English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 26 (3 milliseconds)
English Persian
i warned him of danger او را از خطراگاهی دادم
Other Matches
I asked for ... من سفارش ... را دادم.
i paid the debt plus interest بدهی را با بهره ان دادم
i gave him some others چندتای دیگر به او دادم
i lost the train قطار را از دست دادم
i gave the beggar one rial یک ریال به ان گدا دادم
That's not what I ordered. آن چیزی نیست که من سفارش دادم.
I asked for the child. من یک برای بچه سفارش دادم.
I asked for a small portion. من یک پرس کوچک سفارش دادم.
i gave it a slight press انرا کمی فشار دادم
i assured him of that به او در این باره اطمینان دادم
i took up where he left از جایی که او ول کرد من ادامه دادم
I listend but heard nothing . گوش دادم ولی چیزی نشنیدم
I clinched a lucrative deal. معامله چربی ( شیرینی ) انچام دادم
all that property تمام ان دارایی یامال داازدست دادم
i lent him what money i had هرچه پول داشتم به او وام دادم
i did that last ان کار را اخر از همه انجام دادم
i parted from تمام ان دارایی یا مال را ازدست دادم
i paid his d. wages مزد او را انچه لازم بود دادم
i floored the paper پاسخ همه پرسشهایی را که در کاغذ بود دادم
I missed the connection. من اتوبوس [قطار هواپیمای] رابط را از دست دادم.
i swore him to secrecy او را سوگند دادم که راز راپوشیده نگاه دارد
i lost my friends دوستان خود را از دست دادم دوستانم از من جدا شدند
i overpaid him for his work مزد کارش را بیش از انچه حقش بود دادم
I was a thoussand tomans out of pocket in that transaction. د رآن معامله هزارتومان هم از جیب دادم ( ضرر کردم )
I did the work ,but he got the credit. کار رامن انجام دادم ولی امتیازش ر ااوگرفت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com