English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 81 (5 milliseconds)
English Persian
he is now at rest اکنون اسوده است
Other Matches
well-to-do اسوده
tranquil اسوده
at rest اسوده
better off اسوده تر
he is now at rest یا اسوده شد
reposed اسوده
to set at rest اسوده کردن
woriless بی غم اسوده بی اندیشه
tranquil flow جریان اسوده
set at rest اسوده کردن
happy life زندگی اسوده
he got his quietus اسوده شدن
he is comfortably off فلانی اسوده یا
to set at ease اسوده کردن
set at ease اسوده کردن
calms بی سروصدایی اسوده
calming بی سروصدایی اسوده
calmest بی سروصدایی اسوده
calmed بی سروصدایی اسوده
calmer بی سروصدایی اسوده
snug اسوده غنودن
easy بی زحمت اسوده
easiest بی زحمت اسوده
easier بی زحمت اسوده
calm بی سروصدایی اسوده
now اکنون
present اکنون
presented اکنون
for the present اکنون
presenting اکنون
presents اکنون
at the present moment اکنون
at present اکنون
at present اکنون
at the moment اکنون
well off دارای زندگی اسوده
to get anything out of the way از کاری اسوده شدن
god rest his soul روانش اسوده باد
the present and the past اکنون و گذشته
not now or ever نه اکنون و نه در آینده
now f.it اکنون دیگراغازکنیم
disquiet ناراحت کردن اسوده نگذاشتن
to kill off کشتن وازشران اسوده شدن
to get rid of a person از دست کسی اسوده شدن
You are free to go now. اکنون آزادید بروید.
i am busy at the moment اکنون کار دارم
here در این موقع اکنون
We just received word that . . . هم اکنون اطلاع رسید که …
it is quite another story now اوضاع اکنون دگرگون
podded دارای زندگی اسوده یا تامین شده
they sing small now اکنون دیگر صداشان در نمیاید
i now know the v of exercise اکنون قدر ورزش را میفهمم
at this stage <adv.> درحال حاضر [عجالتا] [اکنون ] [فعلا]
guilder نام سکه زرهلندی که اکنون درکارنیست
at this time <adv.> درحال حاضر [عجالتا] [اکنون ] [فعلا]
we are now quits اکنون با هم برابر شدیم دیگرحسابی نداریم
guilders نام سکه زرهلندی که اکنون درکارنیست
I never saw anything like it. من تا اکنون هرگز چنین چیزی را ندیده ام.
present work عملیاتی که اکنون انجام شده است
The plan is now in action ( underway ) . طرح اکنون بمرحله عمل درآمده است
to disturb any one's privacy کسیرا تنها یا اسوده نگذاشتن مخل اسایش کسی شدن
iguanodon سوسمار بزرگ گیاه خوار که اکنون بشکل سنگواره دیده میشود
koh i noor کوه نور:الماس نامی هندوستان که اکنون جزودارایی پادشاه انگلیس است
conveniency راحت- اسایش- راه دست-اسوده- وسیله اسایش یاراحت- مستراح
phyrgian cap یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
now that you know the way.... اکنون که راه را یاد گرفتید حال که راه را بلدهستید.......
tranquilize ارام کردن اسوده کردن
tranquilized ارام کردن اسوده کردن
tranquilizes ارام کردن اسوده کردن
tranquilizing ارام کردن اسوده کردن
tranquillised ارام کردن اسوده کردن
tranquillises ارام کردن اسوده کردن
tranquillising ارام کردن اسوده کردن
tranquillize ارام کردن اسوده کردن
disburden اسوده کردن سبکبال کردن
tranquillized ارام کردن اسوده کردن
tranquillizing ارام کردن اسوده کردن
tranquillizes ارام کردن اسوده کردن
saddle cover رو زینی [اینگونه بافته ها بصورت قالیچه یا پتو در قدیم بیشتر رواج داشت و اکنون نیز در بعضی عشایر جهت استفاده شخصی بافته شده و برای تزئین روی اسب و پوشش زین بکار می رود.]
coronation carpet فرش تاجگذاری [این فرش که منصوب به اصفهان می باشد در قرن هفدهم میلادی جهت تاجگذاری فردریک پنجم در دانمارک بافته شده و اکنون نیز در موزه سلطنتی دانمارک نگهداری می شود]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com