Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
English
Persian
duo
اواز یا موسیقی دونفری
duos
اواز یا موسیقی دونفری
Other Matches
oratorios
قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
oratorio
قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
quintet
قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
quintets
قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
quintette
قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
fugues
قطعه موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند
fugue
قطعه موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند
duets
دونفری خواندن دونفری نواختن
duet
دونفری خواندن دونفری نواختن
fugal
وابسته به قطعهای موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند نوعی ماشین پشم خشک کن
two some
دونفری
tandem
دوچرخه دونفری
tandems
دوچرخه دونفری
duologue
صحبت دونفری
play by ear
<idiom>
توانایی اجرای موسیقی تنها با گوش وبدون خواندن موسیقی
cotillon
نوعی رقص دونفری
cotillion
نوعی رقص دونفری
melody
مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
to sight-read something
از روی ورقه
[نت موسیقی]
آلت موسیقی بازی کردن
melodies
مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
love seat
صندلی یانیمکت دسته دار دونفری
duopsony
انحصار خرید کالا بطور دونفری
MIDI Mapper
برنامه پشتیبانی شده با windows که به کاربران MIDI با تجربه امکان تغییر نحوه ارسال نت موسیقی به دستگاههای موسیقی به PC را بیان میکند
musicom
یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
MIDI file
فایل ذخیره شده روی PC که حاوی نتهای موسیقی و اطلاعات صوتی است که توسط کارت وسط MIDI به قطعه موسیقی ارسال میشود
sings
اواز
songless
بی اواز
sing
اواز
voicing
اواز
voices
اواز
voice
اواز
cantillate
با اواز خواندن
arias
اواز یکنفره
aria
اواز یکنفره
song
اواز سرودروحانی
songs
اواز سرودروحانی
crooners
اواز خوان
singers
اواز خوان
singer
اواز خوان
crooner
اواز خوان
chitter
اواز خواندن
songstress
زن اواز خوان
yodeler
اواز خوان
loudmouthed
بلند اواز
airs
اواز اهنگ
aired
اواز اهنگ
songster
اواز خوان
songfest
مجلس اواز
deep mouthed
گنده اواز
scat
اواز بی معنی
air
اواز اهنگ
singsong
یک وزن اواز
cantabile
مناسب برای اواز
serenader
سراینده اواز عاشقانه
cadenza
قطعه اواز یکنفری
sing
تصنیف اواز خواندن
cadenzas
قطعه اواز یکنفری
sings
تصنیف اواز خواندن
tunes
اهنگ صدا اواز
tune
اهنگ صدا اواز
to sing to sleep
با اواز یا لالایی خوابندن
triller
اواز خوان باتحریر
croon
زمزمه کردن اواز
crooned
زمزمه کردن اواز
crooning
زمزمه کردن اواز
croons
زمزمه کردن اواز
musicale
مجلس ساز و اواز
singin bird
پرنده اواز خوان
cantor
اواز خوان مذهبی
glee club
کلوب یا باشگاه اواز و سرود
callithump
اواز یاتصنیف هزلی وتفریحی
hers is best
مال اواز همه بهتراست
accompaniments
ساز یا اواز همراهی کننده
vaudeville
درام دارای رقص و اواز
discant
نوعی اواز به درازا بحث کردن
quaver
لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
quavered
لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
quavering
لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
quavers
لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
can you pronounce him safe
بگویید که اواز خطر محفوظ است
acapella
اواز دسته جمعی بسبک کلیسایی
descant
اواز زیر خواندن ازادانه انتقاد کردن
descants
اواز زیر خواندن ازادانه انتقاد کردن
we sang them home
ایشان را با اواز و سرود تامنزلشان همراهی کردیم
accompanists
همراهی کننده با اواز یاسازی چون پیانو
antistrophe
حرکت از چپ براست نمایشگران هنگام اواز دسته جمعی
ballads
تصنیف اواز یکنفری که در ضمن ان داستانی بیان میشود
ballad
تصنیف اواز یکنفری که در ضمن ان داستانی بیان میشود
songfest
دستهای که اواز معروفومحبوب یا اهنگهای محلی جالبی را اجراء میکنند
skate off
حرکت بطرف حریف و تماس بدنی با او برای دور کردن اواز گوی
choral
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
yodels
صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
yodel
صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
yodeled
صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
yodeling
صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
yodelled
صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
yodelling
صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
treble clef
موسیقی
treble staff
موسیقی
ear for music
موسیقی
ragtime
در موسیقی
music
موسیقی
musician
موسیقی دان
play music
موسیقی ساختن
musicalness
برابری با موسیقی
ambient music
موسیقی متن
background music
موسیقی متن
opus
قطعه موسیقی
musicalness
ذوق موسیقی
musicologist
موسیقی شناس
musicians
موسیقی دان
concertos
قطعه موسیقی
concerto
قطعه موسیقی
beats
ضربت موسیقی
beat
ضربت موسیقی
make music
موسیقی ساختن
opuses
قطعه موسیقی
musicology
موسیقی شناسی
boogie
موسیقی راک
discos
موسیقی دیسکو
disco
موسیقی دیسکو
chamber music
موسیقی مجلسی
boogies
موسیقی بوگی
boogies
موسیقی راک
boogieing
موسیقی بوگی
instructor of music
مشاق موسیقی
instrumentally
با الت موسیقی
boogieing
موسیقی راک
boogie
موسیقی بوگی
jazz
موسیقی جاز
boleros
موسیقی بولرو
fa
چهارمین نت موسیقی
musicality
ذوق موسیقی
musicality
برابری با موسیقی
computer music
موسیقی کامپیوتری
devotion to music
دلبستگی به موسیقی
musical language
زبان موسیقی
musical ability
توانش موسیقی
music therapy
موسیقی درمانی
electronic music
موسیقی الکترونیکی
music synthesizer
ایجادکننده موسیقی
euterpe
الهه موسیقی
boogied
موسیقی راک
forte
موسیقی بلند
fortes
موسیقی بلند
note
نت موسیقی نوشتن
philharmonic
عاشق موسیقی
notes
نت موسیقی نوشتن
noting
نت موسیقی نوشتن
unvocal
بدون موسیقی
pricked
نقطه نت موسیقی
pricking
نقطه نت موسیقی
pricks
نقطه نت موسیقی
subdominant
نت چهارم موسیقی
prick
نقطه نت موسیقی
boogied
موسیقی بوگی
noteless
غیر موسیقی
background sound
موسیقی پس زمینه
musical instrument
الت موسیقی
background sound
موسیقی متن
musical instruments
الت موسیقی
background music
موسیقی پس زمینه
ambient music
موسیقی پس زمینه
ragtime
موسیقی ضربی
quire
گروه کر
[موسیقی]
carillons
زنگهای موسیقی
music halls
سالن موسیقی
music hall
سالن موسیقی
carillon
زنگهای موسیقی
timpani
تیمپانی ها
[ساز موسیقی]
to harp
چنگ زدن
[موسیقی]
to play
[the]
harp
چنگ زدن
[موسیقی]
kettledrums
دهل ها
[ساز موسیقی]
kettledrums
تیمپانی ها
[ساز موسیقی]
tin pan alley
جماعت موسیقی دانان
tablature
نوعی علائم موسیقی
timpani
دهل ها
[ساز موسیقی]
talent for musics
استعداد یا ذوق موسیقی
kettledrums
کوسها
[ساز موسیقی]
soundtracks
موسیقی ضبط شده
soundtrack
موسیقی ضبط شده
timpano
کوس
[ساز موسیقی]
soul music
موسیقی مذهبی سیاهپوستان
timpani
کوسها
[ساز موسیقی]
timpano
دهل
[ساز موسیقی]
stroke
[guitar]
زدن
[گیتار]
[موسیقی]
anvil
سندان
[آلت موسیقی]
Beautiful music ( weather ) .
موسیقی ( هوای ) قشنگ
reed
الت موسیقی بادی
notes
اهنگ صدا نت موسیقی
note
اهنگ صدا نت موسیقی
chiming
ترتیب زنگهای موسیقی
chimes
ترتیب زنگهای موسیقی
gavotte
موسیقی این رقص
glockenspiel
نوعی الت موسیقی
chimed
ترتیب زنگهای موسیقی
chime
ترتیب زنگهای موسیقی
duets
قطعه موسیقی یا اوازدونفری
immusical
خارج ازقواعد موسیقی
intermezzo
قطعه موسیقی کوتاه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com