Total search result: 201 (3 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
to paste up a playbill |
اگهی نمایش بدیوارزدن |
|
|
Other Matches |
|
play bill |
اگهی نمایش |
write-up |
به تاریخ روز رساندن بدیوارزدن |
write-ups |
به تاریخ روز رساندن بدیوارزدن |
write up |
به تاریخ روز رساندن بدیوارزدن |
text |
حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند |
texts |
حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند |
analog |
صفحه نمایش که از یک سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای نمایش استفاده میکند به طوری که میتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد |
focussing |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
focusses |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
focuses |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
focused |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
focus |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
focussed |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
colours |
شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود |
colour |
شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود |
NDR |
سیستم نمایش که حروف قبلی را هنگام نمایش حروف جدید نمایش میدهد |
noticed |
اگهی |
notices |
اگهی |
noticing |
اگهی |
acknowledgments |
اگهی |
affiche |
اگهی |
notice |
اگهی |
announcements |
اگهی |
proclamations |
اگهی |
caveats |
اگهی |
caveat |
اگهی |
acknowledgements |
اگهی |
acknowledgement |
اگهی |
announcement |
اگهی |
Annunciation |
اگهی |
indiction |
اگهی |
posters |
اگهی |
poster |
اگهی |
advertisements |
اگهی |
infore |
اگهی به |
ticket |
اگهی |
tickets |
اگهی |
warnings |
اگهی |
warning |
اگهی |
proclamation |
اگهی |
indigitation |
اگهی |
scans |
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند |
scanned |
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند |
scan |
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند |
screenful |
فریم کامل اطلاعات نمایش داده شده روی صفحه نمایش |
images |
ناحیهای ز میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند |
image |
[ناحیه ای از میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند.] |
monitors |
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک |
monitored |
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک |
monitor |
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک |
menu |
مجموعه انتخابهای نمایش داده شده در مرکز صفحه نمایش |
intermezzo |
حادثه عشقی نمایش کوتاه در میان پردههای نمایش جدی |
paged |
حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش |
page |
حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش |
pages |
حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش |
name part |
بازی کننده نمایش که نامش را روی داستان نمایش می گذارند |
graphic |
صفحه نمایش کامپیوتری که اطلاعات گرافیکی را میتواند نمایش دهد |
menus |
مجموعه انتخابهای نمایش داده شده در مرکز صفحه نمایش |
window |
فضایی از صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند |
animations |
ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش |
dress rehearsal |
اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند |
roll scroll |
متن نمایش داده شده که درهرلحظه یک خط بالا یا پایین صفحه نمایش می رود |
preview |
نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد |
dress rehearsals |
اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند |
text |
فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد |
pop down menu |
منو قابل نمایش روی صفحه نمایش در هر لحظه با انتخاب کلید مناسب |
texts |
فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد |
screens |
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |
screening, screenings |
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |
animation |
ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش |
marching display |
وسیله نمایش که حاوی بافر نمایش آخرین حروف وارد شده است |
screen |
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |
previews |
نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد |
edit |
فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند |
edited |
فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند |
screened |
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |
non destructive cursor |
نشانه گر در صفحه نمایش که حروف نمایش داده شده را با عبور از آنها پاک نمیکند |
resolution |
تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند |
dotting |
آداپتور نمایش که به نرم افزار اجازه کنترل هر پیکسل را میدهد روی صفحه نمایش |
formats |
تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون |
wetzel |
عنصر تصویری که به تصویرروی ترمینال نمایش اضافه شده و دقت نمایش را بهبودمی بخشد |
dot |
آداپتور نمایش که به نرم افزار اجازه کنترل هر پیکسل را میدهد روی صفحه نمایش |
resolutions |
تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند |
animation |
این تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت ملایم آنها به نمایش درآید |
animations |
این تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت ملایم آنها به نمایش درآید |
format |
تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون |
ansi |
که نحوه نمایش رنگها و تصاویر کوچک و ساده را روی صفحه نمایش بیان میکند |
areas |
ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند |
area |
ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند |
handbills |
اگهی دستی |
handbill |
اگهی دستی |
notice to mariner |
اگهی دریایی |
advertisement |
اگهی تبلیغاتی |
pin-ups |
الصاق اگهی |
warning order |
دستور اگهی |
forewarning |
پیش اگهی |
pin up |
الصاق اگهی |
previous notice |
پیش اگهی |
gazette |
اعلان و اگهی |
pin-ups |
چسبانیدن اگهی |
pin-up |
الصاق اگهی |
prognosis |
پیش اگهی |
pin up |
چسبانیدن اگهی |
obituary |
اگهی در گذشت |
advertisements |
اگهی تبلیغاتی |
obituaries |
اگهی در گذشت |
assertion |
بیانیه اگهی |
pin-up |
چسبانیدن اگهی |
announced |
اگهی دادن |
advertize |
اگهی دادن |
announcing |
اگهی دادن |
announces |
اگهی دادن |
bans |
اگهی احضار |
banning |
اگهی احضار |
ban |
اگهی احضار |
fly bill |
اگهی دستی |
annunciate |
اگهی دادن |
proclamations |
اگهی دادن |
announce |
اگهی دادن |
proclamation |
اگهی دادن |
inform |
اگهی دادن |
informs |
اگهی دادن |
prospectuses |
خلاصه اگهی |
advertised |
اگهی دادن |
billsticker |
اگهی چسبان |
informing |
اگهی دادن |
prospectus |
خلاصه اگهی |
advertises |
اگهی دادن |
enhancing |
صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
enhances |
صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
mat |
مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود |
graphics |
تصاویر یا خط وطی که قابل رسم روی کاغذ یا صفحه نمایش باشد برای نمایش اطلاعات |
high resolution bit mapped display |
تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش |
composition and make up terminal |
صفحه نمایش CRT که قابلیت نمایش و تغییر دقیق اندازههای نقاط و پهنای کاراکترها را دارد |
splash screen |
صفحه نمایش ابتدایی که در زمان شروع برنامه برای مدت کوتاهی نمایش داده میشود |
enhance |
صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
mats |
مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود |
enhanced |
صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
screen |
وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT |
screening, screenings |
وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT |
screens |
وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT |
snow |
واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود |
snowed |
واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود |
snowing |
واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود |
snows |
واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود |
screened |
وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT |
alphanumeric |
وسیله نمایش که حروف و اعداد را نمایش میدهد |
resolutions |
تعدادپکیسلهای کامپیوترقابل نمایش روی صفحه نمایش |
resolution |
تعدادپکیسلهای کامپیوترقابل نمایش روی صفحه نمایش |
bulletins |
اگهی نامه رسمی |
flyers |
اگهی روی کاغذکوچک |
tender notice |
اگهی دعوت به مناقصه |
fliers |
اگهی روی کاغذکوچک |
reclame |
اگهی اغراق امیز |
bulletin |
اگهی نامه رسمی |
flyer |
اگهی روی کاغذکوچک |
prognostic tests |
ازمونهای پیش اگهی |
press agent |
مامور اگهی و تبلیغ |
flier |
اگهی روی کاغذکوچک |
proclamatory |
متضمن اگهی یا اعلام |
scrolls |
حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان |
data scope |
یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده راکنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش میدهد |
scroll |
حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان |
ballyhoo |
اگهی پر سرو صدا کردن |
necrology |
ثبت اموات اگهی فوت |
enhances |
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
enhancing |
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
enhanced |
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
enhance |
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
to put on the stage |
بمعرض نمایش گذاشتن نمایش دادن |
divertissement |
بالت یا نمایش بین پردههای نمایش |
exclaims |
بعموم اگهی دادن بانگ زدن |
to proclaim meetings |
بوسیله اگهی اجتماعات راقدغن کردن |
exclaim |
بعموم اگهی دادن بانگ زدن |
exclaimed |
بعموم اگهی دادن بانگ زدن |
publicizes |
اگهی کردن باطلاع عمومی رساندن |
publicised |
اگهی کردن باطلاع عمومی رساندن |
publicized |
اگهی کردن باطلاع عمومی رساندن |
publicizing |
اگهی کردن باطلاع عمومی رساندن |
publicises |
اگهی کردن باطلاع عمومی رساندن |
publicising |
اگهی کردن باطلاع عمومی رساندن |
publicize |
اگهی کردن باطلاع عمومی رساندن |
exclaiming |
بعموم اگهی دادن بانگ زدن |
the public are hereby notified |
بدین وسیله عموم را اگهی میدهید |
top billing |
بالاترین قسمت اگهی سینما صدر اعلان |
to put a notice on a door |
اگهی روی در چسباندن اعلان بدر زدن |
formats |
استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند |
antialiasing |
تکنیک افزایش دقت نمایش گرافیک کامپیوتری یک روش بکارگیری صافی که باعث فهور خطها و لبههای صاف در محل تصویر صفحه نمایش میشود |
format |
استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند |
menu |
لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند |
menus |
لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند |
graphics |
شکل برنامه ریزی شده که روی صفحه غیرگرافیکی بجای حرف قابل نمایش است که در سیستمهای ویدیویی برای نمایش تصاویر ساده به کار می رود |
graphics |
پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد |
pincushion distortion |
خطای صفحه نمایش که باعث خرابی تصویر نمایش داده شده میشود چون لبه ها به مرکز صفحه خم می شوند |
persistence |
مدت زمان یک CRT یک تصویر را نمایش میدهد پس از توقف دنبال کردن مسیر اشعه تصویر روی صفحه نمایش |
size |
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ |
phosphor |
صفحه نمایش پوشیده شده که تصاویر نمایش داده شده در زمان طولانی تر از تنظیم مجدد برمی گرداند و اثرات نور را کم میکند |
sizes |
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ |
blacks |
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد |
blackest |
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد |