English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
surface detection اکتشاف سطحی
Other Matches
surficial swellings بادکردگی سطحی زمین در اثریخ زدن اب زیر سطحی خاک
flux valve دریچه اکتشاف میدان مین دریچه اکتشاف مغناطیسی مین
finding اکتشاف
discoveries اکتشاف
detection اکتشاف
exploration اکتشاف
discovery اکتشاف
findings اکتشاف
scouted مامور اکتشاف
probe اکتشاف جدید
probed اکتشاف جدید
exploration کاوش اکتشاف
probes اکتشاف جدید
uncharted اکتشاف نشده
eureka ابرازپیروزی از اکتشاف
prospectors اکتشاف کننده
scout مامور اکتشاف
scouts مامور اکتشاف
prospector اکتشاف کننده
radio detection اکتشاف رادیویی
probability of detection احتمال اکتشاف
topsoil خاک سطحی خاک سطحی را برداشتن
spelunker علاقمند به اکتشاف غار
command active sonobuoy system وسیله اکتشاف زیردریایی
prospects اکتشاف کردن مساحی
reconnaissance بازدید مقدماتی اکتشاف
acquisition radar رادار اکتشاف هدف
locator beacon برج اکتشاف هوایی
inexplorable غیر قابل اکتشاف
prospect اکتشاف کردن مساحی
prospected اکتشاف کردن مساحی
prospecting اکتشاف کردن مساحی
fluxgate وسیله اکتشاف مین مغناطیسی
radio detection در معرض اکتشاف به وسیله بی سیم
detector paper کاغذ حساس دستگاه اکتشاف ش م ر
sounding rocket موشک اکتشاف تغییرات جوی
magnetic anomaly detection gear دستگاه اکتشاف زیردریایی به طریقه مغناطیسی
spadat سیستم ردیابی و اکتشاف سفینههای فضایی
acoustic minehunting روش اکتشاف مین به طریق صوتی
acoustical surveillance اکتشاف وتجسس هدفها به طریقه صوتی
detector crayon مداد دستگاه اکتشاف ش م ر میله کشف کننده
fixer system سیستم اکتشاف و تعیین محل هواپیماهای در حال پرواز
subaqueous ranging طریقه اکتشاف و تعیین محل هدفهای غیرقابل رویت دریایی
fixer network شبکه اکتشاف و تعیین محل هواپیما روی صفحه رادار
spasur سیستم اکتشاف فضایی که مخصوص کشف اشیاء سرگردان در فضای جو زمین است
superficiality سطحی
superficial سطحی
skin-deep <idiom> سطحی
sketchy سطحی
sketchier سطحی
sketchily سطحی
surfaced سطحی
shallow foundation پی سطحی
sketchiest سطحی
surface سطحی
planar سطحی
acrotic سطحی
surfaces سطحی
surface water اب سطحی
skin deep سطحی
decahedral ده سطحی
shallows کم اب سطحی
low level سطحی
shallowest کم اب سطحی
shallower کم اب سطحی
shallow کم اب سطحی
polyhedral چند سطحی
multi level چند سطحی
low level winds بادهای سطحی
sheet washing فرسایش سطحی
sorption جذب سطحی
one level memory حافظه یک سطحی
interfacial tension کشش سطحی
impact burst ترکش سطحی
horizontal curve پیچ سطحی
hexahedron جسم شش سطحی
n level logic منطق N سطحی
hexahedral مکعب شش سطحی
heptahedral هفت سطحی
multilevel چند سطحی
surface tensity کشش سطحی
surface width عرض سطحی
interfacial force کشش سطحی
skin effect اثر سطحی
statical moment لنگر سطحی
surface targets هدفهای سطحی
surface tension کشش سطحی
surface treatment اندود سطحی
surface treatment اسفالت سطحی
surface treatment روکش سطحی
surface treatment عملیات سطحی
top soil خاک سطحی
topdress سطحی ریختن
trihedral سه روی سه سطحی
two level store انباره دو سطحی
split-level چند سطحی
surface soil خاک سطحی
surface reverbration برگشتهای سطحی
surface ornament تزیینات سطحی
suface wind باد سطحی
surface burning احتراق سطحی
surface charge بار سطحی
surface contact rectifier یکسوکننده سطحی
surface corrosion خوردگی سطحی
surface creep خزیدن سطحی
surface outflow اب سطحی خروجی
surface detection راداراکتشافی سطحی
surface drains زهکشهای سطحی
surface dressing پوشش سطحی
surface erosion فرسایش سطحی
surface evaporation تبخیر سطحی
surface inflow اب سطحی ورودی
surface irrigation ابیاری سطحی
surface leakage نشت سطحی
surface moisture رطوبت سطحی
surface burst ترکش سطحی
pentahedral پنج سطحی
singed سوختگی سطحی
adsorption جذب سطحی
adsorbent جاذب سطحی
adhesion جاذبه سطحی
dodecahedral دوازده سطحی
smattering دانش سطحی
adsorption کشش سطحی
blanket grouting تزریق سطحی
bounding mine مین سطحی
singe سوختگی سطحی
area load بار سطحی
singeing سوختگی سطحی
singes سوختگی سطحی
dodecahedron دوازده سطحی
surfaced سطحی جلادادن
evaporation تبخیر سطحی
superficially بطور سطحی
epilimnion اب لایه سطحی
free moisture رطوبت سطحی
piers پایه و سطحی
formal logic قضاوت سطحی
surfaces سطحی جلادادن
floating mine مین سطحی
flesh wound زخم سطحی
extensive cultivation زراعت سطحی
extensive agriculture کشاورزی سطحی
ground swell موج سطحی
surface سطحی جلادادن
pier پایه و سطحی
prevention of stripping ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
puppy love عشق سطحی و زودرس
subsurface navigation ناوبری زیر سطحی
antisurface ضد عناصر سطحی شناوردشمن
singed بطور سطحی سوختن
skim بطور سطحی خواندن
adhesion force نیروی کشش سطحی
surface decarburization کربن گیری سطحی
adsorb جذب سطحی کردن
skims بطور سطحی خواندن
singes بطور سطحی سوختن
skimmed بطور سطحی خواندن
superficiality دانش سطحی بیمایگی
surface fusion welding جوشکاری ذوبی سطحی
singeing بطور سطحی سوختن
hard face سخت کردن سطحی
sciolistic دارای اطلاعات سطحی
crazing ترک برداری سطحی
multilevel sort ترتیب چند سطحی
density of surface charge چگالی بار سطحی
magnetic surface charge بار سطحی مغناطیسی
surface integral انتگرال سطحی [ریاضی]
hydrology بررسی ابهای سطحی
adhesion کشش سطحی دوسیدگی
in a perfunctory manner بطور سرسری یا سطحی
hokum نمایش سطحی وبد
heptahedron جسم هفت سطحی
hard surface سخت کردن سطحی
adhesion کشش سطحی پیوستگی
octahedron جسم هشت سطحی
runoff coefficient ضریب جریان سطحی
singe بطور سطحی سوختن
capital widening افزایش سطحی سرمایه
to skim ones the news به اخبارنگاهی سطحی کردن
carburize سخت گرداندن سطحی
case harden سخت گردانی سطحی
scorches بطور سطحی سوختن
hard surfacing سخت گردانی سطحی
case hardening سخت گردانی سطحی
scorch بطور سطحی سوختن
Band-Aid چارهی سطحی و موقتی
Band-Aids چارهی سطحی و موقتی
topdress بطور سطحی پاشیدن
antiwatching device ضامن ضد اکتشاف مین وسیله ضد کشف مین
surface reverbration امواج برگشتی سطحی رادار
carboard architecture [مدل طراحی با سطحی صاف]
once-over <idiom> یک نگاه سطحی به کسی انداختن
street inlet دریچه ورود فاضلاب سطحی
multi level planning برنامه ریزی چند سطحی
subaerial واقع در قسمت سطحی خاک
maximum surface temperature درجه حرارت سطحی حداکثر
hard facing alloy الیاژ سخت گردانی سطحی
skim sweeping پاک کردن سطحی مینها
skimmer الت سرشیرگیری مطالعه کننده سطحی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com