English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
pumping station ایستگاه تلمبه زنی
Other Matches
primary وضعیت این ایستگاه موقت است و از یک ایستگاه به دیگری ارسال میکند
imethod روش ارسال پیام یک طرفه ازیک ایستگاه به ایستگاه دیگر
relateral tell مبادله پیام بین دو ایستگاه بااستفاده از ایستگاه واسطه
dial up استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
string یک سری پیام که از یک ایستگاه به ایستگاه دیگرارسال میشود
aeronautical station ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
transponder تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
air station ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
all weather air station ایستگاه هواشناسی عمومی ایستگاه هواشناسی همه هوایی
pumper تلمبه زن
pumps تلمبه
gun تلمبه
pumpman تلمبه زن
guns تلمبه
antlia تلمبه
water pump تلمبه اب
pump تلمبه
pumped تلمبه
antliae تلمبه
heat pump تلمبه گرمایی
suction pump تلمبه مکنده
suction pump تلمبه مکشی
pumps صدای تلمبه
force pump تلمبه فشاری
pumps تلمبه زنی
grease guns تلمبه ی گریسکاری
grease gun تلمبه ی گریسکاری
pump صدای تلمبه
pumped صدای تلمبه
pump تلمبه زنی
pumped تلمبه زنی
spray gun تلمبه سمپاش
spary gun تلمبه تزریق
pulsimeter تلمبه بخار
bicycle pump تلمبه دوچرخه
metal spray gun تلمبه فلزپاش
lift pump تلمبه کششی
helical pump تلمبه حلزونی
petrol pump تلمبه بنزین
gas pump تلمبه بنزین
garden engine تلمبه اب پاش
fule pump تلمبه سوخت
diffusion pump تلمبه پخشی
pulsometer تلمبه بخار
pump barrel سیلندر تلمبه
pump cistern مخزن تلمبه
gun تلمبه دستی
guns تلمبه دستی
pumping ststion تلمبه خانه
pumping ststion جایگاه تلمبه
pumping station تلمبه خانه
acid pump تلمبه اسید
air pump تلمبه هوا
pump house تلمبه خانه
pump dale لوله تلمبه
displacement pump تلمبه حجمی
to pump up تلمبه زدن
pumping تلمبه زنی
declinating station ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
circular casing pump تلمبه پا بده دایرهای
rammed تلمبه کلوخ کوب
pumped با تلمبه خالی کردن
rams تلمبه کلوخ کوب
blade پره تلمبه تیغ
sprays دواپاشی تلمبه سم پاش
centrifugal pump تلمبه مرکز گریز
ram تلمبه کلوخ کوب
metal spray gun تلمبه تزریق فلز
pumps با تلمبه خالی کردن
sump pump تلمبه لجن کشی
one port radial pump تلمبه شعاعی یک پرهای
to pump dry با تلمبه خشک انداختن
suction مکش سوپاپ تلمبه
spray دواپاشی تلمبه سم پاش
sprayed دواپاشی تلمبه سم پاش
double suction pump تلمبه با مکش دو طرفه
pump با تلمبه خالی کردن
fire engines تلمبه اتش خاموش کن
hand lever operated grease gun تلمبه دستی گریس
fire engine تلمبه اتش خاموش کن
spraying دواپاشی تلمبه سم پاش
radial flow pump تلمبه با جریان شعاعی
caulking gun تلمبه بتونه زنی
to pump up a tire تایری را با تلمبه باد کردن
lift [of a pump] مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
delivery [of a pump] مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
delivery [of a pump] مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
delivery [of a pump] مقدار حمل [تلمبه ای] [مهندسی]
capacity [of a pump] مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
lift [of a pump] مقدار حمل [تلمبه ای] [مهندسی]
capacity [of a pump] مقدار حمل [تلمبه ای] [مهندسی]
lift [of a pump] مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
capacity [of a pump] مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
pump باتلمبه بادکردن تلمبه زدن
discharge rate [of a pump] مقدار حمل [تلمبه ای] [مهندسی]
bore hole pump تلمبه توربینی چاه عمیق
discharge rate [of a pump] مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
pumps باتلمبه بادکردن تلمبه زدن
pumped باتلمبه بادکردن تلمبه زدن
discharge rate [of a pump] مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
survey station ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
limbers ناودانهای طرفین ته کشتی که از انجا اب به منبع تلمبه میرسد
hydraulic ram تلمبه خودکاریکه در ان ستونی از اب فرو ریزد ونیروی ان ... دارد
to fang a pump براه انداختن تلمبه بوسیله ریختن اندکی اب درتوی ان
stirrup pump تلمبه قابل حمل اب پاشی برای اتش نشانی
stationed ایستگاه
station ایستگاه
site ایستگاه
sites ایستگاه
stand ایستگاه
sited ایستگاه
stations ایستگاه
wireless station ایستگاه بی سیم
known datum point ایستگاه معلوم
forward station ایستگاه جلو
tracking station ایستگاه ردیابی
railway station ایستگاه قطار
ground position ایستگاه زمینی
fuelling station ایستگاه سوختگیری
Where is the station? ایستگاه کجاست؟
REQUEST STOP ایستگاه درخواستی
height of site ارتفاع ایستگاه
tracking stations ایستگاه ردیابی
substation ایستگاه فرعی
station house ایستگاه کلانتری
reading station ایستگاه خواندن
space platform ایستگاه فضایی
slave station ایستگاه فرعی
remote station ایستگاه دوردست
relay station ایستگاه رله
relay station ایستگاه واسطه
substation خرده ایستگاه
loading station ایستگاه بارگیری
master station شاه ایستگاه
master station ایستگاه اصلی
upper terminal ایستگاه کوهستانی
orienting station ایستگاه توجیه
traverse station ایستگاه پیمایش
tide station ایستگاه جزر و مد
exposure station ایستگاه هوایی
station master رئیس ایستگاه
weather station ایستگاه هواشناسی
bus bay ایستگاه اتوبوس
bus terminal ایستگاه اتوبوس
cabstand ایستگاه درشکه
terminuses ایستگاه نهایی
terminus ایستگاه نهایی
clients ایستگاه پردازشگر
bus stops ایستگاه اتوبوس
client ایستگاه پردازشگر
stops ایستگاه نقطه
broadcasting station ایستگاه رادیو
broadcast station ایستگاه فرستنده
stationmasters رئیس ایستگاه
space stations ایستگاه فضایی
space station ایستگاه فضایی
air way station ایستگاه کنترل
wayside ایستگاه فرعی
ambulance station ایستگاه امبولانس
base end station ایستگاه عقب
bus stop ایستگاه اتوبوس
weather stations ایستگاه هواشناسی
police station ایستگاه پلیس
stopping ایستگاه نقطه
power stations ایستگاه مولدنیرو
stationmaster رئیس ایستگاه
control station ایستگاه کنترل
control cubicle ایستگاه فرمان
police stations ایستگاه پلیس
enquiry station ایستگاه پرس و جو
stop ایستگاه نقطه
workstation ایستگاه کاری
stopped ایستگاه نقطه
power station ایستگاه مولدنیرو
stand بساط ایستگاه
workstations ایستگاه کاری
climatological station ایستگاه هواشناسی
coast station ایستگاه ساحلی
How many stops are there to ... ? چند ایستگاه تا ... هست؟
remote station ایستگاه دور دست
remote station ایستگاه راه دور
lay by جایگاه ایست ایستگاه
lay-by جایگاه ایست ایستگاه
rawinsonde ایستگاه راوین سوند
rain gauge station ایستگاه باران سنجی
stations ایستگاه اتوبوس وغیره
Where is the bus stop? ایستگاه اتوبوس کجاست؟
triangulation station ایستگاه مثلث بندی
weather station ایستگاه هوا شناسی
trig point ایستگاه مثلث بندی
weather stations ایستگاه هوا شناسی
station house ایستگاه راه اهن
station ایستگاه اتوبوس وغیره
fire station ایستگاه اتش نشانی
fire stations ایستگاه اتش نشانی
way station ایستگاه رله مخابراتی
railway station ایستگاه راه اهن
radio call sign معرف ایستگاه رادیویی
courier transfer station ایستگاه تعویض پیک
professional workstation ایستگاه کار حرفهای
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com