Total search result: 69 (8 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
imprimis |
اول انکه |
|
|
Search result with all words |
|
in the second place |
دوم انکه |
secondly |
دوم انکه |
harmlessly |
بی انکه اسیبی رساند |
sack |
حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد |
sacked |
حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد |
sacks |
حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد |
pointlessly |
بی انکه معنی ویژه یا لطفی داشته باشد |
inexorably |
بی انکه نرم شودیا بلابه کسی گوش دهد |
tie in |
فروش جنسی بشرط انکه مشتری کالای دیگری را هم بخرد |
tie-in |
فروش جنسی بشرط انکه مشتری کالای دیگری را هم بخرد |
tie-ins |
فروش جنسی بشرط انکه مشتری کالای دیگری را هم بخرد |
while |
حال انکه |
individualism |
فلسفه اصالت فردیت روش فکری که معتقد به ازاد گذاشتن فرد درجمیع امور و شئون است بدون انکه مصالح جمع این ازادی را محدود کند |
whoever |
هر انکه |
before |
پیش انکه |
provided |
بشرط انکه |
provided |
مشروط به انکه |
lastly |
اخر از همه انکه |
that |
که برای انکه |
or |
یا انکه |
academic freedom |
آزادی طلاب و محققین در تدریس وتحقیق و نشر افکار خود بدون انکه موسسهای که دراستخدام انند بتواند به انان تعرضی بکند و یا ایشان را درفشار بگذارد |
affimable |
شایسته انکه بطورقطع گفته شود |
affirmance |
افهارسخنی بقیدراستی وقطعیت بی انکه سوگندی بخورند |
customs of war |
اداب مربوط به جنگ که بدون انکه قدرت قانونی داشته باشد موردقبول دولتهاست |
encke |
انکه |
equitable mortgage |
بدون انکه موضوع این عمل یاتاسیس صراحتا" یا منجزا"به رهن دلالت داشته باشد |
even if |
ولو انکه |
fetch ahead |
فرایند واکشی یک دستورالعمل قبل از انکه اخرین دستوراجرای ان تمام شود |
for no p reason |
بی انکه دلیل خاصی داشته باشد |
for one thing |
یکی انکه |
forwarding merchant |
حق الزحمهای دریافت می دارد بدون انکه دروسیله حمل یا پرداخت کرایه شریک باشد |
frothily |
بی انکه مغزیامعنی داشته باشد |
gresham's law |
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند |
he who |
انکه |
his reputed son died |
انکه مشهوربودپسراوست مرد |
his reputed son died |
انکه پس اوبشمارمیرفت مرد |
implied trust |
امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد |
imprlmis |
نخست انکه |
inartistically |
بی انکه نشان هنراز ان نمایان باشد |
ineffectively |
بی انکه اثری داشته باشد |
inefficaciously |
ناسودمندانه بی انکه سودیا فایدهای داشته باشد |
innocuously |
بی انکه گزندی رساند |
inoffensively |
بی انکه زننده باشد |
irrelatively |
بی انکه وابستگی داشته باشد |
latest event time |
دیرترین زمانیکه تا ان زمان یک واقعه میتواند اتفاق بیافتد بدون انکه مدت اجرای پروژه طولانی تر گردد |
misdirection |
در CL منظوراشتباه قاضی است در موردتفهیم نکات قضایی موضوع برای اعضاء هیات منصفه پیش از انکه وارد شور شوندو این میتواند باعث تجدیدمحاکمه شود |
ninthly |
نهم انکه |
numbly |
بی انکه حس داشته باشد یا تکان خورد |
on cne's own initiative |
بی انکه کسی گفته باشد |
on the condition that |
به شرط انکه |
one who |
انکه |
orthopaedy |
معالجه ناخوشی بی انکه دارویی بکار برند |
out of sigt out of mind |
از دل برود هر انکه از دیده برفت |
parathesis |
پیوند دو واژه بی انکه تغییری درانهاروی دهد |
permanent set |
حالت ثابت فلزپس از انکه کارکرده و فشاردیده است |
prior possession |
تصرف به عنوان مالکیت دلیل مالکیت است مگر انکه خلاف ان ثابت شود |
profound gangrene |
یعنی انکه گوشت زیادی را تباه کرده باشد |
push pop stack |
ثباتی که اطلاعات را ازشمارنده برنامه گرفته ومکانهای ادرس دستورالعمل را بر مبنای "انکه اول رفته اخر خارج شود" ذخیره میکند |
seventhly |
هفتم انکه |
tenthly |
دهم انکه |
that which |
انکه |
to die a dry death |
مردن بدون انکه علت مرگ غرق شدن یاکشته شدن باشد |
to drag in a subject |
موضوعی رابدون انکه ضرورت داشته باشد بمیان اوردن |
to spray a tree |
داروی ویژه بردرختی افشاندن تا انکه میکربهای ان کشته شود |
without his knowing it |
بدون انکه بداند |
for one thing <adv.> |
یکی انکه |
on one side <adv.> |
یکی انکه |
on the one hand <adv.> |
یکی انکه |
Partial phrase not found. |