English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (21 milliseconds)
English Persian
plod اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
plodded اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
plodding اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
plods اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
Other Matches
fudge فریفتن اهسته حرکت کردن
fudged فریفتن اهسته حرکت کردن
fudges فریفتن اهسته حرکت کردن
fudging فریفتن اهسته حرکت کردن
pace باگامهای اهسته و موزون حرکت کردن قدم زدن
paces باگامهای اهسته و موزون حرکت کردن قدم زدن
paced باگامهای اهسته و موزون حرکت کردن قدم زدن
zoom با صدای وزوز حرکت کردن
zoomed با صدای وزوز حرکت کردن
zooms با صدای وزوز حرکت کردن
ruffling صدای طبل اهسته
ruffles صدای طبل اهسته
ruffle صدای طبل اهسته
indistinct noise صدای اهسته و نامعلوم
slow motion picture تصویر با حرکت اهسته
logged اهسته وکند شده در حرکت
tautens تنگ ومحکم کردن یا شدن
tautened تنگ ومحکم کردن یا شدن
tautening تنگ ومحکم کردن یا شدن
tauten تنگ ومحکم کردن یا شدن
sottovoce صدای خیلی یواش اهنگ خیلی اهسته
chortling صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortles صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortle صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortled صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
stew اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stews اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stewed اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stewing اهسته جوشانیدن اهسته پختن
cast iron سخت ومحکم
sterns سخت ومحکم
sternest سخت ومحکم
stern سخت ومحکم
sterner سخت ومحکم
hard and fast سخت ومحکم
tapping ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tapped ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tap ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
slacken اهسته کردن
slackened اهسته کردن
to slack up کم کم اهسته کردن
slackening اهسته کردن
slackens اهسته کردن
trickle charge پر کردن اهسته
anneal نرم کردن فلز به وسیله حرارت دادن و سرد کردن اهسته در کوره
cruise سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
elutriate اهسته خالی کردن
decelerates کندکردن اهسته کردن
decelerated کندکردن اهسته کردن
decelerate کندکردن اهسته کردن
decelerating کندکردن اهسته کردن
slowed اهسته کردن یاشدن
slowing اهسته کردن یاشدن
slows اهسته کردن یاشدن
slowest اهسته کردن یاشدن
slower اهسته کردن یاشدن
decants اهسته خالی کردن
slow اهسته کردن یاشدن
gentler اهسته ملایم کردن
gentlest اهسته ملایم کردن
gentle اهسته ملایم کردن
decanting اهسته خالی کردن
decant اهسته خالی کردن
decanted اهسته خالی کردن
melton نوعی پارچه پشمی نرم ومحکم
retard عقب انداختن اهسته کردن
coos اهسته بازمزمه ادا کردن
cooed اهسته بازمزمه ادا کردن
retarding عقب انداختن اهسته کردن
cooing اهسته بازمزمه ادا کردن
retards عقب انداختن اهسته کردن
coo اهسته بازمزمه ادا کردن
twang صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanged صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twangs صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanging صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
instilling کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instilled کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instill کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instil کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instils کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instills کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
parade lap رژه اهسته دور پیست برای گرم کردن
drawbore کنگرههای موجود بین کام وزبانه که باهم جفت شده ومحکم میشود
tinkle صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkling صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkles صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkled صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
honks صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honk صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
pings صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voices وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizers وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizer وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voice وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesisers وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
ping صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinged صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinging صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voicing وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
differential ailerons ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
contraltos زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contralto زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
phut تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
monophthong صدای ساده وتنها صدای بسیط
lock بوسیله قفل بسته ومحکم شدن محبوس شدن
locks بوسیله قفل بسته ومحکم شدن محبوس شدن
pussyfoot دزدکی راه رفتن اهسته ودزدکی کاری کردن طفره رفتن
goose step رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
drawls کشیده حرف زدن اهسته و کشیده ادا کردن
drawled کشیده حرف زدن اهسته و کشیده ادا کردن
drawling کشیده حرف زدن اهسته و کشیده ادا کردن
drawl کشیده حرف زدن اهسته و کشیده ادا کردن
to blate مع مع کردن [صدای بز]
crepitate صدای خش خش کردن
swish صدای فش فش کردن
swishes صدای فش فش کردن
swished صدای فش فش کردن
plink صدای دق دق کردن
swishing صدای فش فش کردن
swoosh صدای خش خش کردن
skirl صدای زیر صدای نی انبان
keck صدای قی کردن دراوردن
sizzles صدای هیس کردن
sizzled صدای هیس کردن
sizzle صدای هیس کردن
bellowing صدای غرش کردن
chirr صدای ملخ کردن
bleats صدای بزغاله کردن
sizzling صدای هیس کردن
pings صدای غژایجاد کردن
pinging صدای غژایجاد کردن
pinged صدای غژایجاد کردن
turn down <idiom> کم کردن صدای بلند
ping صدای غژایجاد کردن
bleat صدای بزغاله کردن
bleated صدای بزغاله کردن
bleating صدای بزغاله کردن
gee صدای هی و هین کردن
whooshed صدای صفیرایجاد کردن
bellowing صدای گاو کردن
whooshing صدای صفیرایجاد کردن
bellowed صدای غرش کردن
bellowed صدای گاو کردن
bellow صدای غرش کردن
bellow صدای گاو کردن
whooshes صدای صفیرایجاد کردن
whoosh صدای صفیرایجاد کردن
bellow صدای شبیه نعره کردن
vociferate با صدای بلند ادا کردن
stridulate تولید صدای گوشخراش کردن
squeaking با صدای جیغ صحبت کردن
bellowing صدای شبیه نعره کردن
squeaked با صدای جیغ صحبت کردن
squeak با صدای جیغ صحبت کردن
bellowed صدای شبیه نعره کردن
screeck صدای گوشخراش ایجاد کردن
screak صدای گوشخراش ایجاد کردن
squeaks با صدای جیغ صحبت کردن
paces با قدم اهسته رفتن قدم رو کردن
paced با قدم اهسته رفتن قدم رو کردن
pace با قدم اهسته رفتن قدم رو کردن
raster سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
snuffles زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
snuffling زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
snuffled زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
snuffle زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
plash صدای چلپ چلوپ ایجاد کردن
whish : صدای حرف "سین " ایجاد کردن
squish صدای شکستن یا پرتاب چیزی له کردن
distorts صدای نامفهوم از بی سیم بی قواره کردن
distort صدای نامفهوم از بی سیم بی قواره کردن
diphthongize تلفظ کردن دو صدای جداگانه در یک وهله
quacked صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quack صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
snaps شکستن صدای شلاق با سرعت عمل کردن
snap شکستن صدای شلاق با سرعت عمل کردن
snapped شکستن صدای شلاق با سرعت عمل کردن
crackle صدای انفجار وشکستگی تولید کردن شکستن
snapping شکستن صدای شلاق با سرعت عمل کردن
plegaphonia گوش کردن صدای سینه هنگام دق خشکنای
quacking صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
boh صدای گاو یا جغد کردن افهار تنفر
crackled صدای انفجار وشکستگی تولید کردن شکستن
crackles صدای انفجار وشکستگی تولید کردن شکستن
boo صدای گاو یا جغد کردن افهار تنفر
booed صدای گاو یا جغد کردن افهار تنفر
To speak in a low voice. آهسته صحبت کردن ( با صدای کوتاه ،یواش )
quacks صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
booing صدای گاو یا جغد کردن افهار تنفر
boos صدای گاو یا جغد کردن افهار تنفر
sail باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
sailed باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
sailings باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com