Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
gaul
اهل کشور باستانی گل فرانسوی
Other Matches
afcet
la Pour AssociationFrancaise etTechnique CybernetiqueEconomiqe سازمان حرفهای فرانسوی که هدف ان گرد هم اوردن دانشمندان فرانسوی در زمینههای مختلف کامپیوتری است
classics
ادبیات باستانی یونان و روم باستانی
classicist
دانشمند ادبیات باستانی وپیروسبکهای باستانی
classic
ادبیات باستانی یونان و روم باستانی
classicists
دانشمند ادبیات باستانی وپیروسبکهای باستانی
republics
حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republic
حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
Burundi
کشور بروندی در مرکز خاوری افریقا و شرق کشور زئیر
secession
تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
extradite
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradited
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extraditing
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradites
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
provincialism
اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
innocent passage
مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
letter of recall
نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
French
: فرانسوی
frenchwoman
زن فرانسوی
gallican
فرانسوی
the french
فرانسوی ها
french chalk
گچ فرانسوی
Gallic
فرانسوی
huguenot
فرانسوی پروتستان
huguenot
پروتستان فرانسوی
frenchy
فرانسوی ماب
frenchification
فرانسوی شدن
lycee
دبیرستان فرانسوی
Frenchmen
مرد فرانسوی
Frenchman
مرد فرانسوی
hotel-Dieu
بیمارستان فرانسوی
French
فرانسوی کردن
gallicism
فرانسوی مابی
antiques
باستانی
ancient
باستانی
antique
باستانی
age-old
باستانی
traditionary
باستانی
relics
باستانی
antiquaries
باستانی
antiquary
باستانی
old
باستانی
antiquarian
باستانی
relic
باستانی
archaic
<adj.>
باستانی
age old
باستانی
oldest
باستانی
classically
باستانی
gray
باستانی
older
باستانی
balking billiard
بیلیارد فرانسوی با 4 خط محدوده
French dressing
چاشنی سالاد فرانسوی
French Order
سبک معماری فرانسوی
french pastry
شیرینی اردینه فرانسوی
french defence
دفاع فرانسوی شطرنج
frenchify
فرانسوی ماب شدن
houdan
مرغ کاکلی فرانسوی
gallomaniac
دیوانه فرانسوی مابی
normal opening
گشایش نرمال یا فرانسوی
grisette
دختر کارگر فرانسوی
french onion soup
سوپ پیاز فرانسوی
gallomania
جنون فرانسوی مابی
gallicize
فرانسوی ماب شدن
gallicize
فرانسوی ماب کردن
nonaligned
کشور غیر متعهد از نظرسیاسی کشور غیر وابسته
aramaean
زبان باستانی
ancient relics
اثار باستانی
primer
باستانی ابتدایی
classicism
سبک باستانی
in ancient times
در روزگار باستانی
primers
باستانی ابتدایی
norseman
اسکاندیناوی باستانی
northman
اسکاندیناوی باستانی
blancmange
یک نوع کیک سفید فرانسوی
She is French on her fathers on her fathers side.
از طرف پدر فرانسوی است
burn variation
واریاسیون برن در دفاع فرانسوی
chateau
شاتو
[کاخ یا قلعه فرانسوی]
gallicism
اصطلاحات و لغات ویژه فرانسوی
gavote
نوعی رقص سریع فرانسوی
gavotte
نوعی رقص سریع فرانسوی
split
وزنه برداری یکضرب فرانسوی
paleographic
وابسته بخطوط باستانی
paleograph
نسخه خطی باستانی
primeval
بسیار کهن باستانی
Monumental design
طرح آثار باستانی
avestan
زبان باستانی ایران
in ancient times
در اوقات جهان باستانی
Antiquity
جهان باستانی
[تاریخ]
the Classical World
[the Ancient World]
جهان باستانی
[تاریخ]
diplomatics
شناسایی خطوط باستانی
classical
پیرو سبکهای باستانی
classical
وابسته به ادبیات باستانی
ethiopic
زبان باستانی حبشه
classicize
درزمره ادبیات باستانی
anderssen attack
حمله اندرسن در دفاع فرانسوی شطرنج
flaky pastry
خمیر پای فرانسوی
[غذا و آشپزخانه]
winawer variation
واریاسیون ویناور در دفاع فرانسوی شطرنج
He was every inch a frenchman.
اویک فرانسوی تمام عیار بود
puff pastry
خمیر پای فرانسوی
[غذا و آشپزخانه]
puff paste
خمیر پای فرانسوی
[غذا و آشپزخانه]
Joyedevivre
لذت فراوان زندگی
[ریشه فرانسوی]
entac
موشک ضد تانک هدایت شونده فرانسوی
advance variation
واریاسیون پیشروی پیاده دردفاع فرانسوی
phyllo (pastry)
خمیر پای فرانسوی
[غذا و آشپزخانه]
pelta
سپر یونانیان ورومیان باستانی
agonistic
وابسته به مسابقات باستانی یونان
agonistical
وابسته به مسابقههای باستانی یونان
traditional
مبنی بر حدیث یا خبر باستانی
veda
کتاب مقدس باستانی هند
classicality
مطابقت با ادبیات وصنایع باستانی
classicalism
پیروی سبکهاوانشاهاوادبیات وصنایع باستانی
franco baenoni defence
دفاع بنونی فرانسوی در پیاده وزیر شطرنج
zouave
یکی از افراد پیاده نظام فرانسوی در الجزایر
alekhine chatard attack
حمله الخین- شاتار در دفاع فرانسوی شطرنج
milner bary gambit
گامبی میلنر- باری در دفاع فرانسوی شطرنج
anglo-chinois
[واژه فرانسوی برای چشم انداز باغ]
franco indian defence
دفاع هندی فرانسوی در پیاده وزیر شطرنج
traditionalism
سنت پرستی اعتقاد برسوم باستانی
classicize
ازسبک ادبی باستانی پیروی کردن
dorian
وابسته به DORISیکی ازشهرهای باستانی یونانnightjar
Liberty
[مجسمه زن نماد آزادی که توسط هنرمندان فرانسوی ساخته شد.]
By
[In]
comparison with the French, the British eat far less fish.
در مقایسه با فرانسوی ها، انگلیسی ها به مراتب کمتر ماهی می خورند.
persepolis
شهر باستانی که بعداشهر استخر بجای ان ساخته شد
doge
لقب رئیس جمهوردرجمهوریهای باستانی venice aoneg
reliquaries
فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
reliquary
فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
corinthian
اهل قرنت یکی ازشهرهای باستانی یونان
dithyramb
سرود درهم برهم ووحشیانه یونانیان باستانی
Lous quatorze
[سبک فرانسوی معماری باروک و کلاسیک در زمان لوپی چهاردهم]
mithra
نام دارگونه روشنایی یا خورشید در میان ایرانیان باستانی
phygian
فریژی وابسته به یکی ازکشورهای باستانی اسیای صغیر
Lous quinze
[سبک فرانسوی تلفیق معماری روکوکو و نئوکلاسیک در زمان لوئی پانزدهم]
Aioli
[سسی فرانسوی تشکیل شده از روغن زیتون، تخم مرغ و سیر]
country cover diagram
دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
humanist
دانشجوی رشته انسانیت یا ادبیات و اثار باستانی یونان و روم
catastasis
بخش سوم داستانهای باستانی که اوج مطلب دران بود
three cushion billiards
بیلیارد فرانسوی با ضربه به 2 گوی دیگر بعد از تماس با3 دیواره میز
Are there any antiquities here?
آیا اینجا آثار باستانی
[اشیا عتیقه و جاهای قدیمی]
وجود دارد؟
delphine classics
چاپ ادبیات باستانی لاتین که برای پسر مهتر لوئی چهاردهم درست شد
Greek Revival
[سبک احیای معماری یونانی که دقیقا کپی از نقش و نگارهای باستانی بود.]
physiocrats
اقتصاددانان فرانسوی قرن هیجده که معتقد بودند زمین و طبیعت یگانه منبع ثروت است
Ouroboros
نمادی باستانی که در بسیاری از فرهنگها موجود میباشد و بصورت اژدها یا ماریست که دم خود را می جود.
rubinstein variation
واریاسیون روبنشتاین دربازی چهار اسب در دفاع فرانسوی دردفاع نیمزو هندی و دردفاع تاراش
Ancient Greece
یونان باستانی
[یونان جهان باستان]
purgation
روش باستانی دادرسی در CL که به موجب ان متهم بایستی دوازده تن ازهمسایگان را به بیگناهی خود به شهادت می گرفت ویااز طریق رفتن در اب جوش یا اب یخ یا اتش بیگناهی خودرا ثابت می کرد
stated
کشور
soil
کشور
realm
کشور
soiling
کشور
fatherland
کشور
fatherlands
کشور
state-
کشور
soils
کشور
territory
کشور
stating
کشور
nation
کشور
states
کشور
country
کشور
countries
کشور
territories
کشور
nations
کشور
realms
کشور
land n
کشور
state
کشور
common wealth
کشور
Venezuela
کشور ونزوئلا
Uruguay
کشور اوروگوئه
Peru
کشور پرو
per pais
بوسیله کشور
Paraguay
کشور پاراگوئه
Ukraine
کشور اوکرانی
Philippines
کشور فیلیپین
kingdom
کشور قلمروپادشاهی
Portugal
کشور پرتغال
stating
جمهوری کشور
Vietnam
کشور ویتنام
states
جمهوری کشور
Oman
کشور عمان
Pakistan
کشور پاکستان
Zimbabwe
کشور زیمبابوه
Zambia
کشور زامبیا
Kiribati
کشور کیریباتی
Niger
کشور نیجر
Uganda
کشور اوگاندا
Nicaragua
کشور نیکاراگوا
Nigeria
کشور نیجریه
Qatar
کشور قطر
Rwanda
کشور رواندا
Tanzania
کشور تانزانیا
Sweden
کشور سوئد
Swaziland
کشور سوازیلند
Suriname
کشور سورینام
Sudan
کشور سودان
midland
داخله کشور
Somalia
کشور سومالی
Sri Lanka
کشور سریلانکا
Hungary
مجارستان
[کشور]
Thailand
کشور تایلند
Liberia
کشور لیبریا
oversea
خارج از کشور
ottoman
کشور عثمانی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com