English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 69 (6 milliseconds)
English Persian
driving axle اکسل گرداننده
Other Matches
tie rod اکسل
axles اکسل
axle اکسل
excel برنامه اکسل
axle اکسل محور
axles اکسل محور
excelled برنامه اکسل
excelling برنامه اکسل
back axle اکسل عقب
excels برنامه اکسل
front axle اکسل جلو
front axle drive محرک اکسل جلو
front axle housing پوسته اکسل جلو
microsoft excel برنامه مایکروسافت اکسل
front axle bearing یاطاقان اکسل جلو
axle journal یاطاقان گرد اکسل
front axle suspension اویزش یا تعلیق اکسل جلو
wheel base فاصله بین چرخ جلو و عقب در خودروهایی که از یک اکسل بیشتر دارند
users گرداننده ها
inverter بر گرداننده
operator گرداننده
handlers گرداننده
operators گرداننده ها
operator گرداننده
operators گرداننده
drive گرداننده
user گرداننده
drives گرداننده
handler گرداننده
driving wheel چرخ گرداننده
final drive گرداننده نهایی
hard drive گرداننده سخت
interrupt handler گرداننده وقفه
st0 drive گرداننده 605ST
operating lever اهرم گرداننده
driving sleeve استوانه گرداننده
driving rod میله گرداننده
drive number شماره گرداننده
driving axle محور گرداننده
driving belt تسمه گرداننده
driver راننده گرداننده
driving flange فلانژ گرداننده
drivers راننده گرداننده
driving flange لبه گرداننده
current drive گرداننده کنونی
magnetic tape transport گرداننده نوار مغناطیسی
peristrephic گرداننده موجب گردش
winchester disk drive گرداننده دیسک وینچستر
crank drive گرداننده میل لنگ
default drive گرداننده پیش فرض
magnetic tape drive گرداننده نوار مغناطیسی
drives راندن گرداندن گرداننده
drive راندن گرداندن گرداننده
dual disk drive گرداننده دیسک دوگانه
driving torque گشتاور پیچشی گرداننده
back driving axle محور گرداننده عقب
driving pinion چرخ دندانه پی نیون گرداننده
final drive چرخ گرداننده نهایی شنی
banjo axle پوسته اکسل عقب اتومبیل که پوسته دیفرانسیل ان در وسط قرار دارد
sprocket دنده ملخی مین چرخ گرداننده نهایی در تانک
axle stub اکسل کوتاه بدون حرکتی که چرخها و پینهای مفصلی وسیله نقلیه برای راندن ماشین بر روی ان سوار شده و مناسب حرکت زاویهای محدودی است حول پینهای مفصلی
constant speed drive چرخدندهای با ضریبهای متغیر که برای ثابت نگه داشتن دور قسمت گردنده بین دو سیستم گرداننده و گردنده قرار میگیرد
spinning wheels چرخ گرداننده چرخ هرزه گرد
evertor عضله برون گرداننده عضله راجعه
spinning wheel چرخ گرداننده چرخ هرزه گرد
capstan میله نوار گردان یا واحد پشتیبانی نوار که باعث میشود نوار به نوک خواندن / نوشتن یا گرداننده منتقل نماید
disk drive گرداننده دیسک دیسک گردان
disk drives گرداننده دیسک دیسک گردان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com