Dictiornary-Farsi | ایستگاه قطار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (10 milliseconds)

English	Persian
railway station	ایستگاه قطار


Search result with all words

We rushed ( hurried ) back to the train station.	با عجله بر گشتیم ایستگاه قطار
I want to leave the car in the railway station	من میخواهم اتومبیل را در ایستگاه قطار تحویل بدهم.
in the centre near the railway station	در مرکز شهر نزدیک ایستگاه قطار
Other Matches

to limber up a gun carriage	پیش قطار و پس قطار توپ رابهم بستن
to limber up	پیش قطار و پس قطار توپ رابهم بستن
primary	وضعیت این ایستگاه موقت است و از یک ایستگاه به دیگری ارسال میکند
imethod	روش ارسال پیام یک طرفه ازیک ایستگاه به ایستگاه دیگر
relateral tell	مبادله پیام بین دو ایستگاه بااستفاده از ایستگاه واسطه
dial up	استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
aeronautical station	ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
string	یک سری پیام که از یک ایستگاه به ایستگاه دیگرارسال میشود
transponder	تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
air station	ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
all weather air station	ایستگاه هواشناسی عمومی ایستگاه هواشناسی همه هوایی
multigage	قطار راه اهن چند ریله قطار چند ریله
declinating station	ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
survey station	ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
conpanion	هم قطار
train	قطار
colleague	هم قطار
colleagues	هم قطار
trains	قطار
compeer	هم قطار
file	قطار
filed	قطار
row	قطار
rowed	قطار
rows	قطار
string	قطار
trained	قطار
tandem	قطار
tandems	قطار
prime movers	پیش قطار
prime mover	پیش قطار
The train ran off the rails.	قطار از خط خارج شد
goods train	قطار باربری
cross belt	قطار حمایل
trucks	واگن قطار
rank	قطار رشته
ranked	قطار رشته
ranks	قطار رشته
goods trains	قطار باربری
When does the train arrive?	قطار کی می رسد؟
row	قطار راسته
train ride	گردش با قطار
trucked	واگن قطار
trucking	واگن قطار
wagon master	رئیس قطار
primer	پیش قطار
train driver	راننده قطار
locomotive driver [British E]	راننده قطار
rowed	قطار راسته
rows	قطار راسته
wave train	قطار موج
locomotive engineer [American E]	راننده قطار
railroad engineer [American E]	راننده قطار
train operator [American E]	راننده قطار
locomotive operator [British E]	راننده قطار
freight train	قطار باری
freight trains	قطار باری
sleeping carriage	خوابگاه قطار
train	پیش قطار
pulse train	قطار تپشها
trained	پیش قطار
trains	پیش قطار
primers	پیش قطار
error burst	قطار خطاها
train of waves	قطار موج
i lost the train	به قطار نرسیدم
electric train	قطار برقی
in a row	قطار شده
truck	واگن قطار
light engineh	لوکوموتیو بی قطار
a thorugh train	قطار بدون توقف
intercity train	قطار بین شهری
the train runs without a stop	قطار بدون ایست
streamliner	قطار سریع وشیک
time bill	برنامه حرکت قطار
caboose	اطاق کارگران قطار
parlor car	سالن استراحت قطار
buggie	پیش قطار توپ
When wI'll the train arrive ?	چه وقت قطار می آید ؟
i lost the train	قطار را از دست دادم
goods trains	قطار حمل کالا
streetcar [American E] [old-fashioned]	قطار برقی خیابان
trolley [American E] [old-fashioned]	قطار برقی خیابان
tramcar [British E]	قطار برقی خیابان
tram [British E]	قطار برقی خیابان
trolleycar [American E] [old-fashioned]	قطار برقی خیابان
buffer-bar [railway]	ضرب خور [قطار]
goods train	قطار حمل کالا
train journey from ... over ... to ...	مسافرت با قطار از ... از راه ... به ...
dining cars	واگن رستوران قطار
for	تحویل روی قطار
dining car	واگن رستوران قطار
sites	ایستگاه
stand	ایستگاه
site	ایستگاه
sited	ایستگاه
stationed	ایستگاه
station	ایستگاه
stations	ایستگاه
The train was 10 minutes late.	قطار 10 دقیقه دیر رسید
The train came in on time .	قطار به موقع رسید ( سروقت )
Does this train go to ... ?	آیا این قطار به ... میرود؟
What time does the train arrive in London?	چه وقت قطار به لندن می رسد؟
intercity train	قطار بین شهری با توقف
free on rail	تحویل کالا روی قطار
container	قطار و کشتی بکاربرده میشود
When does the train [bus] to ... depart?	قطار [اتوبوس] به ... کی حرکت می کند؟
containers	قطار و کشتی بکاربرده میشود
power stations	ایستگاه مولدنیرو
reading station	ایستگاه خواندن
relay station	ایستگاه رله
relay station	ایستگاه واسطه
remote station	ایستگاه دوردست
space platform	ایستگاه فضایی
wayside	ایستگاه فرعی
space station	ایستگاه فضایی
orienting station	ایستگاه توجیه
REQUEST STOP	ایستگاه درخواستی
stationmasters	رئیس ایستگاه
station master	رئیس ایستگاه
workstation	ایستگاه کاری
workstations	ایستگاه کاری
Where is the station?	ایستگاه کجاست؟
power station	ایستگاه مولدنیرو
client	ایستگاه پردازشگر
substation	ایستگاه فرعی
substation	خرده ایستگاه
terminuses	ایستگاه نهایی
terminus	ایستگاه نهایی
traverse station	ایستگاه پیمایش
stops	ایستگاه نقطه
stopping	ایستگاه نقطه
stopped	ایستگاه نقطه
upper terminal	ایستگاه کوهستانی
weather station	ایستگاه هواشناسی
tide station	ایستگاه جزر و مد
tracking stations	ایستگاه ردیابی
tracking station	ایستگاه ردیابی
slave station	ایستگاه فرعی
weather stations	ایستگاه هواشناسی
stationmaster	رئیس ایستگاه
station house	ایستگاه کلانتری
wireless station	ایستگاه بی سیم
stop	ایستگاه نقطه
control station	ایستگاه کنترل
bus stops	ایستگاه اتوبوس
cabstand	ایستگاه درشکه
forward station	ایستگاه جلو
bus terminal	ایستگاه اتوبوس
bus bay	ایستگاه اتوبوس
clients	ایستگاه پردازشگر
fuelling station	ایستگاه سوختگیری
ground position	ایستگاه زمینی
height of site	ارتفاع ایستگاه
exposure station	ایستگاه هوایی
control cubicle	ایستگاه فرمان
stand	بساط ایستگاه
police stations	ایستگاه پلیس
police station	ایستگاه پلیس
coast station	ایستگاه ساحلی
climatological station	ایستگاه هواشناسی
enquiry station	ایستگاه پرس و جو
broadcasting station	ایستگاه رادیو
broadcast station	ایستگاه فرستنده
space stations	ایستگاه فضایی
known datum point	ایستگاه معلوم
loading station	ایستگاه بارگیری
master station	شاه ایستگاه
master station	ایستگاه اصلی
air way station	ایستگاه کنترل
ambulance station	ایستگاه امبولانس
bus stop	ایستگاه اتوبوس
base end station	ایستگاه عقب
boat train	[خط ] قطار با ارتباط به کشتی [برای سفر]
Does the train stop in London?	آیا قطار در لندن توقف دارد؟
How long does the train stop here?	چه مدت قطار اینجا توقف دارد؟
Is there a train to the airport?	آیا برای فرودگاه قطار هست؟
Do I have to change trains?	آیا باید قطار عوض کنم؟
lounge car	قطار دارای سالن استراحت وتفریح
slip carriage	واگنی که از قطار راه اهن ول میشود
courier transfer station	ایستگاه تعویض پیک
lay-bys	جایگاه ایست ایستگاه
stationed	ایستگاه اتوبوس وغیره
alert station	ایستگاه اماده باش
pr etrol filling station	ایستگاه پمپ بنزین
professional workstation	ایستگاه کار حرفهای
lay-by	جایگاه ایست ایستگاه
pumping station	ایستگاه تلمبه زنی
lay by	جایگاه ایست ایستگاه
fire stations	ایستگاه اتش نشانی
fire station	ایستگاه اتش نشانی
weather stations	ایستگاه هوا شناسی
weather station	ایستگاه هوا شناسی
How many stops are there to ... ?	چند ایستگاه تا ... هست؟
alert station	ایستگاه اعلام خطر
clearing station	ایستگاه تخلیه بیماران
exposure station	ایستگاه عکاسی هوایی
firehouse	ایستگاه اتش نشانی
cleaning station	ایستگاه ضدعفونی مواد ش م ر
high power radio station	ایستگاه رادیویی بزرگ