English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
Who has composed this tune? این آهنگ راکی ساخته ؟
Other Matches
cost plus contracts قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
music track تیتر آهنگ
make music آهنگ ساختن
play music آهنگ ساختن
track [on a sound recording medium] تیتر آهنگ
coloratura آهنگ پرجلوه و پرزیر و بم
To set out on a journey. آهنگ سفر کردن
coloraturas آهنگ پرجلوه و پرزیر و بم
out of step <idiom> هم آهنگ وتوازن نداشتن
accent صدا یا آهنگ اکسان
To compose music (potery) . آهنگ ( شعر ) ساختن
accented صدا یا آهنگ اکسان
acute accent صدا یا آهنگ زیر اکسان
chime in <idiom> ملحق شدن (آهنگ یا گفتگو)
One must keep up with the times. باید با زمان آهنگ بود
sing-song دادن آهنگ مصنوعی و یکنواخت به صدا
This tune is in the key of Isfahan . این آهنگ درمایه اصفهان است
You ought to coordinate(harmonize) your plans (programs). باید برنامه هایتان را هم آهنگ کنید
sing-songs دادن آهنگ مصنوعی و یکنواخت به صدا
adagio آهسته و ملایم [اجرای آهنگ باهستگی]
composer آهنگ ساز [بیشتر موسیقی کلاسیک]
to be in tune with somebody هم آهنگ بودن با کسی [اصطلاح مجازی]
barbershop وابسته به آهنگ احساساتی که توسط چند مرد خوانده شود
production ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
productions ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
modular construction ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
accelerando آهسته آهسته آهنگ را تندتر کنید
wrought ساخته
framed ساخته
made ساخته شده
self made خود ساخته
artificalism ساخته پنداری
immature نیم ساخته
simulated شبیه ساخته
prefab پیش ساخته
self-made خود ساخته
soi disant خود ساخته
bamboos ساخته شده از نی
bamboo ساخته شده از نی
self constituted خود ساخته
self formed خود ساخته
prefabs پیش ساخته
prefabricated پیش ساخته
ruled surface سطح خط ساخته
paved ford گدار ساخته
officinal ساخته واماده
hand made ساخته دست
haniwork دست ساخته
makable ساخته شدنی
i do not have it in me از من ساخته نیست
it is made ساخته میشود
irowork اهن ساخته
pucka ساخته شده
fecit ساخته است
prefabricate پیش ساخته
pukka ساخته شده
manufactured head سر ساخته شده
precast پیش ساخته
marmoreal ساخته شده از مرمر
it is made ساخته شده است
pre cast concrete بتن پیش ساخته
cellulosic ساخته شده از سلول
built up beam تیر ساخته شده
high wrought با استادی ساخته شده
heparin که در کبد ساخته میشود
marmorean ساخته شده از مرمر
finished goods کالاهای ساخته شده
unregenerated دوباره ساخته نشده
stanchion ستون پیش ساخته
modular design مدل پیش ساخته
pre fabricated پیش ساخته شده
semi finished goods کالاهای نیمه ساخته
synthetic tar قطران باز ساخته
india rubber ساخته شده از لاستیک
blueprints نقشه پیش ساخته
india rubbers ساخته شده از لاستیک
build up beam تیر ساخته شده
fabrication کالاهای ساخته شده
man made ساخته دست انسان
blueprint نقشه پیش ساخته
man-made ساخته دست انسان
teacher made test ازمون معلم ساخته
tubular ساخته شده ازلوله
unregenerate دوباره ساخته نشده
intermediate product محصول نیم ساخته
wolframic ساخته شده ازتنگستن
zipgun طپانچه دست ساخته
gimmal ساخته شده از حلقههای تودرتو
finish stock موجودی کالای ساخته شده
on site concrete بتن ساخته شده در کارگاه
modular design مدل ساختمانی پیش ساخته
icehouse خانه وساختمان ساخته شده از یخ
ice crete بتون یک پارچه یا پیش ساخته
home-made <adj.> در خانه ساخته [تهیه] شده
half timber ساخته شده از الوار کوتاه
alligator ساخته شده ازپوست تمساح
alligators ساخته شده ازپوست تمساح
fictile فرف سفالی ساخته شده از گل
pinwale ساخته شده ازالیاف باریک
rebuilds چیز دوباره ساخته شده
boxes are made of wood جعبه ها از چوب ساخته میشوند
sapphirine ساخته شده ازیاقوت کبود
sculpturesque ساخته شده بشکل مجسمه
herbal ساخته شده از علف وگیاه
wickerwork ساخته شده از ترکه سبدسازی
slatted ساخته شده از تکههای باریک
spar bridge پل ساخته شده ازگرده چوب
wooden از چوب ساخته شده خشن
whole wheat ساخته شده از گندم ساییده
reed قصب ساخته شده ازنی
broadloom ساخته شده درکارگاه وسیع
rebuild چیز دوباره ساخته شده
piragua ساخته شده ازتنه درخت
plate girder تیر ساخته شده از تسمه
He is cut out for it ( this job ). برای اینکار ساخته شده است
trabeation ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
orthogonal ساخته شده از پارامترها یا بخشهای مستقل
one address computer دستور ساخته شده از اپراتور و آدرس
site concrete بتنی که در پای کار ساخته شود
on chip مدار ساخته شده روی یک قطعه
Is there anything I can do to help? آیا کاری از دست من ساخته است ؟
Ethiopian architecture معماری حبشی [معبدهایی که از سنگ ساخته می شد]
trabeated ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
waxen ساخته شده از موم مومی شکل
alpaca پارچهء ساخته شده ازپشم الپاکا
specification یات مشخصات ساخته نشده باشد
paisley ساخته شده از پشم نرم کشمیری
productive مدت زمانی که یک محصولی ساخته میشود
collapsible form work قالب قطعات پیش ساخته بتونی
hand made brick اجر ساخته شده با قالب دستی
oaken ساخته شده از چوب بلوط بلوطی
originals آنچه اول استفاده یا ساخته شود
original آنچه اول استفاده یا ساخته شود
twice laid ساخته شده از انتهای رشتههای طناب
gyle مقدارابجوی که دریک وهله ساخته میشود
persepolis شهر باستانی که بعداشهر استخر بجای ان ساخته شد
widdy طناب یا بند ساخته شده ازترکه نرم
fibre ribbon ریبون مخصوص ساخته شده برای چاپگر
There is nothing I can do about it. از دست من دراین باره کاری ساخته نیست
shack خانه کوچک وسردستی ساخته شده کاشانه
duett قطعهای که برای دوخواننده یادونوازنده ساخته باشند
shacks خانه کوچک وسردستی ساخته شده کاشانه
corniche جادهای که بر لبه پرتگاهی ساخته شده باشد
viaduct پلی که جهت عبورومرورروی دره ساخته میشود
viaducts پلی که جهت عبورومرورروی دره ساخته میشود
timber dam سدی که اسکلت ان از چوب ساخته شده باشد
nitrosulphuric ساخته شده از امیزش تیزاب و جوهر گوگرد
prototypes اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
iambic verse شعری که بحر ان بر وتدمجموع ساخته شده باشد
custom-built آنچه مخصوص یک مشتری ساخته شده است
prototype اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
technology قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند
technologies قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند
hydro هتل یامهمانخانهای که مجاور اب معدنی ساخته میشود
durn [تیر عمودی در ساخته شده از چوب بائو]
Golden House [سرای رومی ساخته شده توسط نرو]
fulham طاس تخته نردی که برای تقلب ساخته شده
bulk head دیواریکه برای جلوگیری ازفشار اب یا خاک ساخته میشود
Liberty [مجسمه زن نماد آزادی که توسط هنرمندان فرانسوی ساخته شد.]
product محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
manchet قرص نام ساخته شده از گندم اعلی وخالص
beige پارچهای که از پشم طبیعی رنگ نشده ساخته شود
stationery کاغذی که برای استفاده در چاپگر ساخته شده است
yacht rope طناب ساخته شده از الیاف نرم و سفید مانیل
glyptal رزین مصنوعی ساخته شده ازگلیسیرین و اسید فتالیک
greek fire ماده اتشگیری که یونانیان استانبول ساخته بودندوزیراب میسوخت
products محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
guard rail نرده هائیکه در دوطرف پل جهت عابرین ساخته میشود
billycock نوعی کلاه گرد مردانه که ازنمد نرم ساخته میشود
meerschaum هیدروسیلیکات منیزیم سرچپق یاسرقلیانی که ازاین سنگ ساخته میشود
laced valley [شیار ساخته شده از کاشی یا تخته سنگ برای عبور آب]
gopher wood چوبی که کشتی نوح ازان ساخته شدوحدس میزنندسرویاکاج باشد
Industrialized building [تکنیک ساخت و معماری ساختمان های صنعتی پیش ساخته]
mosfet ترانزیستور میدانی سریع و قوی ساخته شده با روش MOS
dos سیستم عاملی که توسط ماکروسافت برای IBM PC ساخته شده
toft محلی که سابقا" در ان خانه ساخته شده بود و نوسازی نشده است
branch cutoff دیواری است که معمولا درجهت عمود بر دیوار سپری ساخته میشود
check دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
wanigan خانههای نصب شده روی تریلر سیار خانه پیش ساخته
checks دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
checked دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
an iconic statue مجسمهای که از روی نمونه و مطابق قرارداد صنعتی ساخته شده باشد
falsie پارچه یالاستیکی که بشکل پستان ساخته اند و درپستان بند کارمیرود
BIX سیستم تجاری online که توسط مجله Byte ساخته شده است
india paper کاغذ مرکب خشک کن نرم وکرم رنگی که در چین ساخته میشود
monadism اعتقاد باینکه گیتی از ذره یاجسم بسیط ساخته شده است
joint filler نوارهایی که ازمواد قابل تراکم ساخته شده و پر کردن درزها به کارمیرود
perfect infinitive مصدری که با اسم مفعول ساخته میشودو جای ماضی کامل را میگیرد
fishplate صفحه پولادینی که دو خط اهن یا دوتیر را بهم متصل ساخته ودر امتداد هم قرارمیدهد
blue chip personal computer IB که در کشور کره توسط شرکت HYUNDAI ساخته میشودکامپیوترهای شخصی ارزان سازگار با
pipelines UPC یا ALU که در بلاکهایی ساخته شده است و دستورات را در مراحل اجرا میکند
blisk هر مرحله از روتورتوربینهای خطی که در ان دیسک و تیغه ها بصورت یکپارچه ساخته شده اند
dos سیستم عاملی که توسط Digital Research برای IBM PC ساخته شده است
pipeline UPC یا ALU که در بلاکهایی ساخته شده است و دستورات را در مراحل اجرا میکند
homogeneous computer network شبکهای که از ماشینهای مشابه ساخته شده است که با هم سازگارند یا از یک تولید کننده هستند
bed plate پایه یا شاسی فولادی پیش ساخته که به عنوان فونداسیون به کار برده میشود
iee /s 00 مشخصه یک استاندارد که توسط موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک ساخته شده است
band street writer یک برنامه پردازش کلمه که توسط شرکت BUNDSOFTWARE BROADER ساخته شده است
microprocessors UPC با کلمات با اندازه بزرگ که با اتصال یک عدد با بلاکهای سایز کوچک ساخته میشود
baseplate پایه فولادی پیش ساخته چدنی که به عنوان فونداسیون برای یک موتور به کار می رود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com