Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 61 (7 milliseconds)
English
Persian
He is at the bottom of the class.
اوشاگرد آخر کلاس است
Other Matches
homeroom
کلاس
schoolroom
کلاس
cl
کلاس
schoolrooms
کلاس
grade
کلاس
grades
کلاس
classing
کلاس
class
کلاس
classed
کلاس
classes
کلاس
homeroom
کلاس درس
form room
[British
کلاس درس
surveillant
مبصر کلاس
economy class
اکونومی کلاس
first class
فرست کلاس
skull practice
کلاس اموزشی
insulation class
کلاس ایزولاسیون
]
کلاس درس
schoolroom
کلاس درس
formroom
کلاس درس
classroom
کلاس درس
underclass
بی کلاس
[در جامعه]
subclass
بی کلاس
[در جامعه]
lower class
بی کلاس
[در جامعه]
classroom
کلاس درس
classrooms
کلاس درس
grade
کلاس کیفیت
grades
کلاس کیفیت
summer school
کلاس تابستانی
summer schools
کلاس تابستانی
he stands first in his class
او در کلاس خود
surveyor
مبصر کلاس پیمایشگر
classifications
روش کلاس بندی
surveyors
مبصر کلاس پیمایشگر
classification
روش کلاس بندی
insulation class
کلاس عایق بندی
hit the books
<idiom>
برای کلاس آماده شدن
class
محدود مقدار هایی که در یک کلاس جا می گیرد
classes
محدود مقدار هایی که در یک کلاس جا می گیرد
The professor stepped into the classroom.
استاد بداخل کلاس قدم گذاشت
I benefited greatly from the english course.
از کلاس انگلیسی استفاده فراوانی بردم .
day schools
مدرسهای که فقط در روز کلاس دارد
day school
مدرسهای که فقط در روز کلاس دارد
classed
محدود مقدار هایی که در یک کلاس جا می گیرد
classing
محدود مقدار هایی که در یک کلاس جا می گیرد
inheritance
انتقال خصوصیات یک کلاس یا نوع داده به دیگری
inheritances
انتقال خصوصیات یک کلاس یا نوع داده به دیگری
sub-
تعداد دادههای مربوط به یک داده در کلاس اصلی
inherit
یک کلاس یا نوع داده که به مشخصات دیگری نیاز دارد
inheriting
یک کلاس یا نوع داده که به مشخصات دیگری نیاز دارد
inherits
یک کلاس یا نوع داده که به مشخصات دیگری نیاز دارد
If you dont study hard ( hard enough ) , you cant go to a higher class.
اگرخوب درس نخوانی درهمین کلاس خواهی ماند
resident school
مدارس حضوری یا مدارسی که شاگرد عملا در کلاس حاضر میشود
taxi dancer
دختری که در کلاس رقص یاکاباره در مقابل پول بامشتریان دیگر میرقصد
skull practice
کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
high class communication set
دستگاه مخابراتی با کلاس بالادستگاه مخابراتی پر ارزش
work sheet
کار در کلاس برگ کار
classifies
در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
classify
در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
classifying
در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com