English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
he has Roman nose او بینی عقابی دارد
Other Matches
aquiline عقابی
preventive detention تمدید مدت حبس مجرم به عادت که تقریبا" به سیستم اجرای نظرتشدید مجازات و یا مواردپیش بینی شده در قانون اقدامات تامینی شباهت دارد
scalar متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
pug nosed دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub-nosed دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub nosed دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
septum حفرههای بینی پره بینی
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
. The car is gathering momentum. اتوموبیل دارد دور بر می دارد
guided propagation تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
vomer استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
anaglyph عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
anticipated stock losses تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
weather forecast پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
weather forecasts پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
Walls have ears <idiom> دیوار موش دارد و موش گوش دارد [اصطلاح]
labor theory of value براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
predicting interval فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
enclave economices اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
walls here ears دیوار موش دارد موش گوش دارد
noses بینی
mucus of the nose اب بینی
the handle of the face بینی
nozzles بینی
graphology خط بینی
pecker بینی
nasally از بینی
snot اب بینی
night bilndness شب بینی
palmistry کف بینی
neb بینی
hand reading کف بینی
double vision دو بینی
nose بینی
nozzle بینی
cross eye دو بینی
sniveled اب بینی
chiromancy کف بینی
snivelling اب بینی
sniveling اب بینی
rhinologist بینی
snivelled اب بینی
cross eye کج بینی
snivels اب بینی
rheum اب بینی
snivel اب بینی
snoot بینی
hawk nose بینی قوشی
weltanschauung جهان بینی
insights درون بینی
quillet باریک بینی
nostrils سوراخ بینی
perspicuity روشن بینی
expectations پیش بینی
nose leather چرم بینی
My nose is running. از بینی ام آب می آید
astronomy طالع بینی
xanthopsia زرد بینی
megalopsia درشت بینی
clairvoyance روشن بینی
clairvoyance غیب بینی
platyrrhine پهن بینی
microscopy ذره بینی
world view جهان بینی
insight درون بینی
perspicuity تیز بینی
perdict پیش بینی
rhiopharyngeal بینی حلقی
forecasting پیش بینی
anticipation پیش بینی
ozena قرحه بینی
outsight فاهر بینی
retinoscopy شبکیه بینی
outsight برون بینی
otoscopy گوش بینی
forecasted پیش بینی
foresight پیش بینی
rhinoscope بینی نگر
prevision پیش بینی
macropsia درشت بینی
pessimistically ازروی بد بینی
optimism نیک بینی
megalopsis درشت بینی
rhinology بینی شناسی
optimism خوش بینی
ornithoscopy مرغ بینی
localism کوته بینی
strology زایجه بینی
subtility باریک بینی
caution پیش بینی
cautioned پیش بینی
cautioning پیش بینی
long siht دور بینی
priggery خود بینی
cautions پیش بینی
telegnosis غیب بینی
rhinal وابسته به بینی
keenness of sight تیز بینی
projection پیش بینی
snuffer سوراخ بینی
soothsayer فال بینی
soothsaying فال بینی
spectroscope طیف بینی
spectroscopy طیف بینی
lenticular ذره بینی
stereoscopic برجسته بینی
laryngoscopy حنجره بینی
projections پیش بینی
priggism اندک بینی
isomorphism هم ریخت بینی
forecasts پیش بینی
hook nosed دارای بینی کج
hook-nosed دارای بینی کج
scintillating scotoma اخگر بینی
nose بینی اسب
vibrissa موی بینی
prospectiveness پیش بینی
polyopia چند بینی
noses بینی اسب
nostril سوراخ بینی
to read people's hands کف بینی کردن
to blow nose گرفتن بینی
pregiurement پیش بینی
self imprtance خود بینی
lookahead پیش بینی
introspection باطن بینی
the tip of the nose نوک بینی
the two nostrils دو سوراخ بینی
finesse نکته بینی
microscopic ذره بینی
expectation پیش بینی
nassal وابسته به بینی
nasiform بینی شکل
erythropsia سرخ بینی
nasality وابستگی به بینی
nares مجراهای بینی
paranasal نزدیک بینی
near sightedness نزدیک بینی
near sight نزدیک بینی
myopy نزدیک بینی
microscopy ریز بینی
nasion بیخ بینی
nasitis اماس بینی
forecast پیش بینی
nasoscope بینی بین
forcasting پیش بینی
flat nosed پهن بینی
fastidiousness باریک بینی
false pride خود بینی
astrology طالع بینی
astrology اختر بینی
nasology مبحث بینی
nasolabial وابسته به لب و بینی
abdominos'copy شکم بینی
second sight روشن بینی
sniffing بینی گرفتن
mucus of the nose مخاط بینی
sniffed بینی گرفتن
sniff بینی گرفتن
moon blindness روز بینی
bridges برامدگی بینی
bridged برامدگی بینی
bridge برامدگی بینی
clear sightedness روشن بینی
sniffs بینی گرفتن
worldview جهان بینی
second sight دور بینی
crystal gazing بلور بینی
arrangements پیش بینی
arrangement پیش بینی
conchoscope بینی بین
biopsy زنده بینی
nasute گنده بینی
genethlilogy زایچه بینی
insolence خود بینی
inferiority complexes خود کم بینی
prognostication پیش بینی
auguries پیش بینی
augury پیش بینی
night bilndness روز بینی
precaution پیش بینی
subtleties باریک بینی
preparations پیش بینی
nasal مربوط به بینی
realism واقع بینی
nasal وابسته به بینی
myopia نزدیک بینی
objectivity واقع بینی
megalomania خودبزرگ بینی
preparation پیش بینی
prognostications پیش بینی
subtlety باریک بینی
inferiority complex خود کم بینی
revisions باز بینی
genethlilogy طالع بینی
haemoscopy خون بینی
stricture باریک بینی
predictions پیش بینی
strictures باریک بینی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com