Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
radio detection
اکتشاف رادیویی
Other Matches
cone of silence
مخروط سکوت رادیویی فضای مخروطی خلاء رادیویی بالای برج مراقبت
radio interference
تداخل امواج رادیویی انترفرنس رادیویی
flux valve
دریچه اکتشاف میدان مین دریچه اکتشاف مغناطیسی مین
radio button
شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
detection
اکتشاف
exploration
اکتشاف
findings
اکتشاف
finding
اکتشاف
discoveries
اکتشاف
discovery
اکتشاف
scouts
مامور اکتشاف
prospector
اکتشاف کننده
prospectors
اکتشاف کننده
probability of detection
احتمال اکتشاف
probe
اکتشاف جدید
probed
اکتشاف جدید
probes
اکتشاف جدید
scouted
مامور اکتشاف
uncharted
اکتشاف نشده
scout
مامور اکتشاف
eureka
ابرازپیروزی از اکتشاف
exploration
کاوش اکتشاف
surface detection
اکتشاف سطحی
inexplorable
غیر قابل اکتشاف
locator beacon
برج اکتشاف هوایی
acquisition radar
رادار اکتشاف هدف
reconnaissance
بازدید مقدماتی اکتشاف
prospected
اکتشاف کردن مساحی
prospecting
اکتشاف کردن مساحی
spelunker
علاقمند به اکتشاف غار
prospect
اکتشاف کردن مساحی
command active sonobuoy system
وسیله اکتشاف زیردریایی
prospects
اکتشاف کردن مساحی
radio detection
در معرض اکتشاف به وسیله بی سیم
detector paper
کاغذ حساس دستگاه اکتشاف ش م ر
fluxgate
وسیله اکتشاف مین مغناطیسی
sounding rocket
موشک اکتشاف تغییرات جوی
acoustical surveillance
اکتشاف وتجسس هدفها به طریقه صوتی
spadat
سیستم ردیابی و اکتشاف سفینههای فضایی
magnetic anomaly detection gear
دستگاه اکتشاف زیردریایی به طریقه مغناطیسی
acoustic minehunting
روش اکتشاف مین به طریق صوتی
detector crayon
مداد دستگاه اکتشاف ش م ر میله کشف کننده
fixer system
سیستم اکتشاف و تعیین محل هواپیماهای در حال پرواز
subaqueous ranging
طریقه اکتشاف و تعیین محل هدفهای غیرقابل رویت دریایی
fixer network
شبکه اکتشاف و تعیین محل هواپیما روی صفحه رادار
spasur
سیستم اکتشاف فضایی که مخصوص کشف اشیاء سرگردان در فضای جو زمین است
broadcasting
رادیویی
radio
رادیویی
radioed
رادیویی
radioing
رادیویی
radios
رادیویی
electronic locator
فلزیاب رادیویی
receiving set
گیرنده رادیویی
hertzian wave
موج رادیویی
metal locator
فلزیاب رادیویی
radiometeorograph
هوانگار رادیویی
radmail
پست رادیویی
radiophotograph
عکس رادیویی
radio metal locator
فلزیاب رادیویی
listening silence
سکوت رادیویی
r.f.
بسامد رادیویی
radio frequency
فرکانس رادیویی
radio control
فرمان رادیویی
radio horizon
افق رادیویی
radio link
پیوند رادیویی
radio match
رویارویی رادیویی
radio navigation
ناوبری رادیویی
radio compass
قطبنمای رادیویی
radio call sign
معرف رادیویی
radio receiver
گیرنده رادیویی
radio alimeter
فرازیاب رادیویی
radio beacon
بیکن رادیویی
play by play
پخش رادیویی
radio dicipline
انضباط رادیویی
radiographic
مخابرات رادیویی
radiographic
عکس رادیویی
radio waves
امواج رادیویی
radio wave
موج رادیویی
radio interference
پارازیت رادیویی
radio silence
سکوت رادیویی
radio sextant
سکستانت رادیویی
radio frequencies
فرکانسهای رادیویی
radio ferquency
بسامد رادیویی
phototelegraphy
عکاسی رادیویی
radiophoto
عکاسی رادیویی
radio broadcasting
پخش رادیویی
waved
موج رادیویی
receivers
گیرنده رادیویی
wave
موج رادیویی
transmitter
فرستنده رادیویی
transmitters
فرستنده رادیویی
receiver
گیرنده رادیویی
radio telescopes
تلسکوپ رادیویی
radio telescope
تلسکوپ رادیویی
waves
موج رادیویی
waving
موج رادیویی
fax
عکاسی رادیویی
faxed
عکاسی رادیویی
faxing
عکاسی رادیویی
facsimile
عکاسی رادیویی
facsimile
عکس رادیویی
facsimiles
عکاسی رادیویی
facsimiles
عکس رادیویی
compere
مجریبرنامهتلویزیونییا رادیویی
wirephoto
عکاسی رادیویی
call signs
معرف رادیویی
telephoto
عکاسی رادیویی
faxes
عکاسی رادیویی
call sign
معرف رادیویی
telephotography
عکاسی رادیویی
space radiation
تشعشع رادیویی
radio frequency transformer
مبدل بسامد رادیویی
groundwave
موجهای رادیویی زمینی
radio frequency interference
تداخل فرکانس رادیویی
radiograph
پوتونگار عکس رادیویی
high power radio station
ایستگاه رادیویی بزرگ
radio call sign
معرف ایستگاه رادیویی
radiographs
پوتونگار عکس رادیویی
skip zone
منطقه کور رادیویی
broadcasting station
ایستگاه رادیویی فرستنده
radio approach
دستگاه تقرب رادیویی
radio astronomy
اختر شناسی رادیویی
spotter
کمک مفسر رادیویی
rawinsonde
جهت یاب رادیویی
wave front
جبهه امواج رادیویی
telemetry
مسافت سنجی رادیویی
radios
پیام رادیویی فرستادن
tactical call sign
معرف رادیویی تاکتیکی
radioing
پیام رادیویی فرستادن
radioed
پیام رادیویی فرستادن
radio
پیام رادیویی فرستادن
radiotelegraph
تلگراف رادیویی کردن
direction finder
جهت یاب رادیویی
radiotelegraphic
تلگراف رادیویی کردن
net call sign
معرف رادیویی شبکه
play by play
پخش رادیویی مسابقه
screenplays
نمایشنامه رادیویی وسینمایی یاتلویزیونی
sweep jamming
امواج سیار پارازیت رادیویی
twin sideband
ارتباط رادیویی دو باندی یا دوعنصری
rf
Frequency Radio فرکانس رادیویی
radmail
وسیله ارسال پیام رادیویی
r f power supply
منبع توان بسامد رادیویی
back scattering
توزیع معکوس امواج رادیویی
screenwriters
نویسنده نمایشنامههای رادیویی وتلویزیونی
back scattering
پخش معکوس امواج رادیویی
coastal refraction
انعکاس ساحلی امواج رادیویی
garbage
واسط رادیویی از کانالهای مجاور
screenwriter
نویسنده نمایشنامههای رادیویی وتلویزیونی
screenplay
نمایشنامه رادیویی وسینمایی یاتلویزیونی
radio frequency amplifier
فزون ساز بسامد رادیویی
high frequency radio station
ایستگاه رادیویی فرکانس بالا
radio range station
ایستگاه ناوبری رادیویی هواپیماها
influence mine
مین حساس به تاثیر امواج رادیویی
high frequency radio direction finding
جهت یابی رادیویی فرکانس بالا
station break
وقفه برنامه فرستنده رادیویی وتلویزیونی
radiographs
پیام رادیوتلگرافی فرستادن مخابرات رادیویی
maintain watch
مراقبت دایمی از پیام یک فرستنده رادیویی
radiograph
پیام رادیوتلگرافی فرستادن مخابرات رادیویی
fade
از سیگنال رادیویی یا لکتریکی کم توان تر شدن
fades
از سیگنال رادیویی یا لکتریکی کم توان تر شدن
phototelegraphyt
مخابره تلگرافی عکس عکسبرداری رادیویی
beacon
امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
beacons
امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
prevention of stripping
ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
coastal refraction
تغییر جهت امواج رادیویی در برخورد به ساحل
radio relay
رله بی سیم تقویت ارسال پیام رادیویی
We finally succeed in making a radio contact.
عاقبت توانستیم یک تماس رادیویی برقرار کنیم
vocoder
وسیله کوتاه کردن عرض باندفرکانس رادیویی
demodulate
از مخابرات رادیویی مطالب رمزی کشف کردن
radio procedures
روشهای مخابره با بی سیم روش مکالمات رادیویی
loran
تعیین خط سیر هواپیمایاکشتی بوسیله مخابرات رادیویی
radiolocation
تعیین محل نقاط با استفاده ازامواج رادیویی
antiwatching device
ضامن ضد اکتشاف مین وسیله ضد کشف مین
low frequency
امواج رادیویی دارای تناوب اندک دون بسامد
listening silence
به گوش بودن از نظر رادیویی بدون ارسال پیام
radio range
ایستگاه ناوبری رادیویی یاتعیین محل هدفها به وسیله بی سیم
microwave hop
یک کانال رادیویی ریزموج میان انتن بشقابی که متوجه یکدیگر هستند
high frequency
فرکانس رادیویی بین 3 تا 03مگاهرتز مورد استفاده درمخابرات هوا به دریا
glideslope
شعاع رادیویی سیستم فرود باالات دقیق برای ایجاد یک راهنمای قوی
homing
روش تعقیب و ردیابی امواج رادیویی یا رادار و پیدا کردن ایستگاه فرستنده ان
meaconing
گرفتن و رله علایم رادیویی برای گیج کردن سیستم ناوبری دشمن
homing device
رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
exploring
اکتشاف کردن کاوش کردن
explores
اکتشاف کردن کاوش کردن
explored
اکتشاف کردن کاوش کردن
explore
اکتشاف کردن کاوش کردن
manipulative deception
تغییر فرکانس یا دستکاری دروسایل فرستنده خودی برای گول زدن دشمن فریب رادیویی عمدی
rf
ورقه نازک فلزی که اطراف یک کابل پیچیده شده که مانع ارسال سیگنالهای واسط فرکانس رادیویی میشود
air picket
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
squelch circuit
یک نوع مدار رادیویی است که وفیفه ان کم کردن صداهای اضافی متن پیامها و یا ازبین بردن خرخر صدای رادیواست
CB
مخفف وابسته به امواج رادیویی که برای استفادهی افراد عادی که میخواهند با فرستندهی خصوصی مخابره کنند کنارگذاشته شده است
consol
دستگاه ناوبری رادیویی صفحه کلید دستگاههای ارتباطی صفحه رادار
galactic noise
تشعشع رادیویی کهکشان صوت پراکنی از جانب کهکشان
radio control
کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
radio countermeasures
اقدامات ضد فرستندههای دشمن پیشگیریهای ضد پخش رادیویی دشمن
radio deception
گول زدن دشمن با بی سیم فریب رادیویی دشمن
obstructor
وسیله مانع تخریب مین مانع ضد اکتشاف مین
superheterodyne
گیرنده رادیویی که در ان سیگنال دریافتی با فرکانس نوسانی موضعی به منظورایجاد فرکانس بینابین که سپس با مزیتهای متعددتقویت میشود ترکیب میگردد
nett
شبکه رادیویی تور استتار شبکه
listening watch
پست به گوش رادیویی نگهبانی به گوش
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com