English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
radio range station ایستگاه ناوبری رادیویی هواپیماها
Other Matches
radio range ایستگاه ناوبری رادیویی یاتعیین محل هدفها به وسیله بی سیم
aeronautical station ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
radio navigation ناوبری رادیویی
radials شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
radial شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
meaconing گرفتن و رله علایم رادیویی برای گیج کردن سیستم ناوبری دشمن
broadcasting station ایستگاه رادیویی فرستنده
high power radio station ایستگاه رادیویی بزرگ
radio call sign معرف ایستگاه رادیویی
high frequency radio station ایستگاه رادیویی فرکانس بالا
consol دستگاه ناوبری رادیویی صفحه کلید دستگاههای ارتباطی صفحه رادار
homing روش تعقیب و ردیابی امواج رادیویی یا رادار و پیدا کردن ایستگاه فرستنده ان
homing device رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
taximan متصدی تاکسی کردن هواپیماها متصدی عبور ومرور هواپیماها روی باند
navigation mode روش ناوبری خودکار یاحالت ناوبری خودکارهواپیما به وسیله دستگاههای زمینی
tacan نوعی سیستم ناوبری الکترونیکی برای ناوبری هواپیماهای تاکتیکی
piloting ناوبری در کنار ساحل ناوبری ساحلی و رودخانهای
cone of silence مخروط سکوت رادیویی فضای مخروطی خلاء رادیویی بالای برج مراقبت
inertial navigation سیستم ناوبری خودکار روی هواپیما سیستم خود ناوبری
radio interference تداخل امواج رادیویی انترفرنس رادیویی
primary وضعیت این ایستگاه موقت است و از یک ایستگاه به دیگری ارسال میکند
imethod روش ارسال پیام یک طرفه ازیک ایستگاه به ایستگاه دیگر
relateral tell مبادله پیام بین دو ایستگاه بااستفاده از ایستگاه واسطه
dial up استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
string یک سری پیام که از یک ایستگاه به ایستگاه دیگرارسال میشود
transponder تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
radio button شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
air station ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
grid navigation ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
all weather air station ایستگاه هواشناسی عمومی ایستگاه هواشناسی همه هوایی
duck درگیر شدن هواپیماها
flight control سیستم کنترل هواپیماها
ducked درگیر شدن هواپیماها
emergency scramble درگیری اضطراری هواپیماها
ducks درگیر شدن هواپیماها
join up مجتمع کردن هواپیماها
duckings درگیر شدن هواپیماها
replenished سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
replenish سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
replenishing سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
ground alert اماده باش 51 دقیقهای هواپیماها
replenishes سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
approach sequence ترتیب توالی تقرب هواپیماها
ground alert اماده باش زمینی هواپیماها
parking plan طرح پارک کردن هواپیماها
taxiing حرکت هواپیماها روی باند فرود
taxies حرکت هواپیماها روی باند فرود
taxied حرکت هواپیماها روی باند فرود
taxi حرکت هواپیماها روی باند فرود
combat liaison حفظ ارتباط بین هواپیماها درحین پرواز
force rendezvous نقطه الحاق هواپیماها یاکشتیها برای اجرای عملیات
into plane service تدارک سوخت و وسایل برای هواپیماها طبق قرارداد
zmarker beacon برج مراقبت نشان دهنده محل فرودگاه به هواپیماها
pathfinder guidance هدایت هواپیماها به وسیله هواپیمای راهنمای مسیر یاراهیاب
navigation ناوبری
navigating bridge پل ناوبری
universal drafting machine خط کش ناوبری
navigation light چراغهای ناوبری
navigate ناوبری کردن
navigated ناوبری کردن
navigates ناوبری کردن
navigating ناوبری کردن
aerial navigation ناوبری هوایی
bathymetric navigation ناوبری ژرفایافتی
pilots ناوبری کردن
celestial navigation ناوبری نجومی
satellite navigation ناوبری ماهوارهای
coasts ناوبری کرانهای
coast ناوبری کرانهای
dead reckonning ناوبری کور
electronic navigation ناوبری الکترونیکی
inertial navigation ناوبری لختی
aids to navigation کمکهای ناوبری
piloted راهنمای ناوبری
pilot ناوبری کردن
piloted ناوبری کردن
pilot راهنمای ناوبری
pilots راهنمای ناوبری
hyperbolic navigation system روش ناوبری هذلولی
dead reckonning tracer میز ناوبری کور
stellar inertial navigation ناوبری لختی ستارهای
tacan سیستم ناوبری تاکان
aeronautical chart نقشه ناوبری هوایی
vectors مسیر ناوبری هواپیما
vector مسیر ناوبری هواپیما
subsurface navigation ناوبری زیر سطحی
day beacon برج ناوبری روز
inertial navigation system سیستم ناوبری ماندی
navigational grid بادزن کمک ناوبری
air plot نقشه ناوبری هوایی
aids to navigation وسایل کمک ناوبری
navigational aids وسایل کمک ناوبری
navigational grid شبکه کمکی ناوبری
omega سیستم ناوبری امگا
celestial navigation ناوبری بااستفاده از صور فلکی
aeronautical plotting chart نقشه مخصوص ناوبری هوایی
visual flight پرواز بااستفاده از ناوبری بصری
plotting chart نقشه ناوبری هواپیما یاکشتی
piloting ناوبری در کنار ابهای ساحلی
tactical air navigation رادار ناوبری تاکتیکی هوایی
radio navigation ناوبری بااستفاده از امواج بی سیم
astro tracker وسیله ناوبری خودکار نجومی
coasting ناوبری کرانهای navigation coasting :syn
augmentation support set دستگاه تکمیلی ناوبری هوایی در فرودگاه
day beacon برج ناوبری مورد استفاده درروز
aeronautical information overprint اطلاعات حاشیهای نقشه ناوبری هوایی
hyperbolic navigation ناوبری مارپیچی با استفاده ازبی سیم
aeronautical plotting chart نقشه مخصوص رسم مسیر ناوبری
situation indicator دستگاه سنجش وضعیت دیدرادار و وسایل ناوبری
pursuit navigation ناوبری و هدایت موشک باامواج الکترونیکی تا هدف
pseudostereo ناوبری همزمان و هماهنگ موشک در سمت و ارتفاع
pseudopursuit navigation ناوبری و هدایت موشک فقط در سمت هدف
shoran نوعی وسیله ناوبری الکترونیکی برد کوتاه
dead reckonning tracer وسایل ناوبری کور در دریا میز ردنگاری
declinating station ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
taxiway محوطه حرکت هواپیماها برای گرم شدن محوطه تاکسی کردن
approach schedule برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند
availability factor ضریب امادگی عملیاتی هواپیماها یا ناوها ضریب قابلیت استفاده
handover تحویل و تحول کردن سیستم کنترل هواپیماها تحویل دادن
radar danning ناوبری به وسیله رادار برای احتراز از برخورد به مین
stepped up separation حرکت پلهای هواپیماها ارایش پلهای در حرکات هوایی
stream takeoff حالت موجی هواپیماها درحال برخاستن پشت سر هم پرواز از روی باند به صورت موج پشت سر هم
plotting رسم مسیر ناوبری هواپیمایا کشتی محل هدف یا دشمن
survey station ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
radios رادیویی
broadcasting رادیویی
radioing رادیویی
radio رادیویی
radioed رادیویی
radio compass قطبنمای رادیویی
radiographic مخابرات رادیویی
radio beacon بیکن رادیویی
radiographic عکس رادیویی
radio call sign معرف رادیویی
radio broadcasting پخش رادیویی
radio detection اکتشاف رادیویی
radio sextant سکستانت رادیویی
radio wave موج رادیویی
radio silence سکوت رادیویی
radio frequencies فرکانسهای رادیویی
radio interference پارازیت رادیویی
radio ferquency بسامد رادیویی
radio dicipline انضباط رادیویی
radio waves امواج رادیویی
radio control فرمان رادیویی
faxing عکاسی رادیویی
radio telescopes تلسکوپ رادیویی
play by play پخش رادیویی
hertzian wave موج رادیویی
waved موج رادیویی
radiophoto عکاسی رادیویی
phototelegraphy عکاسی رادیویی
faxes عکاسی رادیویی
faxed عکاسی رادیویی
fax عکاسی رادیویی
listening silence سکوت رادیویی
waving موج رادیویی
r.f. بسامد رادیویی
radio alimeter فرازیاب رادیویی
radio telescope تلسکوپ رادیویی
radio receiver گیرنده رادیویی
radio match رویارویی رادیویی
electronic locator فلزیاب رادیویی
metal locator فلزیاب رادیویی
radio metal locator فلزیاب رادیویی
facsimiles عکس رادیویی
facsimiles عکاسی رادیویی
facsimile عکس رادیویی
radio link پیوند رادیویی
facsimile عکاسی رادیویی
radio horizon افق رادیویی
radio frequency فرکانس رادیویی
waves موج رادیویی
radmail پست رادیویی
radiophotograph عکس رادیویی
telephotography عکاسی رادیویی
transmitter فرستنده رادیویی
receivers گیرنده رادیویی
space radiation تشعشع رادیویی
wirephoto عکاسی رادیویی
telephoto عکاسی رادیویی
receiver گیرنده رادیویی
call sign معرف رادیویی
receiving set گیرنده رادیویی
call signs معرف رادیویی
compere مجریبرنامهتلویزیونییا رادیویی
wave موج رادیویی
transmitters فرستنده رادیویی
radiometeorograph هوانگار رادیویی
telemetry مسافت سنجی رادیویی
radio astronomy اختر شناسی رادیویی
skip zone منطقه کور رادیویی
radio frequency transformer مبدل بسامد رادیویی
net call sign معرف رادیویی شبکه
radio approach دستگاه تقرب رادیویی
tactical call sign معرف رادیویی تاکتیکی
radio پیام رادیویی فرستادن
radio frequency interference تداخل فرکانس رادیویی
play by play پخش رادیویی مسابقه
direction finder جهت یاب رادیویی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com