Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 39 (3 milliseconds)
English
Persian
static
ایستاده
standing
ایستاده
Other Matches
vertical retort tar
قطران کورههای ایستاده قطران قرعهای ایستاده
stationary
لایتغیر ایستاده
offhand
تیراندازی ایستاده
standing wave
موج ایستاده
on stilts
بالا ایستاده بل
stalled tank
تانک ایستاده
standing start
استارت ایستاده
standee
شخص ایستاده
he is on his legs
بر پا ایستاده است
semierect
نیمه ایستاده
stationary state
حالت ایستاده
stationary wave
موج ایستاده
upright spin
چرخش ایستاده
to set
گذاشتن
[در حالت ایستاده]
standup goalie
دروازه بانی ایستاده
statically
در حال ایستاده یا ساکن
quasi stationary state
شبه حالت ایستاده
stand up
روی پا ایستادن ایستاده
stand-up
روی پا ایستادن ایستاده
perpendicular
ستون وار ایستاده
erectly
بطور ایستاده یا عمودی
corner-post
[پایه ایستاده در سنگ نبش]
to set
جای دادن
[در حالت ایستاده]
step through method
تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
power form
تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
I was standing at the street corner .
درگوشه خیابان ایستاده بودم
kick turn
دور زدن در حالت ایستاده
offhand position
حالت ایستاده در تیر اندازی
pointsman
عبور و مرور که دریک نقطه ایستاده
chest roll
چرخیدن ژیمناست از حالت ایستاده بروی سینه
witness stand
محلی که شاهد درانجا ایستاده و شهادت میدهد
ashlering
[مجموعه ای از سنگ های ساختمانی کوتاه و ایستاده]
the taxis are on their rank
اتومبیلهای کرایهای درایستگاه خود ردیف ایستاده اند
vorticel
جانور ذره بینی حلقهای شکل که در اب ایستاده زندگی میکند
joystick
با حرکت دادن دسته ایستاده در پورت ورودی /خروجی کامپیوتر
joysticks
با حرکت دادن دسته ایستاده در پورت ورودی /خروجی کامپیوتر
vertical sand drainage
زهکشهای قائم ماسهای چاه زهکش ماسهای زهکشهای ایستاده ماسهای
Recent search history
Search history is
off
.
Activate
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com
Close
Previous
Next
Loading...