Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 171 (9 milliseconds)
English
Persian
prospect
اینده نگری
prospected
اینده نگری
prospecting
اینده نگری
prospects
اینده نگری
Search result with all words
providence
صرفه جویی اینده نگری
perfect foresight
اینده نگری کامل
Other Matches
future perfect
شامل زمان اینده نقلی که در انگلیس بصورت have willو have shall ساخته میشودونشانه خاتمه عمل درزمان اینده میباشد
retrospective view
[on]
پس نگری
[به]
holism
کل نگری
retrospection
پس نگری
retrospect
پس نگری
parallelism
توازی نگری
expectations
پیش نگری
expectation
پیش نگری
foresight
پیش نگری
introspection
درون نگری
forecasting
پیش نگری
pansexualism
جنسی نگری
panpsychism
روحی نگری
organicism
عضوی نگری
operationalism
عملیاتی نگری
elementarism
عنصری نگری
extraception
واقع نگری
finalism
غایت نگری
geneticism
ارثی نگری
hereditarianism
ارثی نگری
biologism
زیستی نگری
nativism
فطری نگری
necropsy
مرده نگری
atomism
ذره نگری
nervism
عصب نگری
objectivism
عینی نگری
intraception
عاطفی نگری
phenomenalism
پدیدار نگری
Elementarism
عنصر نگری
centralism
مرکزی نگری
personalism
شخص نگری
dualism
دوگانه نگری
vitalism
حیاتی نگری
relativism
نسبی نگری
purposivism
غایت نگری
psychologism
روانشناختی نگری
self observation
خویشتن نگری
absolutism
مطلق نگری
physicalism
فیزیکی نگری
sensationalism
حسی نگری
empiricism
تجربی نگری
physiologism
فیزیولوژی نگری
probabilism
احتمالی نگری
preformism
ذاتی نگری
moral realism
واقع نگری اخلاقی
cultural relativism
نسبی نگری فرهنگی
cultural absolutism
مطلق نگری فرهنگی
cultural parallelism
توازی نگری فرهنگی
mechanistic theory
نظریه ماشینی نگری
biologism
زیست شناختی نگری
introspectionist
خویشتن نگری است
psychoneural parallelism
توازی نگری روانی- عصبی
Peeping Toms
نام خیاطی که به خاطر هیز نگری کور شد
Peeping Tom
نام خیاطی که به خاطر هیز نگری کور شد
prospect
[of something]
آینده نگری
[چشم انداز]
[پیش بینی]
چیزی
comer
اینده
at a laterd
در اینده
following on
از پی اینده
forthcomming
اینده
futurity
اینده
to be
اینده
in the time to come
اینده
next
اینده
future
اینده
coming
اینده
incoming
اینده
approaching
اینده
forthcoming
اینده
lavenir
اینده
toward
اینده
aftertime
اینده
futures
قراردادهای اینده
prospectuses
اینده نامه
providential
اینده نگر
paulo postfuture
اینده نزدیک
upcoming
زود اینده
nether world
جهان اینده
offing
در اینده نزدیک
nrxt monday
دوشنبه اینده
odd comeshortly
اینده نزدیک
katabatic
پائین اینده
the next world
عالم اینده
prospectus
اینده نامه
prospective
مربوط به اینده
the next world
جهان اینده
the future
جهان اینده
the f. winter
زمستان اینده
the a season
موسم اینده
the a season
فعل اینده
sup.latest or last
دیر اینده
emergent
بیرون اینده
proximo
ماه اینده
proximo
درماه اینده
prospectiveness
وابستگی به اینده
prospectively
با عطف به اینده
prospect of the future
دورنمای اینده
futuristic
مربوط به اینده
f. tense
زمان اینده
by next mail
باپست اینده
futurity
اتفاقات اینده
catabatic
پایین اینده
erelong
در اینده نزدیک
looking
بنظر اینده
even tual
درنتیجه اینده
futurism
اینده گرایی
futures contract
قرارداد اینده
intercurrent
در میان اینده
futurity
نسل اینده
oncoming
پیشامد کننده اینده
without prejudice
بدون تاثیر به اینده
the rising generation
دوره جوانان اینده
scout
ارزیابی حریف اینده
post date
تاریخ اینده گذاشتن
scouted
ارزیابی حریف اینده
scouts
ارزیابی حریف اینده
prospectiveness
چشم داشت به اینده
proximo
مربوط بماه اینده
emergence
ناگه اینده اورژانس
the ensving twelve months
دوازده ماه اینده
future
بعد اینده اتیه
prescient
عالم به غیب یا اینده
emergencies
ناگه اینده اورژانس
emergency
ناگه اینده اورژانس
long range
مربوط به اینده دور
provident
صرفه جو اینده نگر
tardier
دیر اینده کند
tardiest
دیر اینده کند
latest
تازه گذشته اینده
tardy
دیر اینده کند
otherworldiness
وابستگی بجهان اینده
hunched
فن احساس وقوع امری در اینده
forward sales
فروش کالاجهت تحویل در اینده
hunch
فن احساس وقوع امری در اینده
hold over
برای اینده نگاه داشتن
intermediate
درمیان اینده مداخله کننده
exdividend
بدون سود اینده سهام
hunching
فن احساس وقوع امری در اینده
on the th prox
در روز چهارم ماه اینده
hunches
فن احساس وقوع امری در اینده
the law is prospective
اثر قانون مربوط به اینده است
hidden momentum of population growth
سبب گستردگی والدین اینده میشود
future attacks
حملههای اینده را پیش بینی نکردند
augural
تفالی مبنی بر پیشگویی حاکی از خیر یا شر در اینده
current liabilities
بدهیهایی که باید در اینده نزدیک پرداخت شوند
nominate
تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
executory contract
قراردادی که درزمان اینده باید اجرا شود
tenor
بازاری که در ان معامله برای اینده صورت می گیرد
tenors
بازاری که در ان معامله برای اینده صورت می گیرد
nominating
تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
nominates
تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
disqualifications
اخراج بازیگر یامربی و محروم شدن از بازی اینده
futures
قرارداد معامله سهام یا کالا بمنظور تحویل در اینده
exclusion
اخراج بازیگر یامربی و محروم شدن از دوبازی اینده
disqualification
اخراج بازیگر یامربی و محروم شدن از بازی اینده
bill time draft
برات و سفته قابل پرداخت درتاریخ معین در اینده
prolepsis
فرض قبلی صحبت از اینده چنانچه گویی گذشته است
demand factors
پیش بینی قیمت کالا در اینده توزیع درامد جامعه
experimental free handicap
دادن وزن اضافی ازمایشی به اسبها برای مسابقه اینده
dynamic analisis
تجزیه و تحلیل وقایع اقتصادی با در نظرگرفتن تغییرات گذشته و حال و احتمالا" اینده
plunging fire
تیر با زاویه فرود زیاد اتش فرود اینده به جلو و عقب دشمن
innovation theory
ارائه شد . برطبق این نظریه نوسانات تجاری و توسعه اقتصادی نتیجه نواوریهایی است که کارفرمایان اینده نگربمنظور کاهش هزینه ها وافزایش سود بکار میگیرند
future promissory
زمان اینده التزامی که برای اول شخص will و برای شخص دوم shall بکار می برند
intervenient
در میان اینده واقع در میان
indemnities
تضمین جبران خسارت احتمالی اینده تضمین هر نوع خسارت
indemnity
تضمین جبران خسارت احتمالی اینده تضمین هر نوع خسارت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com