English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (18 milliseconds)
English Persian
textualism اهمیت دادن به لفظ یا معنی فاهر انتقاد لفظی
Other Matches
verbalism انتقاد لفظی
literalist طرفدار معنی یا ترجمه لفظی
signifying معنی دادن معنی بخشیدن
signify معنی دادن معنی بخشیدن
signifies معنی دادن معنی بخشیدن
pick to pieces سخت مورد انتقاد قرار دادن
greaten درشت نشان دادن اهمیت دادن
accent اهمیت دادن
emphasize اهمیت دادن
emphasized اهمیت دادن
to give prominence to اهمیت دادن
emphasizes اهمیت دادن
to make a point of اهمیت دادن
emphasizing اهمیت دادن
accents اهمیت دادن
accenting اهمیت دادن
accented اهمیت دادن
to attach importance to اهمیت دادن به
to make an account of اهمیت دادن به
emphasises اهمیت دادن
emphasised اهمیت دادن
to take into account اهمیت دادن به
tolay street on اهمیت دادن
emphasising اهمیت دادن
to lay stress on something بچیزی اهمیت دادن
consequentially با اهمیت دادن به خود
overrated زیاد اهمیت دادن به
overrate زیاد اهمیت دادن به
overrating زیاد اهمیت دادن به
overrates زیاد اهمیت دادن به
projected فاهر کردن نشان دادن
project فاهر کردن نشان دادن
projects فاهر کردن نشان دادن
intending معنی دادن
purporting معنی دادن
purported معنی دادن
purport معنی دادن
purports معنی دادن
intends معنی دادن
to bear a meaning معنی دادن
intend معنی دادن
accentuating اهمیت دادن برجسته نمودن
accentuates اهمیت دادن برجسته نمودن
accentuate اهمیت دادن برجسته نمودن
accentuated اهمیت دادن برجسته نمودن
to i. on particulars به چیزهای جزئی اهمیت دادن
meanest معنی دادن میانگین
intimate معنی دادن گفتن
meaner معدل معنی دادن
meaner معنی دادن میانگین
mean معنی دادن میانگین
mean معدل معنی دادن
meanest معدل معنی دادن
intimated معنی دادن گفتن
intimates معنی دادن گفتن
intimating معنی دادن گفتن
impact اثر گذاشتن یا اهمیت دادن به چیزی
impacts اثر گذاشتن یا اهمیت دادن به چیزی
denoted علامت بودن معنی دادن
denote علامت بودن معنی دادن
denotes علامت بودن معنی دادن
fussily ازروی بیقراری با اهمیت دادن بچیزهای جزئی
exposing در معرض دید قرارگرفتن یا دادن فاهر شدن یاکردن
exteriorize بصورت فاهرفهمیدن یا فهاندن صورت فاهر یا وجودخارجی دادن
exposes در معرض دید قرارگرفتن یا دادن فاهر شدن یاکردن
expose در معرض دید قرارگرفتن یا دادن فاهر شدن یاکردن
mutatis mutandis عبارت لاتینی به معنی تغییرات لازم را انجام دادن
secondary در درجه دوم اهمیت یا کم اهمیت تر از اولین
litotes کوچک قلم دادن چیزی برای افزایش اهمیت ان ویااجتناب ازانتقاد شکسته نفسی
zero compression روندی که حافظه را ازصفرهای مقدم بدون معنی که در سمت چپ ارقام بابیشترین معنی قرار دارند پاک میکند
acceptation قبول معنی عرف معنی مصطلح
wordiness پر لفظی
textuary لفظی
verbal لفظی
literal لفظی
metaphrastic لفظی
vocabular لفظی
literal حرفی لفظی
textual لفظی متنی
literal operand عملوند لفظی
metaphraze ترجمه لفظی
contradiction in terms تناقص لفظی
wordplay معمای لفظی
paronomasia جناس لفظی
lay (light) into <idiom> دعوای لفظی
literality لفظی بودن
logomachy مجادله لفظی
Slip of the tongue (pen). اشتباه لفظی (نگارشی )
of secondary importance از حیث اهمیت د ردرجه دوم دردرجه دوم اهمیت
simile [rhetorical figure of speech] تشبیه [استعاره ] [گفتار لفظی]
biblicism پیروی تحت لفظی از کتاب مقدس
They have had words ,I hear . شنیده ام حرفشان شده ( بحث ؟ جدل لفظی )
In the heat of the moment <idiom> [در گرما گرم کار] [بحث ومجادله لفظی]
literality صوری بودن عینیت تفسیر یا ترجمه لفظی
toneme لفظی که درالسنه اهنگی تلفظ خاصی داشته باشد
euphuism انشاء پرتصنع و مغلق فصاحت فروشی یا استعمال صنایع لفظی
animadversion انتقاد
fustigation انتقاد
critic انتقاد
critiques فن انتقاد
critique فن انتقاد
criticism انتقاد
criticalness انتقاد
critique انتقاد
critics انتقاد
censuring انتقاد
critiques انتقاد
reviewal انتقاد
censures انتقاد
censured انتقاد
censure انتقاد
criticisms انتقاد
reviewed انتقاد کردن
reviewing انتقاد کردن
slashing criticism انتقاد سخت
tear down <idiom> انتقاد کردن
book review انتقاد از کتاب
raillery سرزنش انتقاد
put down <idiom> انتقاد کردن
reviews انتقاد کردن
review انتقاد کردن
critically از روی انتقاد
critics انتقاد کننده
hypercritical مفرط در انتقاد
critic انتقاد کننده
hypercriticism افراط در انتقاد
criticizable قابل انتقاد
criticizable انتقاد پذیر
dish out <idiom> انتقاد کوبنده
diatribes انتقاد تلخ
gaff انتقاد نفرین
diatribe انتقاد تلخ
self criticism انتقاد از خود
censurable انتقاد امیز
criticised انتقاد کردن
criticising انتقاد کردن
criticises انتقاد کردن
hatchet jobs انتقاد غرضآمیز
criticizing انتقاد کردن
criticizes انتقاد کردن
criticize انتقاد کردن
hatchet job انتقاد غرضآمیز
criticized انتقاد کردن
criticises مورد انتقاد قراردادن
review بازدید انتقاد کردن
reviewed بازدید انتقاد کردن
criticizing مورد انتقاد قراردادن
criticising مورد انتقاد قراردادن
reviews بازدید انتقاد کردن
self critical انتقاد کننده از خود
criticizes مورد انتقاد قراردادن
pull to pieces سخت انتقاد کردن
reviewing بازدید انتقاد کردن
hypercritic انتقاد سخت وموشکافی
flogs انتقاد سخت کردن
flogged انتقاد سخت کردن
flog انتقاد سخت کردن
fustigate کوبیدن انتقاد کردن
criticize مورد انتقاد قراردادن
draw fire <idiom> مورد انتقاد قرارگرفتن
sacred cows شخص مصون از انتقاد
criticized مورد انتقاد قراردادن
criticised مورد انتقاد قراردادن
renouncer سرزنش و انتقاد کننده
sacred cow شخص مصون از انتقاد
hypercritically از روی انتقاد و مفرط
run down <idiom> انتقاد کردن ،ایراد گرفتن
critique جلسه انتقاد بعد ازعملیات
to be vulnerable [exposed] to criticism خود را در معرض انتقاد گذاشتن
to incur a criticism مورد انتقاد واقع شدن
critiques جلسه انتقاد بعد ازعملیات
to be under fire سخت مورد انتقاد قراردادن
critic report گزارش نتیجه جلسه انتقاد
lower criticism انتقاد نسبت به مندرجات متن کتاب مقدس
descants اواز زیر خواندن ازادانه انتقاد کردن
descant اواز زیر خواندن ازادانه انتقاد کردن
If you criticize him, it's like a red rag to a bull. اگر از او [مرد] انتقاد بکنی زود بهش بر می خورد.
acerbic <adj.> انتقاد هوشندانه و در عین حال نسبتا ظالمانه از کسی یا چیزی
sensations فاهر
manifested فاهر
mien فاهر
the outward state فاهر
manifesting فاهر
manifests فاهر
sensation فاهر
superficial فاهر
rinds فاهر
rind فاهر
surfaced فاهر
squalid بد فاهر
externally فاهر
semblable فاهر
guise فاهر
guises فاهر
appearance فاهر
on the surface در فاهر
face فاهر
faces فاهر
surface فاهر
appearances فاهر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com