English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
uncharted اکتشاف نشده
Other Matches
flux valve دریچه اکتشاف میدان مین دریچه اکتشاف مغناطیسی مین
unpremediated پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
unbroke رام نشده سوقان گیری نشده
unbaoked سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
unpicked نچیده گزین نشده انتخاب نشده
uncommitted غیر متعهد نشده تعهد نشده
unborn هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
unobligated اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
unresolved تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
undisciplined تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
untried امتحان نشده محاکمه نشده
uncharged محسوب نشده رسمامتهم نشده
unasked خواسته نشده پرسیده نشده
unsifted الک نشده رسیدگی نشده
undirected رهبری نشده راهنمایی نشده
unset جایگزین نشده جاانداخته نشده
unsought جستجو نشده کشف نشده
unredeemed جبران نشده سبک نشده
inconsummate تکمیل نشده انجام نشده
irredenta انجام نشده جبران نشده
discovery اکتشاف
exploration اکتشاف
discoveries اکتشاف
findings اکتشاف
detection اکتشاف
finding اکتشاف
radio detection اکتشاف رادیویی
eureka ابرازپیروزی از اکتشاف
surface detection اکتشاف سطحی
exploration کاوش اکتشاف
probability of detection احتمال اکتشاف
scout مامور اکتشاف
prospectors اکتشاف کننده
scouts مامور اکتشاف
probe اکتشاف جدید
prospector اکتشاف کننده
scouted مامور اکتشاف
probed اکتشاف جدید
probes اکتشاف جدید
unintended saving پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
inexplorable غیر قابل اکتشاف
command active sonobuoy system وسیله اکتشاف زیردریایی
acquisition radar رادار اکتشاف هدف
reconnaissance بازدید مقدماتی اکتشاف
spelunker علاقمند به اکتشاف غار
prospect اکتشاف کردن مساحی
prospected اکتشاف کردن مساحی
prospecting اکتشاف کردن مساحی
prospects اکتشاف کردن مساحی
locator beacon برج اکتشاف هوایی
sounding rocket موشک اکتشاف تغییرات جوی
radio detection در معرض اکتشاف به وسیله بی سیم
fluxgate وسیله اکتشاف مین مغناطیسی
detector paper کاغذ حساس دستگاه اکتشاف ش م ر
acoustical surveillance اکتشاف وتجسس هدفها به طریقه صوتی
acoustic minehunting روش اکتشاف مین به طریق صوتی
magnetic anomaly detection gear دستگاه اکتشاف زیردریایی به طریقه مغناطیسی
spadat سیستم ردیابی و اکتشاف سفینههای فضایی
detector crayon مداد دستگاه اکتشاف ش م ر میله کشف کننده
fixer system سیستم اکتشاف و تعیین محل هواپیماهای در حال پرواز
incomplete انجام نشده پر نشده
subaqueous ranging طریقه اکتشاف و تعیین محل هدفهای غیرقابل رویت دریایی
fixer network شبکه اکتشاف و تعیین محل هواپیما روی صفحه رادار
unintended investment سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
spasur سیستم اکتشاف فضایی که مخصوص کشف اشیاء سرگردان در فضای جو زمین است
prevention of stripping ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
antiwatching device ضامن ضد اکتشاف مین وسیله ضد کشف مین
exploring اکتشاف کردن کاوش کردن
explored اکتشاف کردن کاوش کردن
explores اکتشاف کردن کاوش کردن
explore اکتشاف کردن کاوش کردن
air picket هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
uncharged پر نشده
unbowed خم نشده
obstructor وسیله مانع تخریب مین مانع ضد اکتشاف مین
unworn کهنه نشده
unsight دیده نشده
unthickened تغلیظ نشده
unstudied مطالعه نشده
undefined تعریف نشده
unsocialized اجتماعی نشده
unwashed شسته نشده
intemerate بی ناموس نشده
unguarded حساب نشده
unguarded حراست نشده
unearned کسب نشده
unconnected وصل نشده
in sheets صحافی نشده
increate افریده نشده
wound less زخمی نشده
inedited منتشر نشده
inedited چاپ نشده
innascible زایده نشده
unworn استعمال نشده
unshod نعل نشده
inextinct نیست نشده
unsaturate اشباع نشده
unset ثابت نشده
uncircumcised ختنه نشده
imperforate منگنه نشده
tenantless اشغال نشده
the date was not specified نشده بود
unaccommodated فراهم نشده
unaccomplished انجام نشده
undisiplined تربیت نشده
undirected هدایت نشده
undeeded در سندقید نشده
uncoditioned شرط نشده
unbacked رام نشده
uncleared ترخیص نشده
roughdry اطو نشده
unexploded منفجر نشده
unsaved پس انداز نشده
unsaturated اشباع نشده
non switched line خط گزینه نشده
in quires صحافی نشده
uncoditioned قطعی نشده
custom uncleared ترخیص نشده
unpremediated تصور نشده
unpolished پرداخت نشده
unnormalized هنجار نشده
unspotted ننگین نشده
unsought کاوش نشده
unlicked لیسیده نشده
unleached سفید نشده
unbowed سر کوب نشده
untested <adj.> بازرسی نشده
unaudited <adj.> ممیزی نشده
unchecked <adj.> ممیزی نشده
unevaluated <adj.> ممیزی نشده
unexamined <adj.> ممیزی نشده
uninspected <adj.> ممیزی نشده
untested <adj.> ممیزی نشده
untested <adj.> ارزیابی نشده
uninspected <adj.> ارزیابی نشده
unaudited <adj.> امتحان نشده
unchecked <adj.> امتحان نشده
unevaluated <adj.> امتحان نشده
unexamined <adj.> امتحان نشده
uninspected <adj.> امتحان نشده
untested <adj.> امتحان نشده
unaudited <adj.> ارزیابی نشده
unchecked <adj.> ارزیابی نشده
unevaluated <adj.> ارزیابی نشده
unexamined <adj.> ارزیابی نشده
unverified <adj.> تست نشده
unverified <adj.> بازرسی نشده
unverified <adj.> امتحان نشده
unverified <adj.> ارزیابی نشده
unverified <adj.> ممیزی نشده
unverified <adj.> بررسی نشده
unissued <adj.> توزیع نشده
unissued <adj.> منتشر نشده
unverified <adj.> آزمایش نشده
unverified <adj.> کنترل نشده
unverified <adj.> تایید نشده
unpublished چاپ نشده
undyed <adj.> رنگرزی نشده
unaudited <adj.> آزمایش نشده
unchecked <adj.> آزمایش نشده
unevaluated <adj.> آزمایش نشده
unexamined <adj.> آزمایش نشده
uninspected <adj.> آزمایش نشده
untested <adj.> آزمایش نشده
unaudited <adj.> کنترل نشده
unchecked <adj.> کنترل نشده
unevaluated <adj.> کنترل نشده
unbleached <adj.> سفیدگری نشده
undeterred <adj.> منصرف نشده
unpublished نشر نشده
unquestioned استنتاق نشده
unquestioned بررسی نشده
unquestioned بحث نشده
unreconstructed بازسازی نشده
Before it is too late. While there is stI'll time. تا دیر نشده
non-registered [not registered] <adj.> ثبت نشده
unexamined <adj.> کنترل نشده
uninspected <adj.> کنترل نشده
unaudited <adj.> تست نشده
unchecked <adj.> تست نشده
unevaluated <adj.> تست نشده
unexamined <adj.> تست نشده
uninspected <adj.> تست نشده
untested <adj.> تست نشده
unaudited <adj.> بازرسی نشده
unchecked <adj.> بازرسی نشده
unevaluated <adj.> بازرسی نشده
unexamined <adj.> بازرسی نشده
untested <adj.> بررسی نشده
uninspected <adj.> بررسی نشده
untested <adj.> کنترل نشده
unaudited <adj.> تایید نشده
unchecked <adj.> تایید نشده
unevaluated <adj.> تایید نشده
unexamined <adj.> تایید نشده
uninspected <adj.> تایید نشده
untested <adj.> تایید نشده
unaudited <adj.> بررسی نشده
unchecked <adj.> بررسی نشده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com