English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (33 milliseconds)
English Persian
reflecterize ایجاد انعکاس کردن
reflectorize ایجاد انعکاس کردن
Other Matches
projective طرحی ایجاد شده بوسیله انعکاس یاتصویر
echo انعکاس صدا انعکاس موج
echoing انعکاس صدا انعکاس موج
echoed انعکاس صدا انعکاس موج
echoes انعکاس صدا انعکاس موج
illumination by reflection روشن کردن منطقه از طریق انعکاس یا شکست نور
microphonics انعکاس صدای کار کردن ماشین الات در میکروفن
illumination by diffusion روشن کردن منطقه از طریق انعکاس نور غیر مستقیم یاسایه روشن
ActiveX سیستمی که توسط ماکروسافت ایجاد شده برای ایجاد و توزیع برنامههای کوچک
precluded مانع جلو راه ایجاد کردن مسدود کردن
yowling صداهای ناهنجار ایجاد کردن ناله و شیون کردن
yowl صداهای ناهنجار ایجاد کردن ناله و شیون کردن
precludes مانع جلو راه ایجاد کردن مسدود کردن
precluding مانع جلو راه ایجاد کردن مسدود کردن
preclude مانع جلو راه ایجاد کردن مسدود کردن
yowls صداهای ناهنجار ایجاد کردن ناله و شیون کردن
yowled صداهای ناهنجار ایجاد کردن ناله و شیون کردن
develops ایجاد کردن
creates ایجاد کردن
creating ایجاد کردن
create ایجاد کردن
screeches ایجاد کردن
engendered ایجاد کردن
screeched ایجاد کردن
engenders ایجاد کردن
screech ایجاد کردن
screeching ایجاد کردن
develop ایجاد کردن
engendering ایجاد کردن
engender ایجاد کردن
reflectance انعکاس
reactions انعکاس
reaction انعکاس
reflectiveness انعکاس
reflection انعکاس
reactional انعکاس
replication انعکاس
reflexion انعکاس
discomfits ایجاد اشکال کردن
mushroom بسرعت ایجاد کردن
mushroomed بسرعت ایجاد کردن
tempests توفان ایجاد کردن
mushrooms بسرعت ایجاد کردن
mushrooming بسرعت ایجاد کردن
reflating تورم ایجاد کردن
reflated تورم ایجاد کردن
reflate تورم ایجاد کردن
discomfiting ایجاد اشکال کردن
obstructed ایجاد مانع کردن
obstruct ایجاد مانع کردن
To set(create,establish)a precedent. ایجاد سابقه کردن
punches سوراخ ایجاد کردن
discomfited ایجاد اشکال کردن
set off <idiom> بالانس ایجاد کردن
obstructs ایجاد مانع کردن
discomfit ایجاد اشکال کردن
punch سوراخ ایجاد کردن
reflates تورم ایجاد کردن
breaches ایجاد شکاف کردن
constructing ایجاد کردن ساخت
punched سوراخ ایجاد کردن
constructs ایجاد کردن ساخت
breach ایجاد شکاف کردن
inbreed از یک نژاد ایجاد کردن
put out منتشرساختن ایجاد کردن
canalize ایجاد ابراه کردن
breached ایجاد شکاف کردن
obstructing ایجاد مانع کردن
construct ایجاد کردن ساخت
tempest توفان ایجاد کردن
constructed ایجاد کردن ساخت
tide جزرومد ایجاد کردن
echo انعکاس صدا
reflectors الت انعکاس
first order reflection انعکاس مرتبه یک
atmospheric refraction انعکاس جوی
zigzag reflection انعکاس متعدد
anechoic بدون انعکاس
echoed انعکاس صدا
internal reflection انعکاس درونی
echoes انعکاس صدا
echoing انعکاس صدا
reflexible قابل انعکاس
reflecting power قدرت انعکاس
reflectance ink جوهر انعکاس
bottom bounce انعکاس از کف دریا
reflection plane صفحه انعکاس
reflexivity انعکاس پذیری
reflectance قابلیت انعکاس
reflexibility انعکاس پذیری
reflexible انعکاس پذیر
reflector الت انعکاس
repercussion انعکاس برگشت
deluge غرق کردن طوفان ایجاد کردن
deluged غرق کردن طوفان ایجاد کردن
deluges غرق کردن طوفان ایجاد کردن
deluging غرق کردن طوفان ایجاد کردن
obsessed ایجاد عقده روحی کردن
obsess ایجاد عقده روحی کردن
obsesses ایجاد عقده روحی کردن
leave a bad taste in one's mouth <idiom> حس تنفر وانزجار ایجاد کردن
obsessing ایجاد عقده روحی کردن
beget بوجود اوردن ایجاد کردن
revolutionizes در کشور ایجاد شورش کردن
revolutionized در کشور ایجاد شورش کردن
revolutionising در کشور ایجاد شورش کردن
revolutionises در کشور ایجاد شورش کردن
revolutionised در کشور ایجاد شورش کردن
work out در اثرزحمت وکار ایجاد کردن
begetting بوجود اوردن ایجاد کردن
screeck صدای گوشخراش ایجاد کردن
screak صدای گوشخراش ایجاد کردن
procreant وابسته به ایجاد کردن یا زادن
delay خیری ایجاد کردن در چیزی
delaying خیری ایجاد کردن در چیزی
delays خیری ایجاد کردن در چیزی
revolutionize در کشور ایجاد شورش کردن
begets بوجود اوردن ایجاد کردن
revolutionizing در کشور ایجاد شورش کردن
wham باتصادم ایجاد صدا کردن
clunk این صدا را ایجاد کردن
knock about سرو صدا ایجاد کردن
clunks این صدا را ایجاد کردن
catacoustics مبحث انعکاس صوت
rotational reflection axis محور چرخش انعکاس
echo sounder انعکاس سنج صدا
twitter صداهای مسلسل ومتناوب ایجاد کردن
speech صحبت کردن یا ایجاد کلمات با صدا
loophole سوراخ دیده بانی ایجاد کردن
stave شبیه لوله ایجاد سوراخ کردن
twitters صداهای مسلسل ومتناوب ایجاد کردن
loopholes سوراخ دیده بانی ایجاد کردن
plash صدای چلپ چلوپ ایجاد کردن
nettle ایجاد بی صبری و عصبانیت کردن برانگیختن
blows در اثر دمیدن ایجاد صدا کردن
blow در اثر دمیدن ایجاد صدا کردن
twittered صداهای مسلسل ومتناوب ایجاد کردن
vesiculate حفره ایجاد کردن ابدانک دارکردن
twittering صداهای مسلسل ومتناوب ایجاد کردن
speeches صحبت کردن یا ایجاد کلمات با صدا
strangulate خفقان ایجاد کردن گلو را فشردن
nettles ایجاد بی صبری و عصبانیت کردن برانگیختن
whish : صدای حرف "سین " ایجاد کردن
catadioptrics مبحث انعکاس و انکسار نور
homing mine مین حساس به انعکاس امواج
coastal refraction انعکاس ساحلی امواج رادیویی
brightness تغییر شدت انعکاس نور
echo suppression جلوگیری یا تضعیف انعکاس صوت
antiphony انعکاس یا جواب سرود وموسیقی
baffling صفحه انعکاس از پیشرفت بازداشتن
baffle صفحه انعکاس از پیشرفت بازداشتن
baffles صفحه انعکاس از پیشرفت بازداشتن
ice blink سفیدی افق از انعکاس دریا
baffled صفحه انعکاس از پیشرفت بازداشتن
echo sounding عمق یابی انعکاس صوت
calenture تب نواحی حاره که دراثرگرمازدگی ایجاد میشود تب کردن
stipple با نقطه سایه زدن یانقشی ایجاد کردن
fixed echo انعکاس ثابت روی صفحه رادار
snowblink انعکاس نور خورشید بر روی برف یا یخ
photogene انعکاس یا تصویر بعدی چیزی در شبکیه
sunlight تابش افتاب انعکاس نور خورشید
counter shed پودکشی [عمل رد کردن پود بین تارها که در آن با ضربی کردن تارها، فضای خالی ایجاد می شود.]
keying interval فاصله زمانی بین دو انعکاس موج رادار
to the echo چنان بلند که تولید انعکاس صدا می نماید
active mine مین منفجر شونده از طریق انعکاس امواج
poops قسمت بلند عقب کشتی صدای بوق ایجاد کردن
poop قسمت بلند عقب کشتی صدای بوق ایجاد کردن
feedback پس دهی فیدبک انعکاس انرژی ازمداری به مدار دیگر
sky man انعکاس عکس برف یا زمین یاشکل ابها در ابرها
terrain return انعکاس تشعشع امواج زمینی روی صفحه رادار
luminaire دستگاه نورافکن مرکب ازحباب ودستگاه انعکاس نوروغیره
documenting ایجاد فایل جدید به ترکیب کردن دو یا چند بخش یا متن کامل
documented ایجاد فایل جدید به ترکیب کردن دو یا چند بخش یا متن کامل
document ایجاد فایل جدید به ترکیب کردن دو یا چند بخش یا متن کامل
side tone انعکاس صوت دریک مداربعلت مجاورت با مدار صوتی دیگر
sky glow انعکاس نور یک جنگ افزار یاشعله دهانه ان در صفحه اسمان
jingles جرنگ جرنگ کردن طنین زنگ ایجاد کردن جرنگیدن
jingling جرنگ جرنگ کردن طنین زنگ ایجاد کردن جرنگیدن
jingled جرنگ جرنگ کردن طنین زنگ ایجاد کردن جرنگیدن
jingle جرنگ جرنگ کردن طنین زنگ ایجاد کردن جرنگیدن
to upset the applecart <idiom> مشکل ایجاد کردن بویژه با بهم زدن برنامه کسی [اصطلاح مجازی]
lift بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lifts بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lifting بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lifted بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
glare انعکاس نور بسیار درخشان به ویژه روی صفحه نمایش VDU
glares انعکاس نور بسیار درخشان به ویژه روی صفحه نمایش VDU
glared انعکاس نور بسیار درخشان به ویژه روی صفحه نمایش VDU
dithered ایجاد منحنی یا خط ی که با اضافه کردن آن به پیکسلهای تشکیل دهنده تصویر نرم تر به نظر می رسند
dithers ایجاد منحنی یا خط ی که با اضافه کردن آن به پیکسلهای تشکیل دهنده تصویر نرم تر به نظر می رسند
thermal transfer روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
thermal wax روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
thermal wax transfer printer روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
dither ایجاد منحنی یا خط ی که با اضافه کردن آن به پیکسلهای تشکیل دهنده تصویر نرم تر به نظر می رسند
balance خط ارتباطی که از هر سه توسط یک مدار متعادل بسته شده است تا از انعکاس سیگنال جلوگیری کند
balances خط ارتباطی که از هر سه توسط یک مدار متعادل بسته شده است تا از انعکاس سیگنال جلوگیری کند
algebra ساده کردن و تغییر دادن توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست ایجاد شده اند
AT command set مجموعهای استاندارد از دستورات برای کنترل کردن یک مودم که توسط Hayes Coprotion ایجاد شده است
smoke test بررسی تصادفی برای اینکه ماشین باید در صورتی که هنگام روشن کردن دود ایجاد نشود کار کند
piracy کپی از چیز تازه ایجاد شده یا کپی کردن کارها
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com