Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 148 (10 milliseconds)
English
Persian
bearer securities
اوراق بهادار بی نام
Search result with all words
quotation
قیمت جاری مظنه شده سهام اوراق بهادار ...
quotations
قیمت جاری مظنه شده سهام اوراق بهادار ...
draft
اوراق بهادار
drafted
اوراق بهادار
drafts
اوراق بهادار
broker
دلال اوراق بهادار
brokered
دلال اوراق بهادار
brokering
دلال اوراق بهادار
brokers
دلال اوراق بهادار
paper
اوراق بهادار
papered
اوراق بهادار
papering
اوراق بهادار
papers
اوراق بهادار
stock exchange
بورس اوراق بهادار
stock exchanges
بورس اوراق بهادار
portfolio
موجودی اوراق بهادار
portfolios
موجودی اوراق بهادار
bonds
اوراق بهادار
securities
اوراق بهادار
pegging
تثبیت قیمت اوراق بهادار وارز
redemption
مبادله اوراق بهادار با پول
assumed portfolio
اوراق بهادار مفروض
ceded portfolio
اوراق بهادار واگذار شده
commercial paper
اوراق و اسناد بهادار قابل انتقال
government securities
اوراق بهادار دولتی
liquidity preference theory
براساس این نظریه که بوسیله جان مینارد کینز اقتصاددان انگلیسی ارائه شده است پائین امدن نرخ بهره موجب افزایش نقدینگی و کاهش اوراق قرضه بهادار میشود .
marketable securities
اوراق بهادار قابل معامله
negotiable instruments
اوراق بهادار
negotiable papers
اوراق بهادار
portfolio entry
قلم متعلق به موجودی اوراق بهادار
re issuable notes
اوراق بهادار در وجه حامل که پس از یک بار پرداخت دوباره قابل استفاده هستند
registered securities
اوراق بهادار با نام
securities department
اداره اوراق بهادار
securities market
بازار اوراق بهادار
security market
بازار اوراق بهادار
transfer of portfolio
انتقال موجودی اوراق بهادار
transferable securities
اوراق بهادار قابل انتقال
stock exchange
بورس اوراق بهادار
bourse
[in a non-English-speaking country]
بورس اوراق بهادار
issue
[of something]
[ID card or check]
انتشار
[اسکناس]
[اوراق بهادار]
over-the-counter trading of securities
بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
outside market
بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
over-the-counter market
بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
kerb market
[British E]
بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
curb market
[American E]
بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
The return on the bonds amounts to ...
مبلغ بازده اوراق بهادار برابراست با ...
Other Matches
perpetual bonds
اوراق قرضه بدون مدت اوراق قرضه دائمی
priced
بهادار
valuable goods
اشیاء بهادار
negotiable instrument
اسناد بهادار
semi-precious
نیمه بهادار
valuables
چیزهای بهادار
bourse
بازاراوراق بهادار
stockbrokerage
دلالی بورس واوراق بهادار
stockbroking
دلالی بورس واوراق بهادار
papering
اوراق
in quires
اوراق
paper
اوراق
papered
اوراق
papers
اوراق
commercial papers
اوراق تجارتی
overhauled
اوراق کردن
government stock
اوراق بهاداردولتی
debenture
اوراق قرضه
disassemble
اوراق کردن
scrapping
اوراق دورانداختن
scrapper
اوراق کننده
overhauling
اوراق کردن
scrapped
اوراق دورانداختن
treasury bonds
اوراق بهادارخزانه
overhauls
اوراق کردن
scrap
اوراق دورانداختن
printed matter
اوراق چاپی
substituted service
اوراق دعوی
savings bond
اوراق قرضه
document bills
اوراق تجارتی
commercial bills
اوراق تجارتی
obligations
اوراق قرضه
obligation
اوراق قرضه
scraps
اوراق دورانداختن
secret papers
اوراق سری
bond
اوراق قرضه
cannibalization
اوراق کردن
overhaul
اوراق کردن
commerical papers
اوراق تجارتی
junk
جنس اوراق وشکسته
salvage
اوراق کردن وسایل
salvaged
اوراق کردن وسایل
salvages
اوراق کردن وسایل
negotiable papers
اوراق قابل انتقال
overhauls
اوراق کردن کامل
scrapbook
دفتر اجناس اوراق
overhauled
اوراق کردن کامل
scrapped
ماشین الات اوراق
overhaul
اوراق کردن کامل
documents
پرونده ها
[اسناد]
[اوراق]
overhauling
اوراق کردن کامل
scrapbooks
دفتر اجناس اوراق
junk bonds
اوراق قرضهی قمارآمیز
junk bond
اوراق قرضهی قمارآمیز
salvaging
اوراق کردن وسایل
bill of oredit
اوراق قرضه دولتی
scrap
نزاع اوراق کردن
scrapping
نزاع اوراق کردن
scrapping
ماشین الات اوراق
government bonds
اوراق قرضه دولتی
scrapped
خرده اوراق کردن
scrapped
نزاع اوراق کردن
bond issue
صدور اوراق قرضه
scrap
خرده اوراق کردن
scraps
ماشین الات اوراق
scraps
نزاع اوراق کردن
scrap
ماشین الات اوراق
scraps
خرده اوراق کردن
registered bond
اوراق قرضه با نام
scrapping
خرده اوراق کردن
preference bonds
اوراق قرضه ممتاز
cannibalised
محل اوراق کردن وسایل
cannibalizes
محل اوراق کردن وسایل
appraisement bond
اوراق قرضه قابل تجدیدارزیابی
loose leaf
دارای برگهایا اوراق ول و جداشدنی
cannibalized
محل اوراق کردن وسایل
cannibalize
محل اوراق کردن وسایل
loose-leaf
دارای برگهایا اوراق ول و جداشدنی
cannibalising
محل اوراق کردن وسایل
cannibalises
محل اوراق کردن وسایل
cannibalizing
محل اوراق کردن وسایل
leafleted
اعلامیه اوراق تبلیغاتی اعلان
leafleting
اعلامیه اوراق تبلیغاتی اعلان
yield of bonds
نرخ بازده اوراق قرضه
scrappiness
اوراق شدگی ستیزه جویی
leaflet
اعلامیه اوراق تبلیغاتی اعلان
archive
ضبط اسناد و اوراق بایگانی
leaflets
اعلامیه اوراق تبلیغاتی اعلان
transferable commercial instrument
اوراق تجارتی قابل انتقال
To take something to pieces.
دل وروده چیزی را در آوردن ( اوراق کردن )
leaflet bomb
بمب حاوی اعلامیه یا اوراق تبلیغاتی
bearer stock
سهام و اوراق قرضه بدون نام
bond discount
تنزل مبلغ اسمی اوراق قرضه
emission
انتشار سهام دولتی و اوراق قرضه و اسکناس
emissions
انتشار سهام دولتی و اوراق قرضه و اسکناس
bondable
قابل تبدیل به اوراق قرضه وثیقه پذیر
coupon payments
منظورپرداختهای ثابت بابت بهره اوراق قرضه است
bears
سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
bear
سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
stateless person
شخصی که تابعیت کشور راندارد شخص فاقد اوراق تابعیت
treasury bond
سند قرضه خریداری شده اوراق قرضه خزانه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com