English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
lay day ایام بارگیری و باراندازی کشتی
laydays ایام بارگیری و باراندازی کشتی
Other Matches
lighterage هزینه بارگیری و باراندازی از کشتی توسط دوبه
stowage بارگیری و باراندازی
charge and discharge محل بارگیری و باراندازی
wet storage بارگیری روی عرشه کشتی درروی دریا بارگیری دریایی
embarkation بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
shiping agent کارگزار بارگیری کشتی
lift on بارگیری کشتی توسط جرثقیل
The ship is loading. کشتی درحال بارگیری است
shiping agent حق العمل کار بارگیری کشتی
lay day روز بارگیری وباراندازی کشتی
load line خط دورکشتی که وقتی کشتی کاملا بارگیری شداب تا انجا میرسد
preload loading بارگیری اولیه یا بارگیری قبل از بارگیری اصلی
primage اضافه کرایهای که به خاطر مراقبت در بارگیری و تخلیه به ناخدای کشتی داده میشود
demurrage بیکار و معطل نگهداشتن کشتی بیش از مدتی که جهت بارگیری یا تخلیه یا طی مسافت مبداء به مقصد لازم است
over shipment ارسال بار بیش از حد فرفیت کشتی بارگیری بیش از حد
deck cargo بار روی عرشه کشتی بارگیری برروی عرشه
unit loading بارگیری کردن یکانها برای حمل و نقل بارگیری یکان
back haul بارگیری در بازگشت از یک ماموریت بارگیری دوسره باربرگشت
endurance loading بارگیری با حداکثر فرفیت بارگیری کامل
combat loading بارگیری رزمی هواپیما بارگیری جنگی
embarkation order دستورالعمل بارگیری یا سوارشدن دستور بارگیری
lighterage هزینه دوبه هزینه بارگیری و تخلیه کشتی توسط دوبه
wharfage حق باراندازی
dockage حق باراندازی
carload shipment حمل بار مطابق با فرفیت بارگیری خودرو یا کشتی ارسال باربه اندازه فرفیت حمل بار
wharfage عوارض باراندازی
demurrage حق باراندازی گرفتن
aerial port باراندازی هوایی
wharfage هزینه باراندازی
wharfage وجهی که برای استفاده ازبارانداز پرداخت میشود حق باراندازی
times ایام
timed ایام
time ایام
ball ایام خوش
running days ایام هفته
f. times ایام قدیم
holy day ایام متبرکه
christmastide ایام کریسمس
days of grace ایام مهلت
topgallant سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
feria یکی از ایام هفته
leave of absence ایام ترک خدمت
leaves of absence ایام ترک خدمت
triduum سه روز ایام ثلاثه
dole حق بیمه ایام بیکاری
vacationer گشتگر ایام تعطیلات
vacationist گشتگر ایام تعطیلات
workweek ایام کار درهفته
workmen's compensation insurance بیمهء ایام کار
salad days ایام جوانی وبی تجربگی
Yuletide ایام عید تولد عیسی
ash wednesday اولین روز ایام روزهء مسیحیان
halcyon ایام خوب گذشته روز ارام
whitsuntide سه روز اول ایام عید گلریزان
mummer هنرپیشه صامت بازیگر نقابدار ایام نوئل
casualty staging unit یکان بارگیری بیماران وزخمیها درهواپیما یکان بارگیری بیماران
staging unit یکان خدمات بارگیری یکان بارگیری
leave year سال کار بدون محاسبه ایام مرخصی یا ترک خدمت
red letter مربوط به روزهای تعطیل و اعیاد مخصوص ایام خوشحالی فراموش نشدنی
scuppers سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
ship's manifest صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
respondentia وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
load line خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
hawse سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
carry ship کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
supercargo نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
waterline خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
gunroom مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
keels حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
lazar housek عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
dan runner کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
keel حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
bill of health گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
usura maritima دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
windjammer یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
dog days ایام بین اول ژوئیه تا اول سپتامبر که هوا بسیار گرم است
strike pay حقوق ایام اعتصاب که ازطرف سندیکاهای کارگری به اعتصاب کنندگان پرداخت میشود
quarterdecks عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdeck عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yawed انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yaw انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
sailboats کشتی بادبانی کشتی بادی
overboard از کشتی بدریا روی کشتی
sailboat کشتی بادبانی کشتی بادی
burdening بارگیری
loading bridge پل بارگیری
charging بارگیری
well deck پل بارگیری
material handling bridge پل بارگیری
stowage بارگیری
shipping بارگیری
loading بارگیری
piracy هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
cargo net تور بارگیری
loads بارگیری کردن
loads بارگیری مهمات
stow بارگیری کردن
load فرفیت بارگیری
load بارگیری کردن
load بارگیری مهمات
pick up and delivery بارگیری و تحویل
stows بارگیری کردن
stowed بارگیری کردن
stowing بارگیری کردن
laden بارگیری شده
plimsol mark مارک بارگیری
embarkation area محوطه بارگیری
deadweight تناژ بارگیری
download بارگیری پایین
roll on/roll off بارگیری- تخلیه
loading فرفیت بارگیری
commercial loading بارگیری تجارتی
pre loading بارگیری اولیه
charging crane جرثقیل بارگیری
charging car واگن بارگیری
charging wharf اسکله بارگیری
charging berth اسکله بارگیری
point of loading نقطه بارگیری
plimsol mark علایم بارگیری
embarkation table جدول بارگیری
magnetic loading بارگیری مغناطیسی
loading apron نوار بارگیری
load lines علایم بارگیری
load factor ضریب بارگیری
line charging current جریان بارگیری خط
line charging capacity فرفیت بارگیری خط
loading station ایستگاه بارگیری
loading scale مقیاس بارگیری
pallets کفه بارگیری
pallet کفه بارگیری
well deck عرشه بارگیری
loading bucket سطل بارگیری
loading chart جدول بارگیری
quays سکوی بارگیری
loading time زمان بارگیری
loading table جدول بارگیری
loading site محل بارگیری
loading site سکوی بارگیری
quay سکوی بارگیری
loading rack سکوی بارگیری
loading point نقطه بارگیری
loading facilities وسایل بارگیری
loading diagram دیاگرام بارگیری
roll-on/roll-off بارگیری- تخلیه
Loading and unloading. بارگیری وتخلیه
on berth ناوحاضربه بارگیری
pallete کفه بارگیری
bulk loading بارگیری در مخازن
ammunition loading line خط بارگیری مهمات
frequency loading بارگیری فرکانسی
bucket charging بارگیری با سطل
accumulator charge بارگیری اکومولاتور
apron محوطه بارگیری
carburizing pot فرف بارگیری
aprons محوطه بارگیری
loads فرفیت بارگیری
pack saddle زین بارگیری
bulk loading بارگیری مخزن به طور یک جا
bulk load method روش بارگیری با بارقوال
stevedore متصدی بارگیری و تخلیه
stevedore بارگیری وباراندازی کردن
loading list لیست بارگیری خودرو
loading plan طرح بارگیری خودرو
cargo plan طرح بارگیری ناو
commercial loading بارگیری کالای تجارتی
loading بارگیری مهمات درهواپیما
loading space فضای قابل بارگیری
stevedores متصدی بارگیری و تخلیه
loading chart طرح بارگیری هواپیما
stevedores بارگیری وباراندازی کردن
charging side محل بارگیری کوره
staging unit یکان بارگیری کننده
stevedoring charges هزینههای بارگیری وباراندازی
ingot charging crane جراثقال بارگیری شمش
tactical loading بارگیری رزمی یا جنگی
actual obligated space محل یا جا در بارگیری دریایی
embarkation table جدول قابلیت بارگیری
horizontal loading بارگیری افقی کشتیها
initial program load بارگیری برنامه اغازی
cargo port دریچه بارگیری ناو
commodity loading بارگیری کالاهای مختلف
free on boand تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
accessorial services خدمات بارگیری و تخلیه بار
stevedores متصدی یانافر بارگیری وباراندازی
stevedores متصدی بارگیری و حمل و نقل
stevedore متصدی بارگیری و حمل و نقل
capacity load حداکثر فرفیت بارگیری ناو
bulk load method روش استفاده از بارگیری قوال
bridge plate پل بین سکوی بارگیری وخودرو
port شراب شیرین بارگیری کردن
roll on roll off روش بارگیری مستقیم ناو
base loading بارگیری انجام شده در پایگاه
stevedore متصدی یانافر بارگیری وباراندازی
drayage هزینه بارگیری وبار اندازی
maximum load rating قابلیت بارگیری نامی حداکثر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com