Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (2 milliseconds)
English	Persian
dog days	ایام بین اول ژوئیه تا اول سپتامبر که هوا بسیار گرم است
Other Matches
September	سپتامبر
July	ماه ژوئیه
Jul	مخفف ماه ژوئیه
vlsi	مجتمع سازی درمقیاس بسیار بزرگ تجمع مقیاس بسیار وسیع
infinity	حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد
super-	کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع
time	ایام
timed	ایام
times	ایام
days of grace	ایام مهلت
ball	ایام خوش
christmastide	ایام کریسمس
holy day	ایام متبرکه
running days	ایام هفته
f. times	ایام قدیم
leave of absence	ایام ترک خدمت
workmen's compensation insurance	بیمهء ایام کار
leaves of absence	ایام ترک خدمت
dole	حق بیمه ایام بیکاری
workweek	ایام کار درهفته
triduum	سه روز ایام ثلاثه
vacationer	گشتگر ایام تعطیلات
vacationist	گشتگر ایام تعطیلات
feria	یکی از ایام هفته
salad days	ایام جوانی وبی تجربگی
Yuletide	ایام عید تولد عیسی
lay day	ایام بارگیری و باراندازی کشتی
laydays	ایام بارگیری و باراندازی کشتی
ash wednesday	اولین روز ایام روزهء مسیحیان
halcyon	ایام خوب گذشته روز ارام
whitsuntide	سه روز اول ایام عید گلریزان
ultra high frequency	بسامد بسیار بسیار زیاد
u.h.f.	بسامد بسیار بسیار زیاد
mummer	هنرپیشه صامت بازیگر نقابدار ایام نوئل
cray	نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
leave year	سال کار بدون محاسبه ایام مرخصی یا ترک خدمت
red letter	مربوط به روزهای تعطیل و اعیاد مخصوص ایام خوشحالی فراموش نشدنی
quartz clock	بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
state-of-the-art	بسیار پیشرفته یا از نظر تکنیکی بسیار پیشرفته
strike pay	حقوق ایام اعتصاب که ازطرف سندیکاهای کارگری به اعتصاب کنندگان پرداخت میشود
workdays	ایام کار اداری ساعات کار اداری
workday	ایام کار اداری ساعات کار اداری
sopping	بسیار
thousand and one	بسیار
detestable	بسیار بد
plenty	بسیار
unco	بسیار
much	بسیار
oftentimes	بسیار
no end of	بسیار
multiped	بسیار پا
immortally	بسیار
not a lettle	بسیار
powerfully	بسیار
parlous	بسیار
awfully	بسیار
abundant	بسیار
longeval	بسیار زی
numerous	بسیار
mickle	بسیار
sorely	بسیار
galore	بسیار
so mush	بسیار
multiplicity	بسیار
lashongs	بسیار
mickle or muckle	بسیار
muckle	بسیار
multifarious	بسیار
lousy <adj.>	بسیار بد
out and a way	بسیار
very	بسیار
far	بسیار
lot	بسیار
by far	بسیار
an abundance of	بسیار
terrible <adj.>	بسیار بد
clinking	بسیار
awful <adj.>	بسیار بد
rotten <adj.>	بسیار بد
far and away	بسیار
precious	بسیار
many	بسیار
desperate	بسیار بد
ever so	بسیار
overly	بسیار
sadly	بسیار بد
all-	بسیار
all	بسیار
very little	بسیار کم
beastby	بسیار
seldom	بسیار کم
at full lick	بسیار تند
much pleased	بسیار خوشتود
multocular	بسیار چشم
much rain	باران بسیار
at railway speed	بسیار تند
multivincular	بسیار پیوند
multidentate	بسیار دندان
multiform	بسیار شکل
hairline rule	خط بسیار نازک
multisonant	بسیار صدا
multangular	بسیار گوشه
multisonous	بسیار صدا
much was said	بسیار چیزهاگفته شد
multitudinously	با گروه بسیار
bulimy	حرص بسیار
meticulosity	دقت بسیار
corking	بسیار عالی
e. use ful	بسیار سودمند
infernality	زشتی بسیار
inappreciable	نامحسوس بسیار کم
hunky dory	بسیار خوب
gelid	بسیار سرد
heart break	اندوه بسیار
heavy poll	ارا بسیار
dozens of girls	ذختران بسیار
dirt cheap	بسیار ارزان
many persons	مردمان بسیار
deep read	بسیار خوانده
many books	کتابهای بسیار
d. stupid	بسیار کودن
dateless	بسیار قدیم
delightsome	بسیار دلپسند
deluxe	بسیار زیبا
diaphoresis	خوی بسیار
high strung	بسیار حساس
squeaky clean	بسیار تمیز
overly	بسیار گرانه
multi-millionaires	بسیار ثروتمند
multi-millionaires	بسیار پولدار
multi-millionaire	بسیار ثروتمند
multi-millionaire	بسیار پولدار
low-rise	نه بسیار بلند
high-pitched	بسیار شیبدار
death traps	بسیار خطرناک
death trap	بسیار خطرناک
all-powerful	بسیار نیرومند
ad nauseam	بسیار زننده
v.l.f.	بسامد بسیار کم
ultramodern	بسیار تازه
the d. is in him	بسیار شروراست
thank you very much	بسیار ممنونم
wedded	بسیار علاقمند
cloying	بسیار احساساتی
clued-up	بسیار مطلع
too expensive <adj.>	بسیار گران
overpriced <adj.>	بسیار گران
be unable to say boo to a goose	بسیار ترسو
well-to-do <idiom>	بسیار ثروتمند
all right <idiom>	بسیار خوب
elongated	بسیار بلندولاغر
daylights	بسیار ترسناک
supersubtlety	زرنگی بسیار
superheat	بسیار گرم
superfine	بسیار فریف
polygonal	بسیار پهلو
polygonal	بسیار گوشه
polychromic	بسیار رنگ
polychromatic	بسیار رنگ
pointdovice	بسیار درست
point device	بسیار درست
pleophagous	بسیار خوار
pianissimo	بسیار اهسته
perfervid	بسیار باحرارت
peracute	بسیار سخت
peracute	بسیار حاد
overripe	بسیار رسیده
overrefinement	تصفیه بسیار
polystome	جانور بسیار
oliguresis	پیشاب بسیار کم
ogygian	بسیار کهنه
polygram	شکل بسیار خط
polyhistor	بسیار دانی
polyhistor	دانش بسیار
supereminent	بسیار بلند
sizzler	بسیار گرم
punctuality	دقت بسیار
primordiality	قدمت بسیار
prepotent	بسیار توانا
prepotency	نفوذ بسیار
precisionist	بسیار دقیق
precipitancy	تعجیل بسیار
precipitance	تعجیل بسیار
polystomatous	جانور بسیار
polysemous	بسیار معنی
polysemia	بسیار معنایی
polyphonous	بسیار صدا
polyphonic	بسیار صدا
polyphagous	بسیار غذا
of great importance	بسیار مهم
at a premium	بسیار مطلوب
chasms	فرق بسیار
tinier	بسیار کوچک
primordial	بسیار کهن
tiniest	بسیار کوچک
tiny	بسیار کوچک
goody-goody	بسیار خوب
primes	بسیار مهم
excessive	بسیار یا بزرگ
snazziest	بسیار جالب

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com