Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English
Persian
scrapper
اوراق کننده
Other Matches
perpetual bonds
اوراق قرضه بدون مدت اوراق قرضه دائمی
paper
اوراق
papered
اوراق
papering
اوراق
in quires
اوراق
papers
اوراق
overhaul
اوراق کردن
commerical papers
اوراق تجارتی
obligations
اوراق قرضه
obligation
اوراق قرضه
bond
اوراق قرضه
document bills
اوراق تجارتی
negotiable papers
اوراق بهادار
overhauls
اوراق کردن
overhauling
اوراق کردن
negotiable instruments
اوراق بهادار
commercial papers
اوراق تجارتی
overhauled
اوراق کردن
cannibalization
اوراق کردن
government stock
اوراق بهاداردولتی
treasury bonds
اوراق بهادارخزانه
bonds
اوراق بهادار
securities
اوراق بهادار
secret papers
اوراق سری
savings bond
اوراق قرضه
papers
اوراق بهادار
papering
اوراق بهادار
papered
اوراق بهادار
paper
اوراق بهادار
disassemble
اوراق کردن
substituted service
اوراق دعوی
debenture
اوراق قرضه
printed matter
اوراق چاپی
commercial bills
اوراق تجارتی
scrapped
اوراق دورانداختن
drafted
اوراق بهادار
scrapping
اوراق دورانداختن
scraps
اوراق دورانداختن
scrap
اوراق دورانداختن
draft
اوراق بهادار
drafts
اوراق بهادار
negotiable papers
اوراق قابل انتقال
scrap
ماشین الات اوراق
broker
دلال اوراق بهادار
bill of oredit
اوراق قرضه دولتی
brokers
دلال اوراق بهادار
registered securities
اوراق بهادار با نام
registered bond
اوراق قرضه با نام
bearer securities
اوراق بهادار بی نام
brokering
دلال اوراق بهادار
scrap
خرده اوراق کردن
bourse
[in a non-English-speaking country]
بورس اوراق بهادار
assumed portfolio
اوراق بهادار مفروض
scrap
نزاع اوراق کردن
salvage
اوراق کردن وسایل
salvaged
اوراق کردن وسایل
portfolio
موجودی اوراق بهادار
portfolios
موجودی اوراق بهادار
documents
پرونده ها
[اسناد]
[اوراق]
securities department
اداره اوراق بهادار
securities market
بازار اوراق بهادار
junk bonds
اوراق قرضهی قمارآمیز
security market
بازار اوراق بهادار
brokered
دلال اوراق بهادار
salvaging
اوراق کردن وسایل
stock exchange
بورس اوراق بهادار
salvages
اوراق کردن وسایل
stock exchanges
بورس اوراق بهادار
overhauled
اوراق کردن کامل
scrapbook
دفتر اجناس اوراق
scrapping
ماشین الات اوراق
overhauls
اوراق کردن کامل
scraps
خرده اوراق کردن
scrapping
نزاع اوراق کردن
scrapping
خرده اوراق کردن
junk
جنس اوراق وشکسته
overhauling
اوراق کردن کامل
scraps
نزاع اوراق کردن
scraps
ماشین الات اوراق
overhaul
اوراق کردن کامل
stock exchange
بورس اوراق بهادار
scrapped
خرده اوراق کردن
scrapbooks
دفتر اجناس اوراق
junk bond
اوراق قرضهی قمارآمیز
scrapped
ماشین الات اوراق
preference bonds
اوراق قرضه ممتاز
government bonds
اوراق قرضه دولتی
government securities
اوراق بهادار دولتی
scrapped
نزاع اوراق کردن
bond issue
صدور اوراق قرضه
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
transferable securities
اوراق بهادار قابل انتقال
ceded portfolio
اوراق بهادار واگذار شده
yield of bonds
نرخ بازده اوراق قرضه
issue
[of something]
[ID card or check]
انتشار
[اسکناس]
[اوراق بهادار]
transferable commercial instrument
اوراق تجارتی قابل انتقال
transfer of portfolio
انتقال موجودی اوراق بهادار
cannibalized
محل اوراق کردن وسایل
cannibalises
محل اوراق کردن وسایل
cannibalizes
محل اوراق کردن وسایل
cannibalizing
محل اوراق کردن وسایل
redemption
مبادله اوراق بهادار با پول
leaflets
اعلامیه اوراق تبلیغاتی اعلان
appraisement bond
اوراق قرضه قابل تجدیدارزیابی
leafleting
اعلامیه اوراق تبلیغاتی اعلان
leafleted
اعلامیه اوراق تبلیغاتی اعلان
leaflet
اعلامیه اوراق تبلیغاتی اعلان
marketable securities
اوراق بهادار قابل معامله
cannibalize
محل اوراق کردن وسایل
archive
ضبط اسناد و اوراق بایگانی
cannibalising
محل اوراق کردن وسایل
loose-leaf
دارای برگهایا اوراق ول و جداشدنی
cannibalised
محل اوراق کردن وسایل
scrappiness
اوراق شدگی ستیزه جویی
loose leaf
دارای برگهایا اوراق ول و جداشدنی
kerb market
[British E]
بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
commercial paper
اوراق و اسناد بهادار قابل انتقال
To take something to pieces.
دل وروده چیزی را در آوردن ( اوراق کردن )
The return on the bonds amounts to ...
مبلغ بازده اوراق بهادار برابراست با ...
pegging
تثبیت قیمت اوراق بهادار وارز
bearer stock
سهام و اوراق قرضه بدون نام
curb market
[American E]
بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
over-the-counter market
بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
portfolio entry
قلم متعلق به موجودی اوراق بهادار
outside market
بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
bond discount
تنزل مبلغ اسمی اوراق قرضه
over-the-counter trading of securities
بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
leaflet bomb
بمب حاوی اعلامیه یا اوراق تبلیغاتی
emission
انتشار سهام دولتی و اوراق قرضه و اسکناس
bondable
قابل تبدیل به اوراق قرضه وثیقه پذیر
emissions
انتشار سهام دولتی و اوراق قرضه و اسکناس
quotation
قیمت جاری مظنه شده سهام اوراق بهادار ...
quotations
قیمت جاری مظنه شده سهام اوراق بهادار ...
coupon payments
منظورپرداختهای ثابت بابت بهره اوراق قرضه است
bear
سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
bears
سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
re issuable notes
اوراق بهادار در وجه حامل که پس از یک بار پرداخت دوباره قابل استفاده هستند
altitude/height hold
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
stateless person
شخصی که تابعیت کشور راندارد شخص فاقد اوراق تابعیت
marshaller
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
treasury bond
سند قرضه خریداری شده اوراق قرضه خزانه
primers
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
distractive
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
detonator
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
changer
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
interceptor
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptors
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
steam fitter
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
detonators
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
vasomotor
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
makgi boowi
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
del credere
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
search jammer
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
claqueur
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
prepossessing
مجذوب کننده جلب توجه کننده
expostulator
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
suppressive
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
sprining charge
خرج چال کننده یا گود کننده
padding
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
astigmatizer
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
vibrator
ارتعاش کننده نوسان کننده
lifter
مرتفع کننده برطرف کننده
preventive
حفافت کننده جلوگیری کننده
diverting
سرگرم کننده منحرف کننده
spell binder
مسحور کننده مجذوب کننده
accaimer
هلهله کننده تحسین کننده
vibrators
ارتعاش کننده نوسان کننده
provisioner
تدارک کننده تهیه کننده
suberter
سرنگون کننده تضعیف کننده
striking force
نیروی تک کننده یا کمین کننده
oppressive
خورد کننده ناراحت کننده
divider
جدا کننده تقسیم کننده
discriminant
تفکیک کننده جدا کننده
sniffy
افهار تنفر کننده فن فن کننده
favourer
یاری کننده مساعدت کننده
designative
اشاره کننده تعیین کننده
desolator
ویران کننده متروک کننده
thickeners
غلیظ کننده پرپشت کننده
desolater
ویران کننده متروک کننده
transmitters
منتقل کننده مخابره کننده
transmitter
منتقل کننده مخابره کننده
cogitator
اندیشه کننده مطالعه کننده
thickener
غلیظ کننده پرپشت کننده
corruptor
فاسد کننده منحرف کننده
whetstone
تیز کننده تند کننده
hanger
اویزان کننده معلق کننده
homager
تجلیل کننده کرنش کننده
prosecutors
پیگرد کننده تعقیب کننده
gesticulant
اشاره کننده وحرکت کننده
toaster
سرخ کننده برشته کننده
acknowledger
تصدیق کننده قبول کننده
coordinator
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
thwarter
خنثی کننده مسدود کننده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com