Dictiornary-Farsi | اژانس شعبه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 79 (5 milliseconds)

English	Persian
agencies	اژانس شعبه
agency	اژانس شعبه


Other Matches

claimant agency	شعبه کارپردازی شعبه تعیین امادو تجهیزات عمومی ارتش
travel agencies	اژانس مسافرتی
travel agency	اژانس مسافری
travel agencies	اژانس مسافری
travel agency	اژانس مسافرتی
shipping agent	اژانس حمل
hiring hall	اژانس یا سازمان کاریابی
international atomic energy agency	اژانس بین المللی انرژی اتمی
travel agent	بلیط فروش سرویس مسافری اژانس مسافرتی
travel agents	بلیط فروش سرویس مسافری اژانس مسافرتی
offshoots	شعبه
offshoot	شعبه
prongs	شعبه
prong	شعبه
sections	شعبه
succursal	شعبه
substation	شعبه
end office	شعبه جز
embranchment	شعبه
branch office	شعبه
apparatus	شعبه
section	شعبه
chapters	شعبه
chapter	شعبه
filial	شعبه
branch	شعبه
member	شعبه
branches	شعبه
members	شعبه
line	شعبه
lines	شعبه
operating agency	شعبه عامل
branches	شعبه رشته
frith	شعبه رود
branch	شعبه زدن
executing agency	شعبه اجرایی
executive agent	شعبه اجرایی
subclass	شعبه فرعی
winging	شاخه شعبه
branch	شعبه رشته
headquarters	شعبه اصلی
dichotomization	دو شعبه کردن
lodge	شعبه فراماسون ها
branches	شعبه زدن
dichotomy	انشعاب به دو شعبه
dichotomies	انشعاب به دو شعبه
member	شعبه بخش
wing	شاخه شعبه
annexing	شعبه فرعی
annexes	شعبه فرعی
annex	شعبه فرعی
members	شعبه بخش
lodges	شعبه فراماسون ها
lodged	شعبه فراماسون ها
apparatus	شعبه حزب
branch office	دفتر شعبه
department	قسمت شعبه
branch of a company	شعبه شرکت
major activity	شعبه اصلی
agency of communications	شعبه ارتباطات
departments	قسمت شعبه
departmentalize	چند شعبه کردن
distributary	انشعابی شعبه رود
arm	شعبه جنگ افزار
subhome office	شعبه اصلی یک اداره
subhome office	شعبه دفتر اصلی
army post office	شعبه پستی نیروی زمینی
troche	قرص مکیدنی شاخ سه شعبه گوزن
commissary store annex	شعبه فروشگاه مواد غذایی پادگان
coordinated procurement assigness	شعبه مسئول خرید کلی اماد
extension	طولانی کردن اتصالی شعبه فروشگاه یااداره
extensions	طولانی کردن اتصالی شعبه فروشگاه یااداره
apparatus	شعبه زیرزمینی و مخفی فعال دستگاه وسیله
criminal investigation	شعبه بازجویی جنایی تحقیقات جنایی
unbranched	بدون انشعاب بدون شعبه
headquarters	شعبه مرکزی اداره مرکزی
eco-branch	شعبه زیست بوم [شاخه اقتصاد مناسب با زیست بوم]