Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 72 (5 milliseconds)
English
Persian
the faithful
ایمان داران
Other Matches
moneyed interest
پول داران
arthropoda
بند داران
proboscidean or ian
خرطوم داران
farmers
مزرعه داران
ctenophore
شانه داران
vertebrata
مهره داران
ctenophora
شانه داران
men of property
ملک داران
thallophyte
از جنس ریسه داران
riflecorps
تفنگ داران داوطلب
joint tenants
اجاره داران مشترک
euciliate
مژه داران حقیقی
intervertebral
بین مهره داران
disbeliever
بی ایمان
believer
با ایمان
infidel
بی ایمان
believers
با ایمان
faiths
ایمان
unbelievin
بی ایمان
unbelievers
بی ایمان
unbeliever
بی ایمان
infidels
بی ایمان
trusts
ایمان
trusted
ایمان
trust
ایمان
credo
ایمان
faith
ایمان
belief
ایمان
unbelieving
بی ایمان
faithless
بی ایمان
credos
ایمان
proboscidian
وابسته بخرطوم داران عاجدار
proboscidean
وابسته بخرطوم داران عاجدار
naris
سوراخ بینی مهره داران
troop housing
کوی درجه داران یا افراد
class q allotment
کسورات حق مسکن درجه داران
centrum
مرکز بدن مهره داران
misbelieve
نا ایمان شدن
belief
ایمان گمان
unfaithful
نقض ایمان
unfaith
نقض ایمان
born-again
ایمان بازیافته
toe
انگشت پای مهره داران جای پا
toes
انگشت پای مهره داران جای پا
Wall Street
مرکز بانکها و سرمایه داران نیویورک
to believe in a person
بکسی ایمان اوردن
I believe in God.
من به خدا ایمان دارم.
self doubt
عدم ایمان بنفس
troth
براستی از روی ایمان
believe
ایمان اوردن اعتقادداشتن
believed
ایمان اوردن اعتقادداشتن
believes
ایمان اوردن اعتقادداشتن
effective faith
ایمان توام باعمل
faithfulness
خوش عهدی ایمان
professing
ابراز ایمان کردن
nulifidian
ادم بی دین و بی ایمان
profess
ابراز ایمان کردن
professes
ابراز ایمان کردن
ctenophoran
وابسته بشانه داران جانور شانه دار
premaxilla
استخوان جلو ارواره زیرین مهره داران
stalag
بازداشتگاه افسران و درجه داران زمان جنگ درالمان
reefers
لباس دانشجویان و درجه داران نیروی دریایی یخچال
reefer
لباس دانشجویان و درجه داران نیروی دریایی یخچال
baltic exchange
اتحادیه کشتی داران و تجار وواسطههای ذغال و الوار ودانه
leet
دادگاهی که تیول داران سالی یا ششماه یکبار برپا می کردند
germinal area
قسمتی از پلاستودرم که جنین اصلی مهره داران را تشکیل میدهد
yaght club
باشگاه تفریحی قایق داران برای انجام مسابقه بین اعضا
micronucleus
یکی از دوهسته کوچکتر مرکزی مژه داران که رویش جانور را تحت کنترل دارد
solifidian
کسیکه معتقد است که ایمان تنهامایه رستگاری است
shoulder patch
درجه روی بازوی درجه داران
dictatorship of proletariat
اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com