English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
camera station ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
Other Matches
air station ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
sight alinement تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
infinity method روش موازی کردن دو خط تارموی دوربین تنظیم دوربین در بینهایت
hyperfocal distance مسافت بین عدسی دوربین تانزدیکترین اشیاء میدان تصویردوربین وقتی که دوربین روی فاصله بینهایت تنظیم شود
exposure station ایستگاه عکاسی هوایی
tipping در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
tip در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
line of collimation خط تنظیم عدسی دوربین
air scoop چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
calibrated air speed سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
adjusting point نقطه تنظیم
imagery sortie پرواز مخصوص عکاسی هواپیمای عکاسی ماموریت عکاسی هوایی
airburst ranging تنظیم ترکش هوایی
air adjustment تنظیم ترکش هوایی
air register تنظیم حرکات هوایی
zero adjustment تنظیم نقطه صفر
adjusting point نقطه تنظیم تیر
air spot تنظیم تیربا دیدبانی هوایی
sight adjustment تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
lens distortion خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
tunes تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tune تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
air spot تنظیم تیر توپخانه با استفاده از دیدبانی هوایی
angle of view زاویه رویت دوربین عکاسی میدان دید دوربین
range spotting تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
tunes تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
tune تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
trimetrogon عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
photocomposition کاربرد پردازش الکترونیکی درتهیه چاپ که مستلزم تعریف و تنظیم تحریر و تولید ان به وسیله پردازش از طریق عکاسی میباشد
blue key نقطه کمکی ابی برای تنظیم عکس در موقع فاهر کردن فیلم
paged انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
country cover diagram دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
calibration تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
holidays تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holiday تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
aeronautical station ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
kodak دوربین عکاسی
go no go اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
sidelay تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
camera axis محور دوربین عکاسی
vidicon لوله دوربین عکاسی
cameras دوربین یا جعبه عکاسی
isocentre خط المرکزین دوربین عکاسی
iris دیافراگم [دوربین عکاسی]
camera nadir محورلولایی دوربین عکاسی
flash bulb فلاش دوربین عکاسی
camera دوربین یا جعبه عکاسی
(iris) diaphragm دیافراگم [دوربین عکاسی]
adjusting ring حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
synchroscope دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
telecamera دوربین مخصوص عکاسی ازفواصل دور
time exposure مدت بازماندن دیافراگم دوربین عکاسی
panoramic دوربین منظره نما یا افق نمادر عکاسی
zoom lenses عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
zoom lens عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
box camera دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
crab angle زاویه بین مسیر حرکت هواپیما و محور دوربین عکاسی
box cameras دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
pantoscope دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردوازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
trimsize اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
panoramic camera دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردو ازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
camera cycling rate نواخت باز و بسته شدن دیافراگم دوربین دوره تناوب عکاسی
picture point نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
imagery عکاسی هوایی
all weather air station ایستگاه هواشناسی عمومی ایستگاه هواشناسی همه هوایی
bombardment photography عکاسی از بمباران هوایی
sortie plot شمای منطقه پرواز در عکاسی هوایی
air survey camera دوربین عکسبرداری هوایی
ground position نقطه تصویرزمینی هواپیمای در حال عکاسی
cover search جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
exposure station ایستگاه هوایی
air cartographic camera دوربین عکس برداری هوایی
stops ایستگاه نقطه
stopping ایستگاه نقطه
stop ایستگاه نقطه
stopped ایستگاه نقطه
coverage index کالک نمایش مناطق زیرپوشش شناسایی عکاسی هوایی
continuous strip photography عکاسی به طریق نوار مداوم عکسبرداری هوایی با نوارمداوم
high burst ranging تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
forward air control post ایستگاه کنترل هوایی جلو
z correction تصحیح انحراف محور قائم دوربین در عکس هوایی
plumb point نقطه شاغولی دوربین هواپیمادر لحظه عکس برداری
radial شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
radials شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
freddie اشاره به ایستگاه یا یکان کنترل کننده در درگیریهای هوایی
calibration تنظیم
regulation تنظیم
shaping regulating تنظیم
formulation تنظیم
set out تنظیم
timing تنظیم
adjustments تنظیم
spreading تنظیم
alignment تنظیم
alignments تنظیم
adjustment تنظیم
regularization تنظیم
adjusability قابلیت تنظیم
regulating switch کلید تنظیم
spark setting تنظیم جرقه
range calibration تنظیم مسافت
adjustable تنظیم پذیر
range adjustment تنظیم مسافت
adjusted تنظیم شده
set up تنظیم کردن
adjust تنظیم کردن
family planning تنظیم خانواده
redact تنظیم کردن
regularizer تنظیم کننده
range of adjustment ناحیه تنظیم
adjustable قابل تنظیم
speed adjustment تنظیم سرعت
regulating valve سوپاپ تنظیم
regulable تنظیم پذیر
range adjustment تنظیم برد
setting ring حلقه تنظیم
pressure adjustment تنظیم فشار
set the watch تنظیم نگهبانی
regulators تنظیم کننده
rocker gear تنظیم جاروبک
set screw پیچ تنظیم
regulator تنظیم کننده
pressure regulator شیر تنظیم
indictment تنظیم ادعانامه
rheostat regulation تنظیم با رئوستا
purity adjustment تنظیم خلوص
adjusting تنظیم کردن
attends تنظیم کردن
regularised تنظیم کردن
regularises تنظیم کردن
regularising تنظیم کردن
regularize تنظیم کردن
regularized تنظیم کردن
regularizes تنظیم کردن
regularizing تنظیم کردن
formulate تنظیم کردن
formulated تنظیم کردن
attending تنظیم کردن
attend تنظیم کردن
adjusts تنظیم کردن
depth adjustment تنظیم عمیق
regiments تنظیم کردن
regiment تنظیم کردن
timing تنظیم وقت
variability قابلیت تنظیم
indictment تنظیم کیفرخواست
indictments تنظیم ادعانامه
indictments تنظیم کیفرخواست
will adjust تنظیم می کنم
conduction هدایت تنظیم
voltage regulation تنظیم ولتاژ
vertical justification تنظیم عمودی
vertical adjustment تنظیم عمودی
formulates تنظیم کردن
thermoregulation تنظیم حرارت
frame تنظیم کردن
checks دریچه تنظیم
checked دریچه تنظیم
check دریچه تنظیم
regulation پهنه تنظیم
regulates تنظیم کردن
stup string رشته تنظیم
adjustments تنظیم کردن
adjustments تنظیم تطبیق
thermoregulation تنظیم دمایی
thermostatic regulation تنظیم با دماپای
formulating تنظیم کردن
tuneable تنظیم پذیر
classifies تنظیم کردن
classify تنظیم کردن
classifying تنظیم کردن
tunably تنظیم پذیر
tunable تنظیم پذیر
trigger control تنظیم با ماشه
to set out تنظیم کردن
to put in to shape تنظیم کردن
to make out تنظیم کردن
to draw up تنظیم کردن
to draw out تنظیم کردن
adjustment تنظیم کردن
initial adjustment تنظیم صفر
fine adjustment تنظیم دقیق
check valve شیر تنظیم
method of drawing up طرز تنظیم
fine adjustment تنظیم فریف
make out تنظیم کردن
arrangement ترتیب تنظیم
check gate دریچه تنظیم
hand regulation تنظیم با دست
fine setting تنظیم دقیق
fine setting تنظیم میکرومتری
tune تنظیم کردن
jack screw پیچ تنظیم
alignment صف بندی تنظیم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com