Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
English
Persian
speculum
اینه طبی یاسپکولوم وسیله معاینه از طریق سوراخهای بدن
Other Matches
specular
وابسته به اینه طبی یاسپکولوم
not even by
[not even through]
[not even by means of ]
نه حتی به وسیله
[به طریق]
magic mirror
اینه غیب نما اینه شعبده
indicting
تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
indict
تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
indicted
تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
indicts
تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
gastroscope
اسباب معاینه داخلی معده وسیله مشاهده داخل معده
expandsionism
اعتقاد به لزوم بسط اراضی کشور از طریق اعمال قدرت نظامی یااقتصادی یا هر وسیله دیگر
photocomposition
کاربرد پردازش الکترونیکی درتهیه چاپ که مستلزم تعریف و تنظیم تحریر و تولید ان به وسیله پردازش از طریق عکاسی میباشد
remote data concentrator
وسیله یی که پیام ها را ازطریق خطوط کم سرعت ازترمینالهای متعدد دریافت کرده و داده ها را از طریق یک حط واحد سنکرون باسرعت بالا به پردازنده میزبان منتقل میکند
mask design
اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
broached
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broach
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaching
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaches
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
associative storage
یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
chain
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chains
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
sensor
وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
mirrors
اینه
mirrored
اینه
mirror
اینه
reflectors
اینه
bulkhead
اینه
reflector
اینه
looking glass
اینه
bulkheads
اینه
edge perforated
با سوراخهای لبهای
code holes
سوراخهای رمز
ice fishing
ماهیگیری از سوراخهای یخ
feed holes
سوراخهای پیشبر
electron mirror
اینه الکترونی
deflection mirror
اینه انحراف
driving mirror
اینه اتومبیل
if peradventure
هر اینه اگر
convex mirror
اینه محدب
pierglass
اینه جرز
spherical mirror
اینه کروی
mirror frame
جعبه اینه
mirror glass
شیشه اینه
astrolabe
اینه نجوم
to plank down
اینه کردن
to plant down ther
اینه کردن
showcase
جعبه اینه
showcased
جعبه اینه
showcases
جعبه اینه
showcasing
جعبه اینه
convex mirror
اینه کوژ
indeed
واقعا هر اینه
one way screen
اینه یکسویه
infltrate
از سوراخهای صافی گذراندن
sprocket holes
سوراخهای چرخ دندهای
dressing tables
میز اینه داروکشودار
driving mirror
اینه عقب اتومبیل
parabolic mirror
اینه سهمی وار
concave spherical mirror
اینه کروی مقعر
concave spherical mirror
اینه کروی کاو
sconce mirror
اینه دیوار کوب
dichroic mirror
اینه دو رنگ نما
dressing table
میز اینه داروکشودار
mirror instrument
دستگاه اینه دار
show case
ویترین جعبه اینه
earth stopper
مامور بستن سوراخهای روباه
pitch
زاویه سوراخهای گوی بولینگ
pitches
زاویه سوراخهای گوی بولینگ
lightening hole
سوراخهای کاهش وزن ناو
foil
ورق سیماب پشت اینه
foiled
ورق سیماب پشت اینه
specular pig iron
اهن خام اینه وار
foiling
ورق سیماب پشت اینه
foils
ورق سیماب پشت اینه
pierglass
اینه قدی درمیان دوپنجره
prismatic
قطب نمای اینه دار
rivet pitch
فاصله بین مراکز سوراخهای پرچ
fet
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
inspect
معاینه
observation
معاینه
inspects
معاینه
examinations
معاینه
observations
معاینه
examination
معاینه
inspection
معاینه
inspecting
معاینه
inspected
معاینه
observantion
معاینه
bye hole
سوراخهای باقیمانده پس ازمعلوم شدن نتیجه مسابقه گلف
retinoscopy
معاینه شبکیه
psychiatric examination
معاینه روانپزشکی
site inspection
معاینه محل
to see eye to eye
معاینه دیدن
examination
رسیدگی معاینه
tested
معاینه کردن
examination
معاینه کردن
postmortem
معاینه پس از مرگ
palpation
معاینه با دست
radiographic inspection
معاینه رونتگن
examinations
رسیدگی معاینه
examinations
معاینه کردن
examinations
بازرسی معاینه
palp
معاینه بساوشی
seach
معاینه کردن
otoscopy
معاینه گوش
palpate
معاینه بساوشی
test
معاینه کردن
tests
معاینه کردن
auscultate
معاینه کردن
visit
مسافرت معاینه
visited
مسافرت معاینه
check up
معاینه کردن
checkup
معاینه عمومی
gastroscopy
معاینه معده
inspection
بازدید معاینه
visits
مسافرت معاینه
observe
معاینه کردن
observed
معاینه کردن
observes
معاینه کردن
observing
معاینه کردن
look over
معاینه کردن
abdominoscopy
معاینه شکم
examination
بازرسی معاینه
mental examination
معاینه روانی
chevalglass
اینه تمام قدی که دردرون پایه خودمتحرک باشد
cards
کارتی با سوراخهای پانچ شده روی آن برای نمایش داده
card
کارتی با سوراخهای پانچ شده روی آن برای نمایش داده
overpunching
تغییر داده روی نوار کاغذ با ایجاد سوراخهای اضافی
feeds
سوراخهای دندانه دار پانچ شده در امتداد لبه کاغذ
feed
سوراخهای دندانه دار پانچ شده در امتداد لبه کاغذ
super visum corporis
گزارش معاینه جسد
technical inspection
معاینه فنی
[خودرو]
rhinoscopy
معاینه بینی و حنجره
observation
معاینه وبررسی کردن
introspectively
بطریق معاینه نفس
ophthalmoscopy
معاینه چشم و شبکیه
observations
معاینه وبررسی کردن
vanity boxŠcaseŠor bag
قوطی یاکیف کوچکی که دارای اینه واسباب پودرزنی باشد
roentgenoscopy
معاینه بوسیله اشعه مجهول
laryngoscope
دستگاه مخصوص معاینه حنجره
proctoscope
الت معاینه روده راست
stethoscopy
معاینه بوسیله گوشی طبی
hepatoscopy
معاینه کبد غیبگویی بادیدن جگر
roentgenoscope
دستگاه معاینه بوسیله اشعه مجهول
perforations
خط سوراخهای کوچک در یک ورقه کاغذ یا کاغذهای پیاپی برای کمک به پاره کردن آنها
Never look a gift horse in the mouth.
<proverb>
دهان اسب پیشکشى را هرگز معاینه نکن .
crawlers
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
crawler
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
asynchronous
داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
looped
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
contentions
وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
loop
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
loops
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
contention
وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
peripheral
مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
connectivity
توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
device
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
devices
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
built-in
نوشتاری که موقتاگ به وسیله یک وسیله جانبی معمولاگ چاپگر ذخیره سازی شده است
simulate
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulates
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
daisy chain
روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
tie down
وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
simulating
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
tromsillumination
معاینه اندامی بوسیله انداختن روشنایی زیاد بر روی ان
immersion proof
وسیله ضد رطوبت یا نفوذ اب وسیله ضد فرو رفتن در اب
trainer
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
trainers
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
daisy chain
باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
communication
مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
laser
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
lasers
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
plotters
وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
plotter
وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
Chad
محصولات زیادی ایجاد شده از سوراخهای پانچ شده در نوار یا کارت
output
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
outputs
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
card
ترکیبی از سوراخهای پانچ شده که معرف حروف روی پانچ کارت است
cards
ترکیبی از سوراخهای پانچ شده که معرف حروف روی پانچ کارت است
in what way
<adv.>
به چه طریق
via
از طریق
way
طریق
tao
طریق
how
از چه طریق
vi'a prep
از طریق
how far
<adv.>
به چه طریق
to what extent
<adv.>
به چه طریق
punched
کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punches
کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
hawse
سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
punch
کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
seeps
از میان سوراخهای ریز نفوذ کردن چکه کردن
seeped
از میان سوراخهای ریز نفوذ کردن چکه کردن
seep
از میان سوراخهای ریز نفوذ کردن چکه کردن
seeping
از میان سوراخهای ریز نفوذ کردن چکه کردن
devices
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
device
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
by payment
از طریق پرداخت
dy drawing lots
به طریق قرعه
just as well
<adv.>
به همان طریق
noway
به هیچ طریق
officially
از طریق اداری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com