English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
sconce mirror اینه دیوار کوب
Other Matches
magic mirror اینه غیب نما اینه شعبده
partition wall دیوار میانی دیوار وسط دیوار بین دو فضا
counter fert دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
murage مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
common wall دیوار تقسیم دیوار جلوگیری از اتش سوزی
retaining wall دیوار نگهبان دیوار محافظ
reflectors اینه
reflector اینه
mirrors اینه
mirrored اینه
mirror اینه
bulkheads اینه
bulkhead اینه
looking glass اینه
convex mirror اینه کوژ
showcasing جعبه اینه
showcased جعبه اینه
showcases جعبه اینه
astrolabe اینه نجوم
spherical mirror اینه کروی
to plant down ther اینه کردن
to plank down اینه کردن
indeed واقعا هر اینه
showcase جعبه اینه
convex mirror اینه محدب
deflection mirror اینه انحراف
if peradventure هر اینه اگر
pierglass اینه جرز
mirror glass شیشه اینه
driving mirror اینه اتومبیل
mirror frame جعبه اینه
electron mirror اینه الکترونی
one way screen اینه یکسویه
dressing table میز اینه داروکشودار
dressing tables میز اینه داروکشودار
parabolic mirror اینه سهمی وار
mirror instrument دستگاه اینه دار
show case ویترین جعبه اینه
driving mirror اینه عقب اتومبیل
concave spherical mirror اینه کروی کاو
concave spherical mirror اینه کروی مقعر
dichroic mirror اینه دو رنگ نما
adjacent نزدیک دیوار به دیوار
foils ورق سیماب پشت اینه
prismatic قطب نمای اینه دار
specular وابسته به اینه طبی یاسپکولوم
specular pig iron اهن خام اینه وار
foiled ورق سیماب پشت اینه
pierglass اینه قدی درمیان دوپنجره
foil ورق سیماب پشت اینه
foiling ورق سیماب پشت اینه
chevalglass اینه تمام قدی که دردرون پایه خودمتحرک باشد
speculum اینه طبی یاسپکولوم وسیله معاینه از طریق سوراخهای بدن
vanity boxŠcaseŠor bag قوطی یاکیف کوچکی که دارای اینه واسباب پودرزنی باشد
bulwarks دیوار
curtains دیوار
fence دیوار
fences دیوار
alignment frontage بر دیوار
enclosure wall دیوار بر
f. with the woll دیوار
bulkhead دیوار
face wall دیوار بر
bulkheads دیوار
bulwark دیوار
partitions دیوار
wellhead سر دیوار
counter-scrap دیوار
walls have ears دیوار
cope سر دیوار
wall-to-wall از دیوار به دیوار
wall دیوار
partition دیوار
coping سر دیوار
walls دیوار
retaining wall دیوار ضامن
rear wall دیوار پشت
cross wall دیوار همبر
cranny شکاف دیوار
counterfort دیوار تقویتی
counterfort دیوار تکیه
render a wall استرکشی دیوار
retaining wall دیوار حائل
quay wall دیوار بارانداز
spine wall دیوار اساسی
common wall دیوار مشترک
shear wall دیوار برشی
septate دیوار دار
seawall دیوار یا سد دریایی
batter of a wall شیب دیوار
bearing wall دیوار باربر
bearing wall دیوار بارگیر
sea dike دیوار ساحلی
batter of wall میل دیوار
bay فرورفتگی دیوار
clay wall دیوار چینه
cobwall دیوار کاهگلی
conservative wall دیوار باغچه
batter of a wall میل دیوار
bailey دیوار بیرونی
curtain wall دیوار پردهای
gable wall دیوار لچکی
mason up ساختن دیوار
gravity wall دیوار وزنی
guide bank دیوار هادی سد
one brick wall دیوار یک اجره
non load bearing wall دیوار تیغه
non bearing wall دیوار تیغه
interior wall دیوار داخلی
inwall دیوار گرفتن
key wall دیوار اب بند
load bearing wall دیوار باربر
load bearing wall دیوار حمال
gable wall دیوار سنتوری
front wall دیوار جلو
outer wall دیوار خارجی
cut off دیوار اببند
cut off wall دیوار جداکننده
decorated wall دیوار تزیینی
dwarf wall دیوار نیمه
dike دیوار مانع
hollow walls دیوار دو جداره
lie-by تو رفتگی دیوار
load-bearing wall دیوار حمال
partitions دیوار تیغه
partition دیوار تیغه
load-bearing دیوار باربر
partition wall دیوار تیغه
panel wall اگین دیوار
outwall دیوار بیرونی
murals دیوار نما
petard بمب دیوار کن
weephole ابرو دیوار
coping قرنیس دیوار
niches تو رفتگی در دیوار
embankment دیوار خاکی
embankments دیوار خاکی
mural دیوار نما
quay دیوار ساحلی
quays دیوار ساحلی
enclosure دیوار حصارکشی
enclosures دیوار حصارکشی
thickness of a wall ضخامت دیوار
niche تو رفتگی در دیوار
party wall دیوار مشترک
party walls دیوار مشترک
wall lining اندود دیوار
wall opening روزنه دیوار
wall lining پوشش دیوار
wall insulator عایق دیوار
poster دیوار کوب
wall paint رنگ دیوار
vallation دیوار خاکی
weephole راه اب در دیوار
sonic boom دیوار صوتی
tow brick wall دیوار دواجره
sonic booms دیوار صوتی
tow brick wall دیوار دو اجری
cordon سرپوش دیوار
cordons سرپوش دیوار
cavity walls دیوار صندوقهای
abutment دیوار پشتیبان
sleeper wall دیوار کرسی
sidewall دیوار پهلویی
allering کنگره دیوار
posters دیوار کوب
side wall دیوار پهلویی
an interstice in a wall ترک در دیوار
cavity wall دیوار دو جداره
cavity wall دیوار صندوقهای
the pictures on the wall ی روی دیوار
thickness of a wall کلفتی دیوار
cavity walls دیوار دو جداره
toe wall دیوار پای خاکریز
abamurus [مستحک کننده دیوار]
scarp دیوار درونی خندق
wall socket پریز روی دیوار
sea dike دیوار کنار اب دریا
our next neighhbour همسایه دیوار بدیوارما
to lean against the wall به دیوار تکیه دادن
semidetached دارای یک دیوار حائل
wall entrance عبور از داخل دیوار
aumbry [تورفتگی در دیوار کلیسا]
wailing wall دیوار قدیمی اورشلیم
non load bearing wall دیوار بار نبر
sanbar دیوار شنی ساحلی
sacrp دیوار درونی خندق
row stack فاصله اماد از دیوار
to encircle with a wall دیوار یا چینه کشیدن
to deafen a wall عایق کردن دیوار
ha-ha دیوار فرو رفته
electrical outlet پریز روی دیوار
cut-splay [گوشه کج آجر در دیوار]
To stick a poster on the wall. اعلان به دیوار چسباندن
My head hit the wall. سرم خورد به دیوار
point [wall socket] [British] پریز روی دیوار
pinup ویژه نصب به دیوار
pile planking دیوار سپر فولادی
to deaden a wall عایق کردن دیوار
toss ball against a wall تمرین ابشار با دیوار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com