Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
courier transfer station
ایستگاه تعویض پیک
Other Matches
post knotting
پشت زنی
[تعویض گره ها بعد از اتمام فرش]
[گاه جهت تعویض نگاره ها در قسمتی از فرش بافته شده و یا جهت قدیمی جلوه دادن فرش با تعویض گره ها در محل درج تاریخ، گره ها را تعویض می کنند.]
primary
وضعیت این ایستگاه موقت است و از یک ایستگاه به دیگری ارسال میکند
imethod
روش ارسال پیام یک طرفه ازیک ایستگاه به ایستگاه دیگر
relateral tell
مبادله پیام بین دو ایستگاه بااستفاده از ایستگاه واسطه
dial up
استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
aeronautical station
ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
string
یک سری پیام که از یک ایستگاه به ایستگاه دیگرارسال میشود
transponder
تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
air station
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
litter relay point
نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
all weather air station
ایستگاه هواشناسی عمومی ایستگاه هواشناسی همه هوایی
declinating station
ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
survey station
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
substitution
تعویض
swapping
تعویض
switches
تعویض جا
replacement
تعویض
switches
تعویض
rotation
تعویض
interchange
تعویض
shifts
تعویض
shifted
تعویض
quid pro quos
تعویض
quid pro quo
تعویض
shift
تعویض
resignation
تعویض
resignations
تعویض
interchanging
تعویض
interchanges
تعویض
interchanged
تعویض
replacements
تعویض
switched
تعویض جا
stage set
تعویض سن
replaced
تعویض
substituent
تعویض
replace
تعویض
line feed
تعویض خط
refills
تعویض
refilling
تعویض
refilled
تعویض
refill
تعویض
switchover
تعویض
replaces
تعویض
switch
تعویض جا
replacing
تعویض
switch
تعویض
switched
تعویض
alteration
تعویض کردن
adjournments
برخاست تعویض
automatic carriage
تعویض خودکار
alternation
تعویض قطب
commutating switch
کلید تعویض
supplant
تعویض کردن
adjournment
برخاست تعویض
change court
تعویض زمین
substitute
تعویض بازیگر
modification
تعویض مدل
substituting
تعویض بازیگر
substituted
تعویض بازیگر
rotation
تعویض محل
supplanting
تعویض کردن
supplanted
تعویض کردن
alternate
تعویض متناوب
alternated
تعویض متناوب
alternates
تعویض متناوب
relieving
تعویض نگهبانی
relieves
تعویض نگهبانی
supplants
تعویض کردن
pole changing
تعویض قطب
replacements
تعویض یکانها
rotation
تعویض یکانها
foreign exchange
تعویض خارجی
maintenance
تعویض قط عات و...
sub
تعویض بازیگر
subs
تعویض بازیگر
replacement
تعویض یکانها
replacements
تعویض قطعه
relieve
تعویض نگهبانی
direct exchange
تعویض باداغی
replacement cost
هزینه تعویض
interchangeable
قابل تعویض
shift
نوبت تعویض
shifted
نوبت تعویض
shifted
تعویض کردن
shifts
نوبت تعویض
shifts
تعویض کردن
substitution
تعویض جانشینی
substitutable
قابل تعویض
replaceable
قابل تعویض
replacer
تعویض کننده
relief in place
تعویض در محل
refillable
قابل تعویض
shifter
تعویض کننده
request substitution
تقاضای تعویض
restaging
تعویض محل
oil change
تعویض روغن
to shift
تعویض کردن
changer
تعویض کننده
exchange point
نقطه تعویض
substitutionary
تعویض جانشینی
interchange circuit
مدار تعویض
illumination change
تعویض روشنایی
changes
تعویض مبادله
fungible
قابل تعویض
symmetrical exchange
تعویض قرینه
turn over
برگردان تعویض
fungibility
قابلیت تعویض
frequency changing
تعویض فرکانس
replacement
تعویض قطعه
interchangeability
قابلیت تعویض
lead through
تعویض سرپرست
line feed
تعویض سطر
change
تعویض مبادله
changing
تعویض مبادله
shift
تعویض کردن
line replacement
تعویض خط جبهه
changed
تعویض مبادله
substituent
قابل تعویض توکیلی
switch over
تعویض کردن برق
broadband exchange
تعویض پهن باند
shift colors
پرچم را تعویض کنید
substitutive
وابسته به تعویض یا جابجاسازی
shift colors
تعویض پرچم ناو
beater ejector
دکمه تعویض سر همزن
relief in place
تعویض یکانها در محل
changing the goal keeper
تعویض دروازه بان
change of service
تعویض سرویس والیبال
gear change box
جعبه تعویض دنده
board exchange warranty
ضمانت تعویض برد
anastrophe
تعویض کلمات یک عبارت
line feed character
دخشه تعویض پذیر
aircraft handover
تعویض کنترل هواپیما
linear amplifier
تعویض کننده خطی
new line character
دخشه تعویض سطر
noninterchanging states
حالتهای تعویض نشدنی
renewable fuse
فیوز تعویض پذیر
pole changer
تعویض کننده قطب
shiftable
قابل تعویض یا انتقال
pole changing switch
کلید تعویض قطب
trade something in
<idiom>
تعویض وسایل کهنه
exchangeable disk
دیسک قابل تعویض
replaced
چیزی را تعویض کردن
substituting
تعویض کردن جابجاکردن
putting
تعویض کردن انداختن
substituting
تعویض جانشین کردن
substituted
تعویض کردن جابجاکردن
substituted
تعویض جانشین کردن
exchanging
مبادله کردن تعویض
exchanges
مبادله کردن تعویض
irreplaceable
غیر قابل تعویض
substitute
تعویض جانشین کردن
puts
تعویض کردن انداختن
put
تعویض کردن انداختن
replaces
چیزی را تعویض کردن
replacing
چیزی را تعویض کردن
substitute
تعویض کردن جابجاکردن
exchange
مبادله کردن تعویض
replace
چیزی را تعویض کردن
exchanged
مبادله کردن تعویض
site
ایستگاه
sited
ایستگاه
sites
ایستگاه
stationed
ایستگاه
stations
ایستگاه
stand
ایستگاه
station
ایستگاه
lf
تعویض سطر تغذیه کاغذ
interchangeable bearing shells
پوسته قابل تعویض یاطاقان
chop
تعویض کنترل عملیاتی یکانها
pole changing motor
موتور با قطبهای قابل تعویض
direct exchange items
اقلام قابل تعویض مستقیم
bank restriction
ممنوعیت تعویض پول با طلا
data break
تاریخ تعویض کلید رمز
carriage return
تعویض سطر Return/Enter
change of station
انتقال تعویض محل خدمت
state succession
تعویض دولتهابه طور متوالی
rotation
تعویض نوبتی یکانها یا افراد
switches
تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس
CDs
دیسک فشرده یا تعویض دایرکتوری
tiring house
محل تعویض لباس هنرپیشه
nineteen
علامت تعویض دروازه بان
CD
دیسک فشرده یا تعویض دایرکتوری
nineteens
علامت تعویض دروازه بان
switch
تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس
tiring room
محل تعویض لباس هنرپیشه
chopped
تعویض کنترل عملیاتی یکانها
switched
تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس
stand
بساط ایستگاه
tracking station
ایستگاه ردیابی
control station
ایستگاه کنترل
control cubicle
ایستگاه فرمان
reading station
ایستگاه خواندن
tide station
ایستگاه جزر و مد
stopped
ایستگاه نقطه
relay station
ایستگاه واسطه
relay station
ایستگاه رله
climatological station
ایستگاه هواشناسی
coast station
ایستگاه ساحلی
stopping
ایستگاه نقطه
REQUEST STOP
ایستگاه درخواستی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com