers کسیکه اهسته می دود
oozing اهسته جریان یافتن
slower اهسته کردن یاشدن
slow motion picture تصویر با حرکت اهسته
slowest اهسته کردن یاشدن
slowing اهسته کردن یاشدن
slows اهسته کردن یاشدن
tapped ضربت اهسته شیر
indistinct noise صدای اهسته و نامعلوم
oozes اهسته جریان یافتن
tapping ضربت اهسته شیر
oozed اهسته جریان یافتن
tap ضربت اهسته شیر
ooze اهسته جریان یافتن
steady on اهسته به سمت هدف
doggo اهسته ناپدید شونده
jogger کسیکه اهسته می دود
to speak under one's breath اهسته سخن گفتن
coddle اهسته جوشاندن یا پختن
slowed اهسته کردن یاشدن
coddles اهسته جوشاندن یا پختن
coddling اهسته جوشاندن یا پختن
elutriate اهسته خالی کردن
coddled اهسته جوشاندن یا پختن
slow اهسته کردن یاشدن
slow burning conductor سیم اهسته سوز
decants اهسته خالی کردن
decanting اهسته خالی کردن
decanted اهسته خالی کردن
decant اهسته خالی کردن
to tread light اهسته لگد زدن
confabulation صحبت
talked صحبت
conversing صحبت
talk صحبت
converses صحبت
parle صحبت
chitchat صحبت
conversed صحبت
converse صحبت
mouths صحبت
collocutor هم صحبت
talks صحبت
mouth صحبت
mouthed صحبت
mouthing صحبت
colloquies صحبت
colloquy صحبت
joggers دونده با گامهای اهسته ومنظم
fudge فریفتن اهسته حرکت کردن
fudged فریفتن اهسته حرکت کردن
jogger دونده با گامهای اهسته ومنظم
fudging فریفتن اهسته حرکت کردن
fudges فریفتن اهسته حرکت کردن
patting دست زدن اهسته قالب
pat دست زدن اهسته قالب
patted دست زدن اهسته قالب
pats دست زدن اهسته قالب
flick ضربت اهسته و سبک با شلاق
cooed اهسته بازمزمه ادا کردن
cooing اهسته بازمزمه ادا کردن
coos اهسته بازمزمه ادا کردن
logged اهسته وکند شده در حرکت
blooper پرتاب اهسته توپ به توپزن
to pat upon something اهسته دست بر چیزی زدن
retard عقب انداختن اهسته کردن
retards عقب انداختن اهسته کردن
coo اهسته بازمزمه ادا کردن
retarding عقب انداختن اهسته کردن
flicked ضربت اهسته و سبک با شلاق
flicking ضربت اهسته و سبک با شلاق
flicks ضربت اهسته و سبک با شلاق
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com