English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
of f.importance اهمیت مهمترین
Other Matches
secondary در درجه دوم اهمیت یا کم اهمیت تر از اولین
primes مهمترین
primed مهمترین
prime مهمترین
be-all and end-all مهمترین چیز
featuring مهمترین خصوصیت
feature مهمترین خصوصیت
features مهمترین خصوصیت
featured مهمترین خصوصیت
get to the heart of <idiom> مهمترین نکته را گرفتن
main drag <idiom> مهمترین خیابان شهر
of secondary importance از حیث اهمیت د ردرجه دوم دردرجه دوم اهمیت
magnum opus مهمترین اثر ادبی یا هنری
features مهمترین قسمت برنامه ورزشی روز
featured مهمترین قسمت برنامه ورزشی روز
feature مهمترین قسمت برنامه ورزشی روز
featuring مهمترین قسمت برنامه ورزشی روز
compuserve یکی از مهمترین سرویسهای اطلاعاتی line-on وابسته به آمریکا
masters مهمترین شخص یا وسیله در سیستم . به روزترین و درست ترین فایل
reynolds number مهمترین ضریب بدون دیمانسیون در نمایش اشل جریان سیال
key مهمترین ترمینال در سیستم کامپیوتری یا آنکه بیشترین تقدم را دارد
master مهمترین شخص یا وسیله در سیستم . به روزترین و درست ترین فایل
mastered مهمترین شخص یا وسیله در سیستم . به روزترین و درست ترین فایل
registering مهمترین ثبات داخلی ذخیره سازی درCPU که حاوی داده پردازش شدنی است
registers مهمترین ثبات داخلی ذخیره سازی درCPU که حاوی داده پردازش شدنی است
register مهمترین ثبات داخلی ذخیره سازی درCPU که حاوی داده پردازش شدنی است
accumulator مهمترین ثبات ذخیره سازی داخلی CPU که شامل نتیجه یک عمل یا کلمه داده پردازش شونده است
accumulator register مهمترین ثبات ذخیره سازی داخلی CUP که شامل نتیجه یک عمل یا کلمه داده پردازش شونده است
hierarchies روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
hierarchy روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
matter اهمیت
negligible بی اهمیت
main با اهمیت
notability اهمیت
unimportant بی اهمیت
importance اهمیت
inconseqential بی اهمیت
inconsiderable بی اهمیت
concernment اهمیت
mattered اهمیت
mattering اهمیت
matters اهمیت
notbility اهمیت
of no consequence بی اهمیت
of no significance بی اهمیت
worthless بی اهمیت
nonsignificant کم اهمیت
momentousness اهمیت
materiality اهمیت
technical کم اهمیت
self importance اهمیت
off the map بی اهمیت
weeniest بی اهمیت
momentous با اهمیت
worthful پر اهمیت
trifler بی اهمیت
weightiness اهمیت
unmeaning بی اهمیت
weensy بی اهمیت
two-bit بی اهمیت
two bit بی اهمیت
piddling بی اهمیت
small-time بی اهمیت
small time بی اهمیت
of no account بی اهمیت
weenier بی اهمیت
weeny بی اهمیت
seriousness اهمیت
significance اهمیت
indifferent بی اهمیت
inconsequential بی اهمیت
dimension اهمیت
dimensions اهمیت
emphasis اهمیت
small change کم اهمیت
immaterial بی اهمیت
economic significance اهمیت اقتصادی
fingerling چیزکوچک و بی اهمیت
concerns اهمیت داشتن
pith مخ استخوان اهمیت
inconsiderably بی داشتن اهمیت
it does not matter اهمیت ندارد
no object اهمیت ندارد
criticalness اهمیت موقع
trivialises بی اهمیت دانستن
dont mention it اهمیت ندارد
to let slid اهمیت ندادن به
what matter? چه اهمیت دارد
pip-squeak <idiom> شخص کم اهمیت
what the odds چه اهمیت دارد
concern اهمیت داشتن
minutiae جزئیات کم اهمیت
last but not least نه از حیث اهمیت
least significant کم اهمیت ترین
small beer چیز بی اهمیت
small timer ادم بی اهمیت
snippersnapper ادم بی اهمیت
tolay street on اهمیت دادن
to take into account اهمیت دادن به
to set at d. اهمیت ندادن
to make light of اهمیت ندادن
to make a point of اهمیت دادن
to give prominence to اهمیت دادن
to attach importance to اهمیت دادن به
to make an account of اهمیت دادن به
self consequence اهمیت بخود
let it go hang اهمیت ندهید
lordling لردکوچک یا بی اهمیت
I don't give a damn. <idiom> اهمیت نمیدهم.
never mind اهمیت ندهید
opuscule چیز بی اهمیت
piece de resistance کارپر اهمیت
playdown اهمیت ندادن
I couldn't care less. [colloquial] <idiom> اهمیت نمیدهم.
relative importance اهمیت نسبی
tom thumb شخص بی اهمیت
to come in to notice اهمیت پیداکردن
memorable حائز اهمیت
mean بی اهمیت حد وسط
accent اهمیت دادن
accented اهمیت دادن
accenting اهمیت دادن
accents اهمیت دادن
slight شخص بی اهمیت
slighted شخص بی اهمیت
slighter شخص بی اهمیت
slightest شخص بی اهمیت
slighting شخص بی اهمیت
slights شخص بی اهمیت
trivialised بی اهمیت شدن
trivialised بی اهمیت دانستن
trivialises بی اهمیت شدن
trivialising بی اهمیت شدن
stressing اهمیت تاکید
nobody ادم بی اهمیت
nobodies ادم بی اهمیت
meaner بی اهمیت حد وسط
meanest بی اهمیت حد وسط
magnitude قدر اهمیت
status اهمیت یا موقعیت
stress اهمیت تاکید
stresses اهمیت تاکید
no matter اهمیت ندارد
significance مفهوم اهمیت
trivia چیزهای بی اهمیت
whippersnapper ادم بی اهمیت
whippersnappers ادم بی اهمیت
moment زمان اهمیت
moments زمان اهمیت
account اهمیت گزارش
trivialising بی اهمیت دانستن
trivialize بی اهمیت شدن
gravity اهمیت شدت
trivialized بی اهمیت شدن
importing اهمیت داشتن
emphasize اهمیت دادن
trivialized بی اهمیت دانستن
trivializes بی اهمیت شدن
trivialize بی اهمیت دانستن
emphasising اهمیت دادن
trivializes بی اهمیت دانستن
import اهمیت داشتن
trivializing بی اهمیت دانستن
emphasises اهمیت دادن
emphasized اهمیت دادن
imported اهمیت داشتن
registered قابل اهمیت
trivializing بی اهمیت شدن
emphasizing اهمیت دادن
emphasizes اهمیت دادن
emphasised اهمیت دادن
What do I care ... اهمیت نمی دهم ...
to carry weight نفوذ یا اهمیت داشتن
schmaltzy کوچک وکم اهمیت
circumstance شرایط محیط اهمیت
overrated زیاد اهمیت دادن به
secondarily با اهمیت درجه دوم
small potato ادم یا چیز بی اهمیت
consequentially با اهمیت دادن به خود
schmalz کوچک وکم اهمیت
minims چیز کم اهمیت وخرد
to lay stress on something بچیزی اهمیت دادن
valour ارزش مادی اهمیت
valor ارزش مادی اهمیت
consequential دارای اهمیت پربرایند
interest اهمیت [مهم ] [جالب]
chaff چیزکم بها یا بی اهمیت
a matter of relative importance موضوعی با اهمیت نسبی
schmaltz کوچک وکم اهمیت
ulterior در درجخ دوم اهمیت
it is of no importance هیچ اهمیت ندارد
it is of no moment هیچ اهمیت ندارد
minim چیز کم اهمیت وخرد
it is very important بسیار اهمیت دارد
it matters little چندان اهمیت ندارد
extenuation کاهش اهمیت جرم
most significant digit با اهمیت ترین رقم
most significant bit با اهمیت ترین بیت
least significant bit کم اهمیت ترین بیت
of relative importance دارای اهمیت نسبی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com